درس تفسیر استاد محمد کاویانی

1400/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تعریف روان شناسی اجتماعی

 

من چند تا تعریف را بیان می کنم از این تعاریف، هم دنبال همون معنا هستیم که ما در مباحث بعدی که می خوایم انتخاب موضوع بکنیم؛ می خوایم گستردگی مباحث را تو «قرآن بنیان» داشته باشیم؛ ببینیم این تعاریف چه انتظاری از ما دارند؛ و ما آیا از این تعاریف خارج می شیم؟ یا داخل در تعاریف روان شناسی اجتماعی معاصر جا می گیریم و هستیم ؟ تعریفی که منصوب به «راس» هست: [روان شناسی اجتماعی: تاثیر متقابل روانی میان انسان و جامعه رو بررسی می کنه].

تعریف دیگری منصوب به «کلاین برگ» هست؛ [روانشناسی اجتماعی را علم مطالعه رفتار فرد در موقعیت گروهی تعریف کرده است]؛ «آلفرد» روان شناسی اجتماعی رو اینطور تعریف کرده: [تلاشی برای درک و توضیح چگونگی تاثیر حضو رواقعی، خیالی، یا ضمنی دیگران بر افکار، احساسات و رفتار افراد]؛ این تعریف با تعاریف قبلی سازگاری داره؛ اما کاملتر از آنهاست؛ یعنی هیچ گونه منافاتی نداره؛ اونها خیلی کلی تعریف کرده بودند؛ این تعریف اومده با تفصیل بیشتری بیان کرده است.

تعریف دیگر: [روان شناسی اجتماعی رشته ای است که در صدد یافتن ماهیت و علل رفتارها و افکار افراد در موقعیت های اجتماعی بر می آید].

من در جلسه قبل، بیانم این بود که خیلی کلی، اگر کسی بخواد توی ذهنش این ترسیم رو داشته باشه، روان شناسی، فرد به ما هو فرد رو بررسی می کنه؛ جامعه شناسی، گروه یا جامعه به ما هوگروه یا جامعه رو بررسی می کنه؛ روان شناسی اجتماعی، فرد را از این جهت که عضوی از یک گروه و جامعه هست، اون رو بررسی می کنه؛ ببینید چه مقدار گستردگی داره؛ اون گستردگی رو تو همه این تعاریف می تونید ببینید. تاثیر متقابل روانی، میان انسان و جامعه؛ یعنی یک بخش کوچکی نیست؛ انسان و جامعه؛ تاثیر متقابل روانیِ جامعه بر انسان، بر فرد، چه تاثیری می گذاره؟ و فرد بر جامعه چه تاثیری می گذاره؟ تعریف دیگرش: [مطالعه رفتار فرد در موقعیت گروهی].

تعریف منتخب ما از روانشناسی اجتماعی:

تعریف سوم: [تلاشی که می خواد درک بکنه و توضیح بده آثارحضور واقعی، خیالی، یا ضمنی بر رفتار احساسات و افکار افراد را].

حضور واقعی: حضورِ من و شما پیش هم دیگه(حضور فیزیکی).

حضورخیالی: مثلا فرض کنید که من الان تو ذهنم اینطوری هست که این صوت را یک کسانی، سال دیگه این موقع هم بشنوند؛ سعی می کنم طوری سخن بگم که تناسبش حفظ بشه؛ موقعیتی نباشه؛ و زمانی نباشه؛ به صورت عمومی باشه (تصورات ذهنی که به واقع شدن نزدیکه)؛ یعنی اینطور نیست که خیلی فاصله داشته باشه؛ ضمنی: یعنی من افراد خاصی رو لحاظ نمی کنم؛ بلکه خودم و شان و جایگاه خودم رو یک ترسیمی ازش دارم که اون ترسیم رو همون طور که در بین جمع هستم، در تنهایی هم همون را رعایت می کنم؛ مثلا من اگر در بین جمع، برای غذا خوردن، مودب و دو زانو می نشینم، با قاشق غذا می خورم، یا رعایت آدابی را که تو روایات آمده انجام میدم، مثلا صحبت نمی کنم، این شانی که برای خودم قائل هستم، درتنهایی خودم هم این کار رو انجام می دم؛ به دنبال این نیستم که حالا کسی پیشم نیست؛ چرا مودب بشینم؛ بزار پامو دراز بکنم؛ اشکالی نداره یا باعجله غذا بخورم اشکالی نداره؛ نه این نیست.

خب از اینا چه استفاده ای می کنیم؟

رفتار و افکار و احساسات: یعنی تقریبا همه وجود فرد، هم در حضور واقعی، هم در حضور خیالی، هم در حضور ضمنی؛ بنابرین، من مرتب اینو تکرار می کنم؛ بعدا بهانه نگیرید که این مباحث تو روان شناسی اجتماعی جا پیدا نمی کنه؛ چرا، اینا تعاریف اصیل روان شناسی اجتماعی هست؛ این چند نفر هم که نام بردیم، جز اصلی ترین و مشهور ترین روان شناسان، روان شناسان اجتماعی هستند.

راس، کلان برک، آلفرد، بارون بایرن، اینها جز اصلی ترین ها هستند.

یک بیان کلی در روان شناسی اجتماعی داشتیم که روان شناسی معاصر چه هست؟

ما اصولا چرا روان شناسی اجتماعی رو انتخاب کردیم؟ برای وارد شدن در مباحث قرآنی. به این دو سه علت: 1- اینکه گسترده دامنه و تنوعات موضوعی فراوان داره؛ و این تنوعات موضوعی، خیلی به کار ما میاد؛ یا به عبارتی دیگه، اون علت دوم رو بیان بکنم؛ 2- تناسب نزدیک تر و فوری تری دارد با نیازهای جامعه ما؛ و تعبیری که ما مطرح می کنیم یعنی «جامعه سازی اسلامی»؛ این خیلی فاصله کمتری داره؛ 3- استفاده از محضر قران، به صورت مستقیم تر و با واسطه های مفهومی کمتر شکل می گیره؛ یعنی بسیاری از مباحث روان شناسی اجتماعی، مباحثی هست که ما وقتی وارد قرآن می شیم؛ چه بسا از ظواهر آیات، خیلی محتوا ها وجود داره که توی روان شناسی اجتماعی قابل طرح هست؛ ولی وقتی بخوایم وارد بعضی از مباحث دیگر بشیم، باید با یک شیوه های خاصی و چه بسا از ظاهر آیات خیلی راحت محتواها بدست نمیاد؛ باید رنگ و بوی تفسیر موضوعی پیدا بکنه؛رنگ و بوی استنطاق از قرآن پیدا بکنه؛ متفاوت باشه؛ اینجا موضوع ها، به جامعه ما ارتباطش بیشتره؛ وقتی هم وارد قرآن می شیم، به صورت مستقیم تر و راحت تر می تونیم از آیات قران استفاده بکنیم؛ اون حرفی که در خوندن فهرست منابع برای دوستان می گفتم، حالا اینجا یه نگاه دوباره سریع هم می کنیم.

تنوع موضوعات در کتاب های روانشناسی اجتماعی:

تنوع موضوعات در کتاب های مختلف، بعضی از موضوعات رو که من شاید با یک ده بیست دقیقه تمرکز ذهنی و احتمالا، نگاه کردن بعضی از فایل ها، اینجا یادداشت کردم؛ قطعا اگر کسی بنشیند و فهرست مطالب ده تا کتاب روان شناسی اجتماعی رو، پیش روی خودش باز بکنه، بیشتر از اینها موضوعاتی رو می یابد؛ ضمنا هر کدام از اینها تقسیم بندی هایِ رده دوم و سوم هم دارند؛ اونها همه داخل این موضوعات قرار می گیرند. نظریه های روان شناسی اجتماعی: بخش عمده ای است که در تعدادی از کتاب هایِ اصیل، وجود دارد؛ رفتار در گروه ها، نفوذ اجتماعی، و کنترل، رهبری و مدیریت، اطاعت و فرمانبرداری، رفتار ناظران در موقعیت های اضطراری، اخلاق و ارزش های اخلاقی، پرخاشگری، نگرش ها و چگونگی تکوین آنها، که ترجمه عنوان یکی از کتابها، این بود: «کاربرد روان شناسی اجتماعی در جامعه خود»؛ «کاربرد»، عنوان های متکثری رو دارد. اینها که می خوام بخونم معمولا فهرست کتاب درسی هست؛

ادراکِ اجتماعی، شناختِ اجتماعی، خودِ اجتماعی، نگرش، پیش داوری، جاذبه های میان فردی، دوستی های نزدیک، پرخاشگری، نفوذاجتماعی، پویایی های گروه؛ روان شناسی اجتماعی، مکمل اون جمله ای که اول گفته بودم که بعضی ها معتقدند روان شناسی اجتماعی اصله؛ و بقیه شاخه های روان شناسی، پیش نیازِ اون تلقی میشن؛ در کتاب های روان شناسی اجتماعی لاتین، من حداقل دو سه مورد، اینو دیدم که در انتهای کتاب، فصلی آوردن تحت عنوان «مطالعات یا پژوهش های جدید روان شناسی اجتماعی»؛ آنگاه با این عنوان، یک فصل درست کردن؛ بعد اومدن برای موضوعاتی مثل اینایی که من اینجا بعضی هاش را نوشتم، برای هرکدوم از اینا، مثلا یکی دو صفحه توضیح دادن که راجع به اینها چه پژوهش هایی انجام شده است؛ من یادم هست اون کتاب روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی که پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، اون رو منتشر کرده، در ویرایش اولش، فصل آخرش یه چنین فصلی بود؛ یعنی یکی از اون فصول ترجمه شده بود، اینجا آمده بود؛ ولی از اونجایی که بعدا قرارشد این متن، متن درسی بشه و متن درسی باید یه حجمی محدودتری می داشت، بعضی از فصول حذف شد؛ از جمله این فصل. در ویرایش دوم، این فصل وجود نداره؛ اما در ویرایش اول، وجود داره؛ کتاب و منابع اونجا موجود هست؛ مثلا راجع به کار و جنسیت، ازدواج، ورزش، کاربردهای مختلفی که توی جامعه وجود داره، اسناد، ارزش های اجتماعی، تسهیل اجتماعی، تلقین، رفتارگروهی، نظریه ناهماهنگی شناختی، افکارعمومی، برداشت ما درباره دیگران، نقش و نقش پذیری، هنجارهای اجتماعی، کنش متقابل اجتماعی، همانندسازی، حواس اجتماعی، گروه سنجی، تبلیغات و ارتباطات، تفکر اجتماعی، جامعه پذیری، رفتارهای اجتماعی، تقلید، همدلی و همدردی، نظریه تعادل اجتماعی، نگرش و تغییر رفتار، شایعه، عملیات روانی، سیاست، از خود بیگانگی، عشق و نفرت، خودشکوفایی؛ اینا تعدادی از موضوعاتی هست که با یک مختصر تاملی، من یادداشت کردم؛ اما همین مختصر، به خوبی نشان می ده که روان شناسی اجتماعی خیلی وسیع هست و اون وسعتش موجب می شه که ما مخصوصا اگه بخواهیم چنین فرض و توقعی از خودمون داشته باشیم که روان شناسی اجتماعی قران بنیان رو به صورت کامل و مجموعه ای بررسی بکنیم، کارِ نسبتا مفصلی میشه؛ من قبلا می گفتم که ممکنه یک سال طول بکشه اون در حد عناوین کلان و کلی هست؛ یک سال اگر هیچ تعطیلی نداشته باشه، ممکنه مثلا ۴۴_۴۵ جلسه درس باشه؛ بنابراین این گونه نیست که خیلی زود و سریع کارها پیش بره؛ دارم زمینه ها رو فراهم می کنم برا اینکه، بعدا اگر بعضی بحث ها قدری طول کشید، یه مقدار با تفصیل بیشتر، وارد مباحث قرآنی بشیم؛ ما در هر موضوعی وارد می شیم، یه توضیح مختصر نیاز داریم که این مفهوم چی هست؟ در روان شناسی اجتماعی معاصر؛ اما بیشترین بحث مون تو مباحث قرآنی و قرآن بنیان باشه.

روانشناسی اجتماعی و روش آن.

به لحاظ روش هم، یک نگاهی بکنیم به روان شناسی اجتماعی معاصر، روش ها، روش آرشیوی هست که از اسمش معلومه؛ یعنی چی؟ مطالعات و کارهای انجام شده در قالب خروجی های متنی یا صوتی که از قبل موجود و آرشیو شده است؛ آنها را مطالعه و استفاده بکنید، تحقیق زمینه یابی: زمینه یابی کلمات دیگری هم به جاش گفته میشه. پیمایشی، یا نظر خواهی؛ این هم یک روشی است در روان شناسی اجتماعی؛ تحقیق میدانی که ناظر به میدان هست و هیچ گونه دستکاری درش وجود نداره.

آزمایش میدانی، آزمایش طبیعی، روش بالینی، روش آماری؛

روش ها متعدد و متنوع هست؛ کارهای مختلفی انجام می شه؛ ذیل همین ها می تونه نام گذاری بشه؛ مثلا دوربین مخفی، یک نوع پیمایش و نظر خواهی هست؛ و از یه نظر به آزمایش میدانی شباهت داره.

روش های پژوهشی در روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان چی می تونه باشه؟

همه روش هایی که در روان شناسی اجتماعی معاصر وجود داره، در روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان هم، وجود داره؛ مگر یک استثنا می تونیم داشته باشیم؛ و آن این است که احتمالا، در بعضی از اون روش ها، یک جایی سو گیری اخلاقی باشه؛ مثلا می خواد آزمایش بکنه، آزمایش را روی یک انسان انجام می ده، که آسیب به اون انسان وارد می شه؛ ما ممکنه به لحاظ اینکه به انسان آسیب وارد می شه تو روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان ببینیم که به ما این اجازه داده نمی شه. استثناء ها از این نوع هست و گر نه ماهیت روش ها، هیچ مشکل ندارند .

وقتی صحبت از قرآن بنیان بودن می کردیم، معنای قرآن بنیان چی هست؟

اشاره ای به روش های کیفی.

اونجا می گفتیم که یعنی در همه ارکان، غیر از «تعریف» و «موضوع کلان»، باید موافقت با قرآن داشته باشه. پس از همه ابعاد، در روش هم باید موافقت داشته باشه؛آرام آرام داریم فاصله می گیریم. داریم بنیان های کاری خودمون رو بناگذاری می کنیم؛ اون حرفایی ک اونجا می گفتیم، اینجا زمان بکار گیری اش است؛ ما روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان رو، ما منحصر به روش هایی که ذکر شد نمیدانیم؛ یعنی از روش های وحیانی، روش عقلی، استفاده می کنیم؛ در کنار اون مجموعه روش هایی که ذکرشده بود، به یک باره یک میدان بسیار وسیعی رو باز می کنه؛ ما روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان، تعبیر می کردیم؛ اونجا یک بزرگراه بود؛ اینجا دو تا بزرگراه دیگر در کنارش قرار می گیره؛ ما موضوعات و مسائل رو تنوعش رو دیدیم؛ و حالا در جامعه اسلامی هم، یه نگاه و اشاره ای می کنیم؛ به تنوع موضوعاتش، روش را هم می خوایم بگیم که تعمیم داره؛ این تعمیم، عالما عامدا آشکارا اعلام شده و با هشیاری کامل هست که ما با روش وحیانی استفاده می کنیم؛ از روش عقلی و تمام اون روش هایی که ذیل یک عنوان کلی روش تجربی می تونه جا بگیره؛ از اونها هم می تونیم استفاده می کنیم. بعضی از روش هایی که می شود اونها را از روش های اجتماعی قرآن بنیان یاد کرد و مطرح کرد بحث روش های کیفی است؛ کیفی متن پژوهی که این روش ها حداقل ۶_ ۷ مورد رو می شود نام برد که در کتاب های روش تحقیق کیفی شناخته شده است؛ و صاحب نظران روش شناسی آنها را استفاده و معرفی می کنند؛

روش های کیفی تعدادش زیاده حداقل۱۴_ ۱۵ مورد هست؛ اما ما وقتی دقت می کنیم که کدام یک از اینها رو در متن پژوهی می توانیم به کار بگیریم، می بینیم که ۵_۶ تاش بیشتر نیست که قابل استفاده است؛ یا به تفصیل، به اختصار، به تناسب، تو بعضی از مباحث، یه اشاره ای به آنها باید بکنیم؛ روش استنطاقی، یک روشی است که در روش های تفسیری، بیشتر به کار گرفته می شود؛ و به لحاظ هویتش، گویا جزو همون روش های کیفی است؛ ما می توانیم اون رو در آن ردیف شمارش بکنیم. کتاب های روش شناسی، نیومدن بگن «روش تفسیر استنطاقی»؛ این اصالتش مربوط به مباحث قرآنیه؛ این روش تفسیر قرآنه؛ ولی ما وقتی می خوایم قرآن بنیان کار بکنیم، خب یه روش مون هم، روش استنطاقی هست؛

روش دیگر روش اجتهادی هست.

روش اجتهادی که در فقه می شناسیم اش در مباحث علوم انسانی هم می شود به کار گرفت؛ با اندک تفاوت هایی که با هم دارند؛ اما هویت اصیلِ اجتهاد، که در فقه بکار گرفته می شه، همون هویت رو در روان شناسی قرآن بنیان و به طور کلی در علوم انسانی قرآن بنیان هم می توانیم به کار بگیریم؛ اینا بعضی از روش های اختصاصی که برای قرآن بنیان مطرح می شه؛ وقتی صحبت از روش هست این مطلب رو هم می توانیم مطرح بکنیم. ما در روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان، بطور کلی نگاه مون، از نگاه توصیفی، تعمیم پیدا می کنه به نگاه توصیفی و تجویزی.

یعنی در روان شناسی معاصر، اون ۴ مرحله، توصیف، تبیین علّی (اکسپلنیشن)، بعد از اون می خواد بر اساس اون توصیف و تبیین، قدرت پیش بینی پیدا بکنه؛ پیش بینی رفتار و تجلیات روانی و در نهایت «کنترل» یا اصلاح که بوی تجویز می ده؛ منتها من در گفتگوهای قبلی، و در بعضی از نوشته ها، اینطور بیان کردم که اون تجویزه؛ اما تجویز روشی(اگری) است؛ یعنی اگر می خواهید «الف» پس «ب»؛ اگر می خواهید اصلاحِ رفتار بشود، پس باید این کار رو بکنید؛ پس تجویز ارزشی وجود ندارد؛ تجویز اگری و شرطی و روشی وجود دارد در روانشناسی معاصر؛ اما در روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان، علاوه بر اون تجویز «اگری» یا «روشی»، ما تجویز «ارزشی» هم داریم؛ تجویزی که به تعبیری ممکنه در یک موضوع یا مسئله ای، روان شناسی معاصر، تا به مراحل توصیف و تبیین و پیش بینی نرسه، سخنی از تجویز روشی نمی تونه بگه؛ اما در روان شناسی قرآن بنیان، ممکنه ما ضمن اینکه سِیر توصیف و تبیین و پیش بینی که باید به کنترل برسه، ضمن اینکه، اونو به رسمیت می شناسیم؛ و ازش استفاده می کنیم؛ اما ممکنه در کنار اون، و ماقبل از اون، ما تجویزی از سوی قرآن داشته باشیم؛ راجع به اون مسئله ای که داریم؛ پس بنابرین نوع تجویز ما، دو نوع است؛ اینم در حیطه روش مطرح می شه.

اشاره ای به روش «مهندسی معکوس» در روانشناسی اجتماعی.

بحث دیگری در روش شناسی روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان داریم، که من اسمش را گذاشتم «مهندسی معکوس»؛ این تعبیر، تو جامعه تعبیر رایجی بوده ماهم این به ذهن و زبان مون آمده و استفاده کرده ایم و دیگه آرام آرام تکرار شده؛ ولی ظاهرا، تعبیر قابل پذیرش و قابل دفاعی هم هست؛ الان دو سه جمله توضیح می دم؛ ولی اگر نیازی به تفصیل باشه، باید بماند برای ضمن کار و ضمن بحث های بعدی؛ وقتی می خوایم بریم سراغ قرآن، باید از محتواهای آیات شریفه استفاده بکنیم برای روان شناسی اجتماعی؛ اونجا ممکنه بگیم که الان برای این کار نیاز به اون مهندسی معکوس داریم، که اینجا اشاره به دو نوع سِیر، داره؛ در روان شناسی اجتماعی معاصر، رفتارهای اجتماعی در منظر روان شناس وجود داره؛ از رفتارهای اجتماعی می تواند هنجار های اجتماعی رو تشخیص بدهد. از هنجارهای اجتماعیِ متعددی که از اون رفتارها بدست آورده، اون هنجارها رو کنار هم قرار می ده؛ هر چند هنجار یا هر یک هنجار، در بالادستِ خودش، یک یا چند ارزش دارد؛ هنجارها ذیل ارزش ها جای می گیرند؛ ارزشهای اجتماعی؛ بنابر این، روان شناس اجتماعیِ معاصر، یا ممکنه بگه من اصلا با ارزش های اجتماعی، کاری ندارم؛ کارِ من نیست؛ من فقط با همین رفتارها کار دارم و نیاز به قانون مندی های اجتماعی دارم؛ اون قانونمندی ها را، از خود همین رفتارها بدست میارم؛ روان شناس اجتماعیِ معاصر،کارش راحته، وارد جامعه می شه، آزمایش و مشاهده و پیمایش می کنه؛ روی موضوع رفتارهای اجتماعیِ موجود .قانون مندی های این رفتار رو بدست می آورد؛ ما هم نهایتا همین را می خوایم؛ می خواهیم که کشف بکنیم قانون مندی های رفتار اجتماعی رو .اما در روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان، به این راحتی نیست؛ چرا؟ بخاطر اینکه من و شما اگر رفتیم تو این جامعه و رفتارهای اجتماعی رو مطالعه کردیم، در ناخودآگاه ذهنمون، این هست که ما می خوایم روان شناسی اجتماعی قرآن بنیان رو مطالعه بکنیم؛ مگر این رفتارهایی که تو جامعه هست، چند درصدش قرآن بنیانه؟ بله، اگه همه اش قرآن بنیان بود، کار ما هم راحت بود؛ می گفتیم این جامعه، این گروه، این خانواده، این مجموعه، این حزب، کاملا قرآن بنیانه؛ ما رفتار اینا رو مطالعه می کنیم و قانون مندی های رفتار اجتماعی قرآن بنیان رو بدست می اریم؛ ولی ما اینو نداریم؛ این از دسترس ما دوره؛ و از اون طرف هم، در اون مباحث قبلی گفتیم که ما از روش وحیانی و عقلانی حق داریم استفاده کنیم؛ ما برمی گردیم یه سیر معکوسی رو انجام می دیم؛ یعنی وارد متن شریف قرآن می شیم؛ از آیات شریفه قرآن، در این سه حیطه، هر چی داریم استخراج می کنیم؛ رفتارهای اجتماعی، در قصص قرآن، جاهایی وجود داره؛ اونها رو استخراج می کنیم؛ هنجارهای اجتماعی که منشأ رفتارهای اجتماعی شده، اون‌ها هم از قرآن قابل استخراج است؛ ارزش‌های اجتماعی که اون هنجارهای اجتماعی را ذیل خودش جا می‌ده، اون هم قابل استخراج از قرآن است؛ بنابراین می‌خوام بگم، اگر جایی، خود «رفتار اجتماعی» را داشتیم، مطلوب است و استفاده می‌کنیم؛ و اگر جایی «هنجار اجتماعی» قرآنی داشتیم، مطلوب است و استفاده می‌کنیم؛ ولی اگر جایی‌که هیچ کدام از اینها نبود، دیگه در این تردیدی نداریم که ارزش‌هایِ اجتماعی، به‌وفور در قرآن معرفی ‌شده است؛ ما اصولا، از قرآن، خیلی توی روان‌شناسی اجتماعی، چی می خوایم استفاده بکنیم؟ اگر ارزش‌های اجتماعی رو ما «معتقد باشیم که در قرآن نیست»، از باب مزاح می‌گم، یعنی این جمله جمله سبکی است که گفتنش هم انسان‌رو به خنده می‌اندازد؛ اگر کسی بگه آقا ارزش‌های اجتماعی در قرآن وجود نداره، خوب این خنده‌آور هست؛ اون ارزش‌های اجتماعی راه را برای ما باز می‌کند؛ که در رابطه با اون رفتارهای اجتماعی و هنجارهای اجتماعی، بتونیم پیش بریم؛ به ‌عبارتی دیگه، اون‌جا، سِیر، این‌طوری بود؛ اول رفتار، بعد هنجار، و بعد، ارزش و قانونمندی‌های اجتماعی؛ ولی این‌جا، این سیر، این تئوریِ ارزش، و هنجار و رفتار و قانونمندی‌های اجتماعی است که حالا اسمش را گذاشتیم «مهندسی معکوس». این ‌هم یک نگاه روشی مختصر و قاعده‌مند؛

ما راجع‌به روش در مباحثه‌های بعدی باید به تفصیل وارد آن بشیم؛ گهگاهی باید یک گفت‌وگوهای مختصری داشته ‌باشیم که معلوم باشه، خیلی جاده خاکی نریم، خیلی پرت‌وپلا سخن نگیم، معلوم باشه که بر چه مبنایی داریم حرکت می‌کنیم؛ اگرچه ما بررسی‌های تفصیلی روش‌های معاصر را باید داشته ‌باشیم، خودش می‌شه یک بحث مفصل؛ اون رو فعلا نداریم؛ اون نگاه اجمالی، لابه‌لای خود مباحث، جای خودش را دارد که نوبتش می رسد انشاء الله؛

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo