درس خارج فقه استاد محسن ملکی
1400/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /تسبیحات اربعه در تعقیبات
امام مجتبی علیه السلام: لِرَجُلٍ أَبَلَّ مِنْ عِلَّةٍ إِنَّ اللَّهَ قَدْ ذَكَرَكَ فَاذْكُرْهُ وَ أَقَالَكَ فَاشْكُرْهُ.[1]
به کسی که بیماریاش خوب شد فرمودند خداوند بیاد تو بود پس بیاد او باش و از تو گذشت کرد پس او را شکر کن.
مسألة 14 عروه
التخيير في هذه الأماكن استمراري فيجوز له التمام مع شروعه في الصلاة بقصد القصر و بالعكس ما لم يتجاوز محل العدول بل لا بأس بأن ينوي الصلاة من غير تعيين أحد الأمرين من الأول بل لو نوى القصر فأتم غفلة أو بالعكس فالظاهر الصحة.[2]
این مسأله مبنایی را بیان میکند که قبلاً ذکر شد؛ و آن اینکه قصر و اتمام طبیعتی واحد است؛ قصر و اتمام کیفیت است و ماهیت را تغییر نمیدهد؛ بنابراین در انجام نمازهای چهاررکعتی بخاطر تخییر، صوری تصوّر میشود:
اوّل: نماز ظهر را تمام و عصر را شکسته بخواند یا بالعکس.
دوّم: نماز را با نیّت قصر شروع کند و در بین نماز نیّت را برگرداند و بصورت کامل تمام کند یا بالعکس.
سوّم: نماز را بدون نیّت قصر و اتمام شروع کند و بین نماز تصمیم بگیرد که قصر بخواند یا تمام.
چهارم: نماز را با نیّت قصر شروع کند ولی سهواً بصورت کامل تمام کند یا بالعکس.
نماز در تمام این صور صحیح است و دلیل آن اطلاق ادلهی تخییر است که میگوید در این اماکن مخیّر هستی بین قصر و تمام به هرکدام از این صور که باشد؛ و در تمام این صور، مسألهی عبادت و قصد تقرّب در آن تحقّق مییابد؛ نمازی را که با قصد قربت شروع کرده مخیّر است قصراً یا تماماً به پایان برساند؛ معنایش این است که میتواند یکی از این دو را بعنوان بندگی خدا انجام دهد با فرض اینکه ماهیت نماز قصر و تمام یکی است.
مسألة 15 عروه
يستحب أن يقول عقيب كل صلاة مقصورة ثلاثين مرة سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلا الله و الله أكبر و هذا و إن كان يستحب من حيث التعقيب عقيب كل فريضة حتى غير المقصورة إلا أنه يتأكد عقيب المقصورات بل الأولى تكرارها مرتين مرة من باب التعقيب و مرة من حيث بدليتها عن الركعتين الساقطتين.[3]
بعد از نماز شکسته مستحبّ است سی مرتبه تسبیحات اربعه را بگوید؛ همان تسبیحاتی که در رکعت سوّم و چهارم خوانده میشود و معادل سورهی حمد است؛ این تسبیحات در دو مقام مورد توجّه قرار گرفته است: تعقیبات و مقصورات.
مقام اوّل: در باب تعقیبات
صحیحه ابی بصیر
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ أَ رَأَيْتُمْ لَوْ جَمَعْتُمْ مَا عِنْدَكُمْ مِنَ الثِّيَابِ وَ الْآنِيَةِ ثُمَّ وَضَعْتُمْ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ أَ تَرَوْنَهُ يَبْلُغُ السَّمَاءَ قَالُوا لَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ يَقُولُ أَحَدُكُمْ إِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ ثَلَاثِينَ مَرَّةً وَ هُنَّ يَدْفَعْنَ الْهَدْمَ وَ الْغَرَقَ وَ الْحَرَقَ وَ التَّرَدِّيَ فِي الْبِئْرِ وَ أَكْلَ السَّبُعِ وَ مِيتَةَ السَّوْءِ وَ الْبَلِيَّةَ الَّتِي نَزَلَتْ عَلَى الْعَبْدِ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ.[4]
یکی از تعقیبات هر نمازی چه شکسته و چه تام 30 یا 40 مرتبه گفتن تسبیحات اربعه میباشد:
مقام دوّم: در باب تکمیل مقصورات
بتعبیر امام این تعقیبات باعث کامل شدن نماز میشود؛ دلیل بر این استحباب روایات است:
روایت شیخ طوسی
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْعُبَيْدِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِيِّ قَالَ: قَالَ الْفَقِيهُ الْعَسْكَرِيُّ يَجِبُ عَلَى الْمُسَافِرِ أَنْ يَقُولَ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ يُقَصِّرُ فِيهَا سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ ثَلَاثِينَ مَرَّةً لِتَمَامِ الصَّلَاةِ.[5]
سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِيِّ: محلّ شبهه است چون در کتب رجالی توثیق نشده است لکن در اسناد کامل الزیارة آمده است و قبلاً گذشت که ابن قولویه فرموده تمام روایات را از ثقه نقل کردهام؛ بنابراین سلیمان توثیق ضمنی دارد و به فرمودهی محقّق خوئی این کمتر از توثیق نجاشی نیست؛ در اخبار واحد همین مقدار توثیق کافی است؛ بنابراین از جهت سند مشکلی ندارد.
روایت ابی الضحاک
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ تَمِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ رَجَاءِ بْنِ أَبِي الضَّحَّاكِ عَنِ الرِّضَا: أَنَّهُ صَحِبَهُ فِي سَفَرٍ فَكَانَ يَقُولُ بَعْدَ كُلِّ صَلَاةٍ يَقْصُرُهَا سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ ثَلَاثِينَ مَرَّةً وَ يَقُولُ هَذَا تَمَامُ الصَّلَاةِ.[6]
رَجَاءِ بْنِ أَبِي الضَّحَّاكِ: مجهول است چون نامش در کتب رجالی نیامده است؛ ؛ لذا روایت غیرمعتبره و ضعیف است.
بتعبیر بسیاری از صاحب نظران علّت حکم به استحباب این ذکر بعد از نمازهای قصر، ضعف روایات است؛ لذا اشاره دارد به روایات من بلغ و تسامح در ادلهی سنن؛ لکن در روایت اوّل، امام میفرمایند: يَجِبُ عَلَى الْمُسَافِرِ؛ ظهور این در وجوب است نه استحباب؛ اگر روایت را ضعیف بدانیم لازمهاش این است که طبق اخبار من بلغ و تسامح در ادلّهی سنن این ذکر را مستحبّ بدانیم؛ امّا اگر روایت را معتبر و موثّق بدانیم چه باید کرد؟ امّا اینکه نمیتوانیم حکم به وجوب کنیم:
اوّلاً یجب میتواند بمعنای ینبغی باشد.
ثانیاً اگر این ذکر واجب بود ائمه و اصحاب به این دو روایت کفایت نمیکردند و این مطلب را بیان میفرمودند و بعنوان یک عمل واجب، کاملاً بارز و ظاهر میشد هم در قول و هم در عمل ائمه و تابعین و صحابه؛ امّا چنین نیست؛ تابعین و فقهاء اسلام اصلاً فتوا به وجوب ندادهاند و سیرهی عملی آنها نشان میدهد که واجب نیست و مستحبّ است؛ با این سیرهی قطعیهی عملیه، یجب را حمل بر ینبغی میکنیم.
ثالثاً این ذکر دو مقام دارد اوّل تعقیب هر نمازی و دوّم اتمام در نمازهای قصر؛ حال بعد از نماز قصر این ذکر را دوبار بگوییم یا تداخل میکند؟ سیّد فرمود: "بل الأولى تكرارها مرتين مرة من باب التعقيب و مرة من حيث بدليتها عن الركعتين الساقطتين" ؛ یعنی تداخل نیست؛ و اکثراً همین را فرمودهاند؛ علی کلّ حال می توان قائل به تداخل شد چون مستحبّ است و میتواند تداخل نباشد و دوبار گفته شود.
هذا تمام الکلام فی صلاة المسافر؛ در این مبحث مطالب زیادی گفته شد؛ امّا مهمترین مطالبی که بحث شد دو مورد بود:
مطلب اوّل مقدار مسافت در مسافرت شرعی بود که با لحاظ زمانها و مکانها و اوضاع و احوال سفرها که در طول تاریخ تغییر کرده است، در زمان فعلی مسافت 8 فرسخ را ملاک قرار ندادیم و باتوجّه به روایاتِ مسیرة یوم، ملاک را زمان دانستیم که 10 ساعت میباشد؛ مقدار مسافتی که انسانها با وسائل عمومیِ عام البلوی در 10 ساعت طی میکنند؛ با نظر به فرمایش امام رضا علیه السلام که تقصیر در صلاة یک منّت و رحمت و لطف و تسهیلی بر عباد است بخاطر سختی سفر و به همین جهت شامل سفر معصیت نمیشود، گفته شد سفرهای امروزی اگر زحمت و سختی داشته باشد در 10 ساعت سفر با وسائل عمومی در جاده حاصل میشود؛ و چون عمدهی سفرهای کاروانی امروزه با اتوبوس هست، مسیرة یوم حدود 750 الی 800 کیلومتر مسافت طی میشود؛ لذا سفر شرعی 800 کیلومتر است چه امتدادی و چه تلفیقی به اینصورت که 400 کیلومتر برود و 400 کیلومتر برگردد.
و مطلب دوم این بود که محلّ اقامت حدّترخّص ندارد؛ حدّترخّص مخصوص وطنی است که انسان در آنجا زندگی میکند.
بحث صلاة مسافر تمام شد؛ انشاءالله از جلسهی بعد بحث صوم المسافر را آغاز میکنیم.
و صلی الله علی محمد و آله و لا حول و لا قوة الا بالله ماشاء الله کان و ما لم یشأ لم یکن بیده الخیر و هو علی کل شیئ قدیر و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.