درس خارج فقه استاد عبدالمجید مقامی

1400/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الخمس/ارباح المكاسب /

 

بحث ما در مورد مساله 59 از خمس ارباح مکاسب عروه بود حواشی وانظار بیان شد ودلائلی هم ذکر کردیم امروز در این مسأله می‌خواهیم مختار خود را در این مسأله بیان کنیم برای تبیین مختار خود لازم است مساله 59 را مروری بکنیم:

اگر کسی از طریق کسب وکار سرمایه‌ای بدست آورد ومیخواهد آن را به عنوان سرمایه برای تجارت وکسب قرار بدهد تا معیشت زندگیش را تامین کند آیا به این راس المال خمس تعلق می‌گیرد یا نه؟

مختار استاد

دلیل ما با دیگران متفاوت است به هر میزانی که برای ابزار کار نیازمند به این سرمایه است خمس به آن تعلق نمی‌گیرد واگر چنانچه در ابزار کار مازاد بر نیاز آمد خمس به مازاد تعلق می‌گیرد والاّ اگر مازاد نیامد خمس تعلق نمی‌گیرد ولو میزان ربح حاصله از آن ابزار کسب وکار بیشتر از مئونه سنه اش باشد.

توضیح مطلب:

اگر کسی شأنش اقتضای یک شغل خاصی را دارد واین سرمایه موجود در دست او به اندازه ابزار آن شغل است، خمس به آن سرمایه تعلق نمیگیرد گرچه می‌تواند شغل دیگری را که دون شأن اوست انتخاب کند ومقدار کمتری بابت ابزار آن شغل پرداخت نماید تا از مازاد، خمس را پرداخت کند لازم نیست شغل مادون انتخاب نماید بلکه شغل مناسب با شأنش را انتخاب می‌کند و لو برای تامین ابزار آن شغل مناسب با شأنش محتاج به تمام سرمایه باشد زیرا در آینده خواهیم گفت که یکی از مصادیق مئونه حفظ شأنیت است بنابراین اگر می‌تواند یک شغل داشته باشد که مناسب با شأنش باشد ولکن برای ورود در آن شغل نیاز به ابزاری دارد که تمام سرمایه باید خرج آن ابزار شود ومی‌تواند شغل مادون داشته باشد ومقداری از سرمایه صرف ابزار شغل مادون شود هیچ لزومی ندارد سراغ مادون برود بلکه همان شغل درشأن را انتخاب می‌کند اگر لازم باشد تمام سرمایه را برای شغل مناسب هزینه کند می‌تواند هزینه کند وخمس به آن سرمایه تعلق نمی‌گیرد ولو ربح حاصله از شغل در شأن، بیشتر از هزینه‌های زندگیش است صرفا بدلیل اینکه یکی از مصادیق مئونه حفظ شأنیت است مثلا کسی با کار وتلاش دویست میلیون بدست آورده است (به غیر ارث وهبه ..) این شخص دارای شأنیتی در جامعه است که هم می‌تواند راننده تاکسی باشد هم می‌تواند از تجار باشد ولی اگر جزء تجار باشد شأنش محفوظ می‌ماند وتاجر حرفه‌ای شدن سرمایه ومغازه و.. می‌خواهد این شخص می‌تواند تمام این سرمایه را هزینه مقدمات کار خودش بکند وخمس‌اش را نیز لازم نیست پرداخت کند واگر در آینده آنها را فروخت وسودی بدست آورد به آن سود خمس تعلق می‌گیرد ولی خود این ابزار ومقدمات، خمس ندارد چون چیزی که از تحت ادله وجوب خمس خارج شد دیگر داخل نمی‌شود بله اگر آن ابزار را فروخت وسودی کرد به آن سود، خمس تعلق می‌گیرد.

(مسأله60): مبدأ السنة التي يكون الخمس بعد خروج مؤنتها حال الشروع في الاكتساب فيمن شغله التكسب وأما من لم يكن مكتسبا وحصل له فائدة اتفاقا فمن حين حصول الفائدة.[1]

صاحب عروه این مسأله را دو قسم کرده است:

قسم اول این است که کسی دارای کسب و کار وتجارت است از قِبل این کسب وکار ربح بدست می‌آورد ابتدای سال خمسی‌اش زمان شروع به کار اوست؛ ما از زاویه فقهی مساله را بررسی می‌کنیم مثلا من کاسب هستم یا کارمند ویا ... هستم، روز اولی که سرکار می‌روم ابتدای سال خمسی من است.

قسم دوم کسی کار وکسب وشغل ندارد ولی از طرقی فائده بدستش می‌رسد زمان سال خمسی چنین شخصی از زمان حصول فائده است یعنی همان موقعی که فائده بدست او رسید اول سال خمسی او حساب می‌شود البته یکسال در زندگی خودش هزینه می‌کند اگر اضافه آمد خمس دارد.

حاشیه آقاضیاء عراقی: على الأحوط والأصح بمقتضى الانسباق من الأدلة بل الأصول كون مبدئها حين بروز الربح[2] . یعنی مرحوم سید یزدی فرمود کسی که دارای کسب وکار است شروع سال خمسی او زمان آغاز به کار اوست ولی آقاضیاء می‌گوید سال خمسی او زمانی است که ربح ظاهر می‌شود مرحوم آقاضیاء دو دلیل ذکر می‌کنند:

الف) یکی متبادَر ومنسبَق از ادله است. ب) دوم اصول عملیه است.

دلیل اول آقاضیا یعنی متبادر بودن از ادله وجوب خمس این است که سال خمسی زمان حصول ربح باشد مثل آیه مبارکه: ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى...‌﴾[3]

بدانید زمانی که غنیمت بدست آوردید اول بحث خمس ثابت کردیم که غنیمت اعم از ربح و فائده جنگی است؛ ادله روائی هم در این زمینه داریم .

در اینجا مراد از ادله انسباق می‌کند که باید اول سال خمسی زمان ظهور ربح باشد غیر از اینکه آیه خمس می‌گوید ﴿ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ...﴾ در اینجا ظهور دارد مراد زمانِ ظهورِ ربح، اول سال خمسی است چون روایت می‌گوید الخمس بعد المئونه[4] ما سال خمسی را که مشخص می‌کنیم بعد از این است که سودی وجود داشته باشد و مئونه معلوم شود، اگر هیچ ربحی نبود سال خمسی معنا نخواهد داشت پس بنابراین مراد از الخمس بعد المئونه، مئونه بالفعل است ممکن است گفته شود زمانی که شروع به کار کرد آنجا هم مئونه بالفعل وجود دارد چون ربح بالقوه وجود دارد وقتی کسی سر کار می‌رود روز اول اگر ربحی نداشت روز بعد یا روزهای بعد بالاخره ربح خواهد داشت در این مدت هزینه دارد که می‌تواند مئونه‌اش را از جای دیگر تامین کند بعد از مدتی که ربح حاصل شد ربح را در جای مئونه وهزینه قرار دهد، روایت می‌گوید الخمس بعد المئونه ومراد از المئونه، مئونه بالفعل است مئونه بالفعل در جائی است که ربح بالفعل باشد در اینجا ما شک می‌کنیم که مخصص الخمس بعد المئونه آیا شامل ربح‌های بالفعل وربح‌های بالقوه می‌شود تا مئونه‌های قبل از حصول ربح را از جائی برداشته وبعد از حصول ربح در جای آن قرار دهیم، که از نوع اقل واکثر غیر ارتباطی می‌شود اینجا قدر متیقن‌اش ربح بالفعل ومئونه بالفعل است ودیگر شامل مئونه سابق نمی‌شود، اقل ما این است که هم مئونه وهم ربح بالفعل باشد و اکثرش می‌شود مئونه سابقی که ربحی وجود ندارد در اینجا اقل قدر متیقن است یعنی ربح بالفعل ومئونه بالفعل، در نتیجه، آن مئونه قبلی مشمول الخمس بعد المئونه نمی‌شود لذا نباید کسی مئونه قبلی را از ربحی که الان حاصل شده است حساب کند بر همین اساس است که از نظر آقاضیا آغاز سال خمسی زمان حصول ربح است.

مرحوم آقا ضیاء اصل را هم مطرح کرده است مرادش از اصل این است که ما اگر آغاز سال خمسی را اولِ آغاز به کار قرار دهیم هنوز ربحی وجود ندارد تا بخواهیم مئونه‌ی‌ قبل از حصول ربح را از ربح کم کنیم، واین خلاف احتیاط است، احتیاط این است که مئونه‌ی سابق از ربح کم نشود وقتی مئونه را از ربح کم نکردیم اول سال خمسی بی معنا می‌شود چون انتخاب سال خمسی برای این است که مئونه خود را از ربح کم کنیم، ما وقتی که کار می‌کنیم ربحی در کار نیست تا مئونه را کم کنیم پس سال خمسی از اول سال لغو خواهد شد به ناچار باید آغاز سال خمسی را زمان حصول ربح قرار دهیم این حاشیه آقا ضیا هم بر اساس دلیل وهم بر اساس اصل است.

اشکال بر حاشیه آقاضیاء

با تمام دقتی که مرحوم آقاضیا دارد کلام ایشان دارای اشکال است انشاءالله جلسه بعد مطرح خواهد شد.

 


[3] الانفال، آیه 41.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo