< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد عبدالمجید مقامی

99/07/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الخمس/ارباح المكاسب /مئونه

قال علی علیه السلام : عَلَيْكَ بِذِكْرِ اللّه ِ فَإِنَّهُ نُورُ الْقُلُوبِ [1]

برشما باد ملازمت با ذکر خدا به خاطر اینکه ذکر خدا نور قلب هست

بحث ذکر الله بحث مهمی است اگر هم مراد از ذکر،ذکر لفظی باشد این ذکر لفظی که ارتباط با قلب داشته باشد می شود نور قلب چون تحلیل روانی دارد بر می گردد به قلب قلب حالات مختلفی می تواند داشته باشد که یکی از حالات کثیف شدن قلب است یکی از چیزهایی که مانع کثیف شدن قلب میشود ذکر الله است.

اثبات قید سنه در پرداخت خمس

تا اینجا ما ثابت کردیم در مورد ارباح مکاسب هم مئونه تحصیل خارج می شود قبل از اخراج خمس و هم مئونه معاش

لکن در اینجا مئونه روزانه یا هفتگی یا ماهانه یا سالانه را باید حساب کرد کدامیک؟

در اینجا در میان روایات روایتی که به صراحت لفظ سنه در آن وجود داشته باشد موجود نیست .

یک روایت داریم که محقق خوئی فرموده است بر اساس طبع عین الدوله فقط در آن روایت کلمه سنه آمده

در روایت صحیحه علی بن مهزیار در طبع عین الدوله عبارتش این هست که

من کانت ضیعته لا تقوم سنه

لفظ سنه فقط در نسخه طبع عین الدوله وجود دارد.

محقق خویی میفرماید قطعا سنه در این طبع غلط است بلکه درست این است که

من کانت ضیعته لا تقوم بمئونته

از نظر مرحوم صاحب جواهر درست است که واژه سنه در روایات به صراحت نیامده است ولی خالی از اشاره به سنه نیستند

درکلمات فقها که بررسی می کنیم کلمه سنه وجود دارد.

دلیل اول:اجماع

از زمان شیخ طوسی ، علامه،قبلش ابن ادریس، و صاحب مدارک قید سنه را آورده اند و ادعای اجماع محصل کرده اند.

پس کلمه سنه به طور صریح در کنار مئونه معاش در کلمات فقها هست و فقها هم بر آن ادعای اجماع کرده اند.

واین اجماع هم محصل هست و خود علما هم ناقل اجماع هستند .

اجماع محصل قوی است به گونه ای که مرحوم شیخ طوسی وقتی می خواهد استدلال کند بر لزوم قید سنه برای مئونه معاش یکی از ادله او همین اجماع هست.

پس دلیل اول برای وجوب قید سنه اجماع هست

اشکال بر دلیل اول:

این دلیل اول مخدوش هست به خاطر اینکه اجماع زمانی حجت بر فتواست که کاشف از قول معصوم و رضای معصوم و یا کاشف از دلیل معتبری باشد که لو وصل الینا لکان حجه

با توجه به اینکه برای ثبوت سنه ما دلیل داریم چنین اجماعی چنین کاشفیتی ندارد

دلیل دوم :اطلاق مقامی

در اصول ثابت شده است که اطلاق مقامی مثل اطلاق لفظی حجیت دارد.

در مورد مئونه سنه اطلاق مقامی هر کاسبی هر کسی که دارای منبع درآمدی است هم مئونه معاش دارد هم مئونه ربح دارد

مئونه در مقام ما در فصول مختلف به وجود می آید مخصوصا مئونه های مثل زیارت ، ازدواج، مریضی ها ، و امثال اینها در طول سال بدون اینکه زمانش مشخص باشد مئونه می شوند

از نظر حصول ربح هم همینطور است ممکن است کسی در اول سال سود داشته باشد و در بقیه سال سود نداشته باشد یا بالعکس

بنابراین هم به وجود آمدن مئونه هم حصول ربح در طول سال محاسبه میشود.

همین اختلاف زمانی وجود مئونه معاش و حصول ربح ایجاب می کند که معیار مئونه معاش را سنه قرار بدهیم این همان اطلاق مقامی است که حجت است مانند اطلاق لفظی

دلیل سوم :

در جوامع کوچک و بسیط معمولا آذوقه های کل سال را در اول سال ذخیره می کنند

برخلاف جوامع متمدن و پیشرفته که معمولا مایحتاج زندگی روزانه در بازار وجود دارد و نیاز به ذخیره نیست ولی باز هم مردم آن هزینه لازم را تهیه می کنند معمول مردم این است که هزینه یک سال را آماده میکنند تا در طول سال به مشکل بر نخورند

در جامعه ای مثل مدینه یا شهرهای اطراف مدینه مثل مکه که شهر های کوچک وبسیطی بوده اند

احکام خمس هم در ان عصر بر اساس همین تعارف وعرف مردم بوده لذا اگر گفته میشد مئونه منظور همان مئونه سنه خواهد بود

چون روایات در عصر جعل خمس یا آیه خمس القاء به همین مردمی شد که متعارف در زندگی آنها ذخیره آذوقه در طول سنه هست پس ناچار آنچه که در روایت آمده حمل بر مئونه سنه می شود.

دلیل چهارم روایات

روایت چون طولانی است فقره هایی از آن را می آوریم

فقره اول

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ كَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ قَرَأْتُ أَنَا كِتَابَهُ إِلَيْهِ فِي طَرِيقِ مَكَّةَ قَالَ:......إِنَّمَا أَوْجَبْتُ عَلَيْهِمُ الْخُمُسَ فِي سَنَتِي هَذِهِ فِي الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ الَّتِي قَدْ حَالَ عَلَيْهِمَا الْحَوْل‌....[2]

کلمه حال در روایات ما هست البته لفظ حال در کنار مئونه ذکر نشده است.

امام جواد علیه السلاممی فرماید خمس را بر ذهب و فضه قرار دادم منتها ذهب و فضه ای که یک سال بر آنها گذشته باشد

فقره دوم

.... فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَام‌ ... [3]

غنائم و فوائد خمسشان واجب است منتها فی کل عام

یعنی هر سال واجب است نگفت فی کل یوم

فقره سوم

..... فَأَمَّا الَّذِي أُوجِبُ مِنَ الضِّيَاعِ وَ الْغَلَّاتِ فِي كُلِّ عَامٍ فَهُوَ نِصْفُ السُّدُس‌ مِمَّنْ كَانَتْ ضَيْعَتُهُ تَقُومُ بِمَئُونَتِه‌[4]

امام می فرماید آنچه واجب است در ضیعه و غلات که خمس را واجب کرده بودم خمس واجب نیست بلکه نصف

السدس واجب است یعنی امام از اختیاراتش استفاده کردند منتها می گویند فی کل عام

و این که می فرماید خمس لازم نیست نصف السدس برای کسی است که ضیعه اش بتواند مئونه اش را بدهد

ازاین دو کلام در کنار هم مئونه سنه استفاده می شود .

... وَ مَنْ كَانَتْ ضَيْعَتُهُ‌ لَا تَقُومُ بِمَئُونَتِهِ فَلَيْسَ عَلَيْهِ نِصْفُ سُدُسٍ وَ لَا غَيْرُ ذَلِكَ. [5]

اگر کسی ضیعه اش به اندازه مئونه اش نیست نه نصف السدس واجب می شود و نه غیر آن

در آینده بحث می شود که هر درآمدی حول و سنه خودش را باید داشته باشد یانه ؟

و این که مراد از حول چیست قمری یا شمسی؟

با توجه به این سه وجه ثابت میشود که قید سنه معتبر است

مرحوم محقق همدانی اشکال کرده اند

در بعضی از مناطق امسال درآمد دارد و سال آینده هیچ درآمدی ندارد مثل کشاورز که یک سال کشت میکند و سال دیگر به زمین استراحت میدهد پس در اینجا باید مئونه دو سال را حساب کند

پس وقتی در روایت دارد مئونه می آید مئونه در مصداق ما سنتین منظور است

جواب

این چنین مواردی موارد نادری اند که موارد نادر نمی تواند ملاک عرف باشد که حکم به عرف القاء می شود

اتفاقا محقق همدانی خودش هم میگوید مگر بگوییم که ما در اینجا اجماع داریم که سنه معتبر است نه سنتین و اگر پذیرفتیم بر اساس اجماع عمل میکنیم

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo