درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مسائل علم اصول / مباحث الفاظ / اقسام دلالت / تبعیت دلالت از اراده

کلام ما در یکی از امور مقدماتی بیان شد که آیا الفاظ برای ذات معانی وضع شدند یا ذات معانی مراد متکلم وضع شده است؟

و آیا اراده متکلم بر دخیل در وضع است یا خیر؟

مرحوم آخوند فرمودند: برای ذات معانی وضع شده است و سه دلیل بر مدعای خویش اقامه کردند.

بیان صاحب فصول

وضع الفاظ برای ذات معانی اگر باشد، با کلام علمین منافات دارد (کلام خواجه نصیر و بوعلی)

تعبیر علمین: این دو دلالت را تابع اراده می‌دانند.

مرحوم آخوند

صاحب فصول طبق برداشت خود کلام علمین را بر قول دوم حمل کردند حال آنکه بیان علمین نسبت به بیان مطلب دیگری بوده است.

مقدمه: دلالت الفاظ بر معانی سه نوع است، دلالت تصوریه که اخطار لفظ به معنا است مثل اینکه با لفظ کتاب معنای کتاب به ذهن ما خطور می‌کند (و لو از لافظ بلاشعور) و دلالت تصدیقیه دال بر این است که متکلم واقعاً معنای لفظ را اراده کرده است و اگر دانستیم اراده کرده است دلالت تصدیقیه شکل می‌گیرد.

دلالت تصدیقیه شرطی دارد: بدانیم متکلم در مقام بیان بوده و در مقام اهمال و اجمال نبوده است. در اینجا ما دو مسأله داریم که نباید با یکدیگر خلط شوند

1. الفاظ آیا برای ذات معانی وضع شدند یا برای معانی مراد متلکم وضع شدند؟

2. حال که فهمیدیم الفاظ برای ذات معانی وضع شده است، چه زمانی کلام دال بر معنای مراد متکلم است؟

در بحث اول دعوا بر سر موضوع له لفظ است و در مسأله دوم موضوع مقام استعمال است.

کلام علمین در مسأله دوم است. پس تبعیت دلالت از اراده تابع این است که متکلم در مقام بیان باشد و اگر شک کردیم میگوییم اصل این است که هر متکلمی در مقام بیان باشد و دعوای بوعلی و خواجه نصیر در مسأله دوم است.

إن قلت: اگر بنا باشد دلالت کلام بر اینکه معنای ظاهری کلام متکلم باشد، تابع اراده همان معنا باشد لازم می‌آید کلام در دو حالت کلام دلالت نداشته باشد:

1. متکلم کلامی بیان کند که سامع اراده وجوب را برداشت کند در حالی که این برداشت مقطوع سامع اشتباه بوده است در این حالت کلام دال بر ما فهمه السامع نخواهد داشت پس اینجا باید دلالتی در کار نباشد.

2. در فرض بیان شده اگر متکلم رجحان را نیز قصد نکرده باشد (استحباب را نیز قصد نکرده) پس نباید دلالتی در اینجا شکل گرفته باشد حال آنکه دلالت موجود است.

قلت: بله در این دو مثال قائل هستیم که این جمله دال بر وجوب نیست، سامع تصور می‌کند جمله دال بر وجوب است و این جهالت سامع است در حالی که واقعاً دلالتی در کار نبوده لذا مقصود علمین مسأله دوم بوده که دلالت تصدیقیه تابع اراده متکلم است و این از مسأله ما نحن فیه اجنبی است و عجیب است که صاحب فصول این مسائل را با یکدیگر خلط کردند.

در این مثال‌ها برای سامع حجت است اما خطا است. در اینجا مسأله ثانیه تمام شد و مسأله ما نحن فیه در وضع و موضوع له الفاظ است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo