درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1402/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب الحج/ وجوب/

عن الحسن علیه السلام : اِنَّ جارَ اللهِ آمِنٌ مَحفوظٌ و عَدُوَّه ُخائِفٌ مَخذولٌ [1]

همسایه خدا جار الله اَی جارَ طاعة الله انسانی که همسایه شد با طاعت الهی در امنیت و آرامش است و محفوظ از شرور شیاطین در اعتقاد و اخلاق و عمل و کسانیکه دشمنی کردند و فاصله گرفتند با طاعت پروردگار، زندگی ناآرام و مضطربی دارند و گرفتار خذلان و خواری هستند و تاریخ اشهد شاهد علی ذلک.

تحصل مما ذکرناه اولا وجوب حج به و جوهی تصور میشود:

1. وجوب عینی تعیینی کما هوالاول فی مقام التصور عند النظر الی الکتاب و السنه

2. وجوب تخییری علی البدل کما حُملت الطائفة الثانیه من الروایات علیه

3. وجوب کفائی کما حُملت تلک الطائفة علی ذلک و کان هذا الحمل اقوی عند صاحب الوسائل .

و اما وجوب عینی یک مرتبه در طول عمر که عرض شد اصل است و مطابق با قران و طائفه اول و اجماع و سیره متشرعین .

آنچه در پایان بحث جلسه قبل گفته شد تبیین واجب کفائی بود بر اساس روایات طائفه دوم که این فرضی است که خانه خدا و مشاعر و مشاهد شریفه ممکن است خالی از زائر شود و در آن شرایط این روایات موقعیت را دیده و مکلفین را دعوت کرده اند به گرم کردن و آباد کردن اطراف خانه خدا با انجام حج و بر همین اساس قول قیلی بود که در اوائل بحث اشاره شد آنانیکه نزدیکترند به خانه خدا کمتر از 48 میل یا 88 کیلومتر یا 16 فرسخ در این محدوده حج اِفراد بر آنان واجب است و یقینا بر اهل الجِدَه یا طبق آن قول قیل اهل الجَدّه که بشود یک مصداق واجب است در یابند حج را و هرسال لازم است حج بجا آورند تا اعمال حج تعطیل نشود. اینها همه در بستر طائفه دوم روایات دیده شده است گرچه بعضی از اعاظم مانند مرحوم حکیم در مستمسک عروه ج 10 میگوید بهترین وجه برای طائفه دوم حمل بر استحباب است لکن و التحقیق فی المقام این است که هم استحباب هم واجب کفائی هم واجب تخییری علی البدل بر اساس موقعیت های مختلف تغییر و تحول های اجتماعی و مسائل مختلفی که روی کره زمین اتفاق میافتد و جریان حج گاهی گرفتار جزر و مد میشود و از جهت نگاههای اجتماعی بین بشریت و مسلمانان که در

اعتقادات جزر و مد اتفاق میافتد هرسه عنوان یعنی واجب کفائی و تخییری علی البدل و استحباب میتوانند

در بستر طائفه دوم از روایات تفسیر شده و مورد بهره برداری واقع شوند تا تبیین جایگاه حج به شکل های مختلف صورت بگیرد و شاهد براین ادعا وضعیت حج در طول تاریخ اسلام و حتی قبل از اسلام است که گرایش به حج گاهی تند میشده و گاهی ضعیف بوده اتفاقاتی می افتاد بعضی ضعف اعتقادی پیدا میکردند گاهی برخی برای خود سنت هایی ایجاد میکردند سال بندی میکردند چه سالی بروند شوم نباشد که همه اینها را طائفه دوم تعمیم میکند طائفه دوم متمم الجعلی است که در شرایط بحرانی آمده است تا خیلی از سؤالهای مستحدث واتفاقاتی که ممکن است در جریان حج بیفتد پاسخ دهد و الا اصل در بحث ما نحن فیه قران است و طائفه اول.

پس اولین فرع کلان فقهی در باب حج تقریر شد و آن عبارتست از وجوب الحج علی نحو الضرورة لکل مکلف مرة واحده فی جمیع عمره.

دومین فرع فقهی : این فرع را بر اساس متن عروة الوثقی سیر میکنیم که شروع میشود با چند مسأله

مسأله اول لا خلاف در اینکه وجوب حج با تحقق شرایطی که دارد واجب فوری است . تا الان بحث وجوب بود و الان در فرع دوم بحث فوریت این وجوب است که مرحوم سید میفرماید لا خلاف بین الفقهاءنا الامامیه اما بین اهل تسنن اختلاف است در اینکه وجوب حج فوری است یا متراخی

بعبارتی قائل به فوریت شویم یا قائل به تراخی؟

ما بر اساس صنعت و همچنین نقل، قائل به فوریت هستیم و در بین فقهاء شیعه نداریم کسی به تراخی قائل باشد اما علماء اهل تسنن که چهار فرقه هستند اکثراً قائل به تراخی شدند فقط در فرقه ابو حنیفه بعضی از علمای فرقه های ابوحنیفه یا تعدادی در بین مالکیه قائل به فوریت شدند و الا به کلمات فقهای اهل تسنن که مراجعه کنیم نمیتوانیم قول واضح و ظاهر و دقیقی نسبت به فوریت حج پیدا کنیم.

اما بر اساس صنعت : در ابتدا میگوئیم صنعت ادبیات عرب و قواعد صرف و نحو و مباحث الفاظ علم اصول ما را بر آن میدارد که وجوب را حمل بر فوریت کنیم زیرا چه دلیل بر وجوب حج اوامری باشند که در سنت و عترت آمده است و چه قرانی باشد که جمله خبریه است و صیغه امر ندارد، لکن روح این جمله خبریه طلب ایجاد طبیعت حج است که این طلب وقتی از مولای حکیم صادر شد و مشخص گردید که ایجاد طبیعت مطلوب آمر حکیم است عقل در اینجا براحتی قضاوت میکند که این مطلوب فوری است و الان باید ایجاد شود. اگر مطلوب است و طلب فعلی است معنایش به حسب عرف انجام فوری است که وجوب کل شیء بحسبه در اولین سالی که مستطیع شد و اولین کاروانهایی که راه میافتند شخص مکلف باید دست بکار شود ایها المومنون حجوا حجة واحده این حج واحد برای هر مکلفی با شرایط مطلوب است.


[1] 1 تحف العقول ص227.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo