درس خارج فقه استاد عبدالمجید مقامی

1400/08/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الخمس/ارباح المكاسب /مئونه

 

رسیدیم به مساله 61 از مسائل خمس ارباح مکاسب، ببینیم مراد از مئونه چیست؟ در جلسات گذشته وقتی شأنیت توسط بعضی از فقهاء مطرح می‌شد وآن را داخل در مئونه می‌کردند بعضی‌ها تعجب می‌کردند که جای بیانش همین مساله است، شاید هیچ فقیهی این جزئیات ومطالبِ نو را نیاورده باشد.

مساله 61: المراد بالمؤنة مضافا إلى ما يصرف في تحصيل الربح ما يحتاج إليه لنفسه وعياله في معاشه بحسب شأنه اللائق بحاله في العادة من المأكل والملبس والمسكن وما يحتاج إليه لصدقاته وزياراته وهداياه وجوائزه وأضيافه والحقوق اللازمة له بنذر أو كفارة أو أداء دين أو أرش جناية أو غرامة ما أتلفه عمدا أو خطأ، وكذا ما يحتاج إليه من دابة أو جارية أو عبد أو أسباب أو ظرف أو فرش أو كتب، بل وما يحتاج إليه لتزويج أولاده أو ختانهم، ونحو ذلك مثل ما يحتاج إليه في المرض وفي موت أولاده أو عياله إلى غير ذلك مما يحتاج إليه في معاشه، ولو زاد على ما يليق بحاله مما يعدّ سفَها وسَرَفا بالنسبة إليه لا يحسب منها.[1]

مرحوم سید یزدی قبلا فرمودند که اضافه مئونه سنه خمس دارد در اینجا می‌خواهد بفرماید مراد از مئونه چیست، در این مساله مثل سایر فقهاء مئونه را بر دو قسم کرده است:

انواع مئونه

قسم اول: مئونه تحصیل ربح یعنی مئونه وهزینه‌هایی که باعث می‌شود سود بدست بیاورد، ابزار ووسائلی را خریداری می‌کند تا بتواند بوسیله آن ابزار کار کند تا سود بدست بیاورد این را مئونه تحصیل ربح می‌گویند.

قسم دوم: مئونه سنه شخص واهل وعیالش است، مرحوم صاحب عروه هر دو مئونه را از تحت ادله وجوب خمس خارج کرده است وآنها را داخل در مخصص منفصل کرده است، مخصص منفصل روایات الخمس بعد المئونه[2] است، صاحب عروه گفته است: مئونه، چه مئونه تحصیل ربح باشد وچه مئونه سنه اهل وعیال وخودش باشد به اینها خمس تعلق نمی‌گیرد و از تحت ادله وجوب خمس خارج می‌شود، اما دلیل بر خروج مئونه ربح از تحت ادله وجوب خمس، واضح وروشن است، به دلیل اینکه:

اولا: خروج مئونه تحصیل ربح بر طبق قاعده است چون فرض این است که بدون مئونه تحصیل ربح، ربح معنایی ندارد تا بخواهد خمس آن را پرداخت کند لذا در نظر عرف، وقتی ما هزینه‌های تحصیل ربح را از ربح خارج کردیم به مابقی، عنوان ربح صدق می‌کند مثلا ده میلیون هزینه کرده وبیست میلیون فایده برده است، در اینجا ده میلیون را از بیست میلیون کم می‌کنیم، مابقی ربح خواهد شد و به کل بیست میلیون ربح صدق نمی‌کند، وقتی مئونه تحصیل ربح را از سود حاصله کم کردیم عنوان ربح بر مابقی صدق خواهد کرد. بنابراین خروج مئونه تحصیل ربح از تحت ادله وجوب خمس واضح وروشن است ونیازی به دلیل ندارد .

ثانیا: دلیل هم بر خروج مئونه تحصیل ربح از تحت ادله وجوب خمس وجود دارد، آن دلیل، اطلاق روایاتی است که می‌گوید الخمس بعد المئونه آن مئونه مطلق است و اعم از مئونه تحصیل ربح ومئونه معاش می‌باشد، پس بنابراین مئونه تحصیل ربح داخل در مخصص قرار می‌گیرد وخمس به آن تعلق نمی‌گیرد.

خروج مئونه معاش، نیاز به دلیل دارد دلیل همان مخصص منفصل است که می‌گوید: الخمس بعد المئونه در اینجا باید عرض شود خروج مئونه سنه شخص واهل وعیالش باید دلیل داشته باشد که دارد ودلیلش همان روایات الخمس بعد المئونه است. مرحوم صاحب عروه هم مئونه تحصیل ربح وهم مئونه سنه را از تحت ادله وجوب خمس خارج کرده است، و تمام أعلام محشّین با مرحوم صاحب عروه موافقند وکسی بر این مساله 61 حاشیه نزده است مگر دو نفر، یکی مرحوم آقاضیاء الدین عراقی است ودیگری مرحوم محقق سید عبدالهادی شیرازی است، مرحوم صاحب عروه فرمودند که مراد از مئونه به غیر از مئونه ربح، مایحتاج الیه لنفسه وعیاله آنچه مورد احتیاج خود واهل وعیال اوست، اینجا مرحوم آقاضیاء حاشیه زده است، یعنی به مایحتاج الیه لنفسه وعیاله حاشیه زده است:

المدار في صدق المؤونة على إخراجها في تلك السنة لا مجرد احتياجه إليها حتى مع عدم صرفها في تلك السنة لأنه المتبادر من المؤونة.[3]

ملاک مئونه سنه اهل وعیال، تنها مایحتاج نیست، بلکه خارج کردن ومصرف کردن آن هم هست، ممکن است مایحتاج شخص در طول، سنه صد میلیون باشد ولی مقدار مصرف او هفتاد میلیون باشد، آقاضیاء می‌فرماید: صِرف مایحتاج کفایت نمی‌کند بلکه باید خرج هم بکند، هر مقدار از ربح در مورد مایحتاج خرج کرد خمس ندارد وآنچه خرج نکرده خمس به آن تعلق می‌گیرد هر چند به آن نیاز هم داشته باشد.

فرق بین کلام صاحب عروه با کلام آقاضیاء

صاحب عروه فرمود: ملاکِ مئونه سنه، مایحتاج است، ولی آقاضیاء فرمود: ملاک ومدار در مئونه که خمس به آن تعلق نمی‌گیرد هزینه ومصرف کردن مایحتاج است، این خیلی دقیق است، دلیل آقاضیاء بر فتوای خودشان، این است که متبادر از مئونه، همین مصرف وهزینه کردن مایحتاج است، تبادر هم دلالت بر معنای حقیقی می‌کند، پس در واقع آقاضیاء اشکال وارد می‌کند بر صاحب عروه که چرا شما ملاک را برای مئونه فقط مایحتاج قرار دادید در حالی‌که ملاک باید هزینه ومصرف کردن باشد، لذا اگر مکلف با وجود احتیاج مصرف نکرد، خمس به آن تعلق می‌گیرد.

اشکال آقاضیاء بر صاحب عروه وارد نیست چون فعلا صاحب عروه می‌خواهد موضوع شناسی کند، موضوع به نام مئونه که عدم الخمس بر او مترتب می‌شود، صاحب عروه می‌خواهد ببینید منظور از مئونه چیست، در حالی که آقاضیاء حکم را بیان می‌کند نه موضوع را، یعنی آقاضیاء می‌گوید اگر مصرف شد خمس به آن تعلق نمی‌گیرد واگر مایحتاج مصرف نشد خمس به آن تعلق می‌گیرد، این بیان آقاضیاء در مورد حکم است در حالی که مرحوم صاحب عروه موضوع شناسی می‌کند.

در اینجا مرحوم صاحب عروه وقتی که فرمود: مئونه یعنی مایحتاج خودش واهل وعیالش، مصادیق زیادی از مایحتاج را بیان می‌کند، قبلا از بیان مصادیق، مایحتاج به شأنش می‌گوید ، ممکن است شخصی شأنیتش یک خانه هفتاد هشتاد متری باشد ولی شخص دیگری که رفت وآمدهای فراوانی دارد، مردم به او نیاز دارند ومهمان زیاد دارد مسلما فرق می‌کند. مصادیقی که صاحب عروه ذکر می‌کند مانند: خوردنی، لباس، مسکن وآنچه نیاز دارد برای صدقه دادن وزیارت رفتن وهدایا وجوائز ومهمانی وحقوق واجب بر عهده انسان، مثل نذر وکفارات وقرضی که بر عهده انسان است، یا أرش جنایت که منظور جنایتی است که در بعضی موارد، دیه دارد که این جنایاتِ مشمولِ دیه بر دو قسم است:

الف: بعضی جنایات را شارع دیه‌اش را مشخص کرده است.

ب: بعضی موارد، دیه را مشخص نکرده است، مثلا کسی چشم کسی را کور کرده است، دیه‌اش مشخص است ولی اگر زیبایی شخص از بین رفت، دیه‌اش مشخص نیست بلکه حاکم شرع ارش جنایت را مشخص می‌کند، البته به کمک کارشناس ومقوّم که به این ارش الجنایة می‌گویند. وهمچنین غرامت چیزهایی را که تلف کرده است، چه عمدی باشد وچه خطائی باشد، باید غرامت بدهد، به ماشین وخدمه واینها واسباب وکتاب وتزویج اولاد وموت فرزندان وهرآنچه در زندگی محتاج آن است نیاز دارد، اینها مصادیق مئونه هستند.

در پایان صاحب عروه می‌فرماید اگر هزینه‌ایی که مازاد بر مایحتاج به شأنش انجام داد، خمس آن هزینه را باید پرداخت کند وآنها تحت مئونه قرار نمی‌گیرد.

حاشیه دوم حاشیه سید عبدالهادی شیرازی است که در عبارت آخر صاحب عروه که فرمود هزینه‌هایی که خارج از شأن مکلف است وبه صورت اسراف هزینه می‌کند، داخل در مئونه قرار نمی‌گیرند وخمس به آنها تعلق می‌گیرد؛ که ایشان می‌فرماید:

علی الاحوط، که باید ببینیم که این حاشیه ایشان درست است یا نه؟ انشاءالله جلسه بعد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo