درس خارج فقه استاد محسن ملکی
1400/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /سقوط نوافل در سفر
حضرت علی علیه السلام: ألتّقوى رئيس الأخلاق.[1]
خداباوری و خدامحوری و مراقبت از اوضاع و احوال زندگی در مسیر بندگی خدا اساس و رئیس اخلاق خوب است؛ بر همین اساس اذکار توحیدی مثل لا اله الا الله، لاحول و لاقوة الّا بالله و غیره و یاد خدا و عمل در راه رضایت خدا باعث میشود که انسان خوشاخلاق تربیت شود.
خلاصه جلسه قبل
مسألهی اوّل[2] دربارهی کسی بود که هنگام دخول وقت نماز در وطن است و قبل از خواندن نماز به سفر میرود؛ سیّد فرمود در مسیر سفر میتواند نافله را بخواند؛ گفتیم دلیل بر این حکم روایت عمار بن موسی ساباطی[3] است؛ از جهت سند پذیرفته شد امّا از جهت دلالت فی الجمله اشاره شد؛ عرض شد که باید این روایت را کنار بگذاریم؛ دلیل اعراض از این روایت دو امر است:
دلیل اوّل: قائل شویم بمجرد زوال، وقت نافله داخل می شود ولی وقت ظهر داخل نمی شود؛
راوی می پرسد: إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ وَ هُوَ فِي مَنْزِلِهِ ثُمَّ يَخْرُجُ فِي سَفَرٍ و حضرت می فرمایند: لِأَنَّهُ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ قَبْلَ أَنْ تَحْضُرَ الْأُولَى؛ بنابراین لازمه ی پذیرفتن این روایت آن است که با زوال آفتاب، وقت نماز ظهر داخل نمی شود؛ و این قابل قبول نیست زیرا روایات فراوانی داریم که بمجرد زوال، وقت ظهر داخل می شود و این مفروغ عنه است؛ روایت مخالف این روایاتی است که فقهاء طبق آنها فتوی داده اند که اذا زالت الشمس دخل وقت الفریضة؛ این روایت موافق با عامه می باشد و تقیّةً صادر شده است و در مقام بیان حکم واقعی نیست.
دلیل دوّم: لازمهی این روایت آن است که قصر و تمام در نماز، بلحاظ حال وجوب لحاظ شود نه بلحاظ حال امتثال؛ آیا ملاک قصر و تمام حال وجوب است یا حال امتثال؟
این روایت میگوید کسی که زمان زوال در وطن باشد ولی نماز نخواند و به سفر برود، چون نماز ظهر بصورت چهاررکعتی بر او واجب شد، میتواند در سفر نافله را بخواند و نماز را هم باید کامل بخواند؛ پس ملاک، زمان دخول وقت نماز یعنی زمان نزول وجوب نماز است نه زمان اتیان نماز؛ لکن این مخالف با فتوای فقهاست؛ همهی فقهاء قائلند به اینکه ملاک قصر و تمام نماز، زمان امتثال است نه زمان وجوب؛ چرا در سفر باید نماز را شکسته بخوانیم؟ چون مسافر هستیم؛ ملاک انجام تکلیف، زمان امتثال است؛ بله وجوب اصل نماز، زمان زوال تعلّق میگیرد ولی وجوب قصر و تمام، زمان امتثال تعلّق میگیرد.
در نتیجه برای عمل به این روایت باید دو امر مفروض را کنار بگذاریم:
امر اوّل: بمجرد زوال، وقت نماز داخل میشود؛ کلما زالت الشمس فیدخل وقت الفریضة.
امر دوّم: ملاک در قصر و تمام، زمان امتثال است.
و چون این دو امر مفروغ عنه است و نمیتوانیم آنها را کنار بگذاریم، روایت را کنار میگذاریم و میگوییم این روایت نمیتواند مخصّص روایات سقوط نافله باشد.
سیّد این را روایت پذیرفته و آن را مخصّص میداند؛ مرحوم حکیم نیز در مستمسک، به تبع از سید میفرماید این روایت حجّت است گرچه در آخر میفرماید فتأمّل؛ ولی محقّق خوئی در تنقیح این روایت را قبول نکرده و این مورد را تخصیص نزده است.
بنابراین همانطور که محقّق خوئی و برخی دیگر از فقهاء مثل حضرت امام فرمودهاند این نظریّهی مرحوم سیّد قابل دفاع نیست و این روایت نمیتواند مخصّص عموم ادلّهی سقوط نافله در سفر باشد.
مسألة 2
لا يبعد جواز الإتيان بنافلة الظهر في حال السفر إذا دخل عليه الوقت و هو مسافر و ترك الإتيان بالظهر حتى يدخل المنزل من الوطن أو محل الإقامة و كذا إذا صلى الظهر في السفر ركعتين و ترك العصر إلى أن يدخل المنزل لا يبعد جواز الإتيان بنافلتها في حال السفر و كذا لا يبعد جواز الإتيان بالوتيرة في حال السفر إذا صلى العشاء أربعا في الحضر ثمَّ سافر فإنه إذا تمت الفريضة صلحت نافلتها.[4]
لایبعد در حکم فتواست.
در این مسأله نیز سه فرع وجود دارد که هرکدام بعنوان مخصّص ذکر شده است:
1ـ در سفر وقت نماز داخل میشود ولی نمیخواند تا به وطن یا محلّ اقامت برسد.
در اینصورت چون نماز ظهر را بعدا چهاررکعتی میخواند، میتواند نافلهاش را در سفر بخواند.
2ـ نماز ظهر را در سفر شکسته میخواند ولی عصر را نمیخواند تا به حضر برسد.
در اینصورت میتواند نافلهی عصر را در سفر بخواند
3ـ نماز عشاء را در وطن میخواند و سپس به سفر میرود.
در اینصورت میتواند وتیره را در سفر بخواند.
سیّد برای حکم این سه فرع یک علّت بیان میکند: إذا تمت الفريضة صلحت نافلتها؛ ملازمهی بین تمامیّت نماز و مشروعیّت نافله مطلقا؛ این تعلیل از روایت ابی یحیی حنّاط گرفته شده است که مرحوم حکیم در مستمسک میگوید صحیحه؛
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ جَمِيعاً عَنْ أَبِي يَحْيَى الْحَنَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ صَلَاةِ النَّافِلَةِ بِالنَّهَارِ فِي السَّفَرِ فَقَالَ يَا بُنَيَّ لَوْ صَلَحَتِ النَّافِلَةُ فِي السَّفَرِ تَمَّتِ الْفَرِيضَةُ.[5]
سیأتی انشاالله.