درس خارج فقه استاد عبدالمجید مقامی

1402/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب البيع/أرکان البيع /بیان مقدمات بیع

بعد از بیان مقدمات بحث بیع، وارد مباحث اصلی بیع خواهیم شود. قبل از شروع مباحث بیع، یک مقدمه‌ای که قبلاً بیان نمودیم. سه مورد از مقدمات را بیان نمودیم و در امسال هم ادامه مطلب را بیان خواهیم کرد

مقدمه چهارم: معمولاً بیع بین افراد به سه صورت محقق می شود.

    1. بیع کالا به کالا که آن را معامله پایاپای می‌گویند ما نباید با بیع کالع به کالع اشتباه بگیریم؛ چون این نوع بیع باطل است در بیع کالا به کالا عوض و معوض موجود است؛ ولی در کالع به کالع، بیع نسیه به نسیه است و هر دو غیر قابل تسلیم است و لذا باطل خواهد بود.

    2. بیع کالا به‌نقد رایج. مانند خرید وسیله نقلیه و امثال ذالک با پول رایج

    3. بیع نقد به‌نقد (که همان بیع صرفی است)

در این زمینه به تجربه ثابت شده است که آسان‌ترین و راحت‌ترین روش برای عموم مردم نوع دوم (کالا به‌نقد رایج) خواهد بود.

نقد رایج در ممالک فقط اعتباری خواهد بود و پشتوانه آن نقدین (طلا و نقره) است.

و البته سیره عقلاء در تمام دنیا بر این مستقر شده است. اساس نقد رایج، طلا و نقره است که اسکناس رایج در یک مملکت و یا یک اتحادیه مانند اتحادیه بریکس که یوآن در بین اعضاء به‌عنوان نقد رایج است و یا اسکناس رایج در تمام جهان،

یک نقد اعتباری است که بر اساس میزان وجود طلا و نقره، اسکناس‌های مذکور تهیه می‌شوند.

ولی شخص در معاملات خود همیشه پول نقد همراه خود ندارد؛ بلکه به اعتباری که در سامانه الکترونیکی برای شخص در نظر گرفته‌اند می‌تواند خرج نماید. ولی آنچه که ارزش ذاتی دارد همان طلا و نقره است.

قال الشیخ الاعظم الانصاری: کتاب البیع و هو في الأصل كما عن المصباح المنير مبادلة مال بمال.[1]

کلام فیومی در مصباح المنیر عبارتنداز:

والأصلُ فى البَيْعِ مُبَادَلَةُ مَالٍ بمَالٍ لِقَوْلِهِم : بَيْعٌ رَابِحٌ و بَيْعٌ خَاسِرٌ وذلك حقيقةٌ فى وَصْفِ الأَعْيَانِ لكِنَّهُ أُطْلِقَ على العَقْدِ مجَازاً لأنَّهُ سبَبُ التَّمْلِيكِ

والتَّمَلُّكِ وقولُهُم صحَ البَيْعُ أَوْ بَطَلَ ونَحوُه أَىْ صيغَةُ البَيْعِ لكنْ لمَّا حُذِفَ المُضَافُ وأُقِيمَ المُضَافُ إِليهِ مُقَامَهُ وهو مُذَكَّرُ أُسْنِدَ الفِعْلُ إليْهِ بلَفْظِ

التذْكِيرِ[2]

در مورد واژه «الاصل» که در مصباح المنیر آمده دو احتمال وجود دارد:

احتمال اول: مرا از اصل معنای حقیقی بیع است که در مقابل معنای مجازی بیع قرار می‌گیرد که این مطلب را بیان نمودیم.

احتمال دوم: مراد از بیع معنای حقیقی بیع که واضح بیع برای آن وضع نموده است، همین است ولو بعداً به معنای دیگری منتقل شده و در آن معنای دیگر به نحو حقیقت استعمال بشود.

از کلمات فیومی در مصباح المنیر استفاده می‌شود که مراد از اصل در اینجا معنای لغوی حقیقی بیع است که همان مبادله مال به مال است در مقابل معنای مجازی بیع را بیان کرده اند و استعمال لفظ بیع در عقد (ایجاب و قبول) در آن ایام گذشته شیوع داشته است.

ادامه مطالب که کلام محقق خوئی و بقیه علماء برای جلسه آینده بیان خواهیم نمود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo