درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1400/09/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الطبابة/داروسازی /صنعت در قرآن

 

چارشنبه شد مزیّن با چهار * از امامان حریم کردگار

موسِی جعفر وَ فرزندش رضا * هم جواد و هادی آمد در شمار

 

عن الرضا علیه السلام: ... فَقَالَ الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ ... وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَنُ‌.[1]

عُجب درجاتی دارد؛ یکی آن است که انسان به خدا ایمان بیاورد (و عمل صالح انجام دهد؛ چون ایمان حقیقی بدون عمل، ایمان نیست) سپس بر خدا منّت بگذارد؛ درحالی‌که در واقع خداست که بر او منّت دارد به‌خاطر ایمان و عمل صالح.

ایمان و عمل به توفیق خداست؛ خداوند می‌توانست مانع شود اما نشد؛ وانگهی همه‌ی هستی را مسخّر انسان کرد تا توانست مؤمن شود و عمل صالح انجام دهد.

 

خلاصه جلسه قبل

کلام در بحث داروسازی به اینجا رسید که آیا دین نسبت به داروسازی مسئولیت اجرائی و عملی دارد یا دین فقط در مقام امامت است و علوم‌تجربی را هدایت می‌کند به‌سوی اخلاق و ارزش‌های توحیدی؛ اخلاق داروسازی دینی است ولی خود داروسازی تجربی است که از دست خود انسان ساخته است و انبیاء و دین در این وادی مسئولیتی ندارند بلکه مسئولیت تربیتی دارند نه مسئولیت صنعتی؛ تداوی یکی از امور عرفی در جامعه‌ی بشری است که از طریق تجربه و البتّه کمک علماء و فرزانگان توسّط اهل خبره با تدابیر بشر حاصل می‌شود البتّه انبیاء و دانشمندان بزرگ در پیدایش آن نقش داشته‌اند؛ طبق برخی از روایات می‌توان گفت اوّلین دارو توسّط یک پیامبری که با عالم وحی و غیب ارتباط داشته، تبیین شد؛ همانطور که در جریان هابیل و قابیل، بعد از کشتن برادرش که نمی‌دانست چه کند، کلاغی آمد و به او یاد داد که او را دفن کند؛ سپس در صنعت قبرستان‌سازی، توسّط علوم‌تجربی چه پیشرفت‌های حاصل شد!.

بنابراین توسعه‌ی علوم‌تجربی در همه‌ی ادوار تاریخی مطابق با زمان و مکان‌های مختلف به دست خود بشر بوده است؛ میدان‌دار تداوی و تولید دارو خود بشر است بر پایه‌ی عقل و تجربه؛ قرآن کریم نیز به شکل کلّی این دستور را داده است که انسان موظّف است از طبیعت بهره‌وری کند:

﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة﴾[2] یکی از مصادیق اعداد قوّت و ایجاد توان در زندگی دنیا، فراهم‌کردن اسباب و وسائل پیشگیری و درمان نسبت به بیماری‌های جسمی انسان می‌باشد؛ اگر بشر با امکاناتی که خدا به او داده اسباب سلامتی‌اش را تأمین نکند قدرت زندگی برای خودش ایجاد نکرده است؛ انسان مأمور است لوازم معیشتی خود را از طبیعت فراهم کند؛ و یکی از لوازم زندگی اسباب سلامت است که در روایت نیز آمده سلامتی و امنیت دو نعمت مجهول هستند؛ این دو نعمت این‌طور هستند که با پشتکار و عملیات خاص در هر زمان و مکانی حاصل می‌شوند؛ امنیت شهر و روستا و خیابان و بیابان مختلف است؛ سلامتی نیز همین‌طور است که در مکان‌ها و زمان‌های مختلف، متفاوت است؛ و این اختلاف‌ها حاکی از اختلاف در انسانهاست؛ نیاز طبیعی انسان‌ها با طبع‌های مختلفی که دارند نمی‌تواند جایگاه دینی داشته باشد که بگوییم دین این را گفته به‌عنوان یک دستور کلّی برای همه‌ی بشریت تا قیامت؛ و مانند اصول و فروع دین نیست که بگوییم باید محقّقین استنباط کنند و به مردم بگویند و مردم اگر به اینها عمل نکنند و سراغ طبّ تجربی جدید بروند خلاف شرع است؛ چنین ادّعایی اصلاً قابل گفتن نیست.

بنابراین ایجاد قوّت و قدرت د ر جامعه‌ی توحیدی برای مقابله با دشمنان توحید و معنویت یک مصداقش همین است که ساختار نظام‌پزشکی و بهداشت در یک حکومت دینی قوی باشد و این توسّط نیروهای نخبه و خبره‌ی در علوم‌تجربی پدید می‌آید؛ و همین تصرّفات در طبیعت و شکل به‌کارگیری علوم‌تجربی در رشته‌های مختلف و توسعه در صنعت‌های مختلف در قرآن آمده است:

﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبي‌ مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ * أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ * وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعيرِ * يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ﴾[3]

أَلَنَّا لَهُ الْحَديد

خداوند متعال زمینه‌های کلّی را آماده کرده تا انسان مثلاً از آهن استفاده کند؛ الآن چقدر از آهن استفاده می‌شود!

إعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْد

به داوود می‌فرماید زره بساز و زنجیرها و آهن‌های زره را دقیق بکار بگیر.

إعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصير

حرکت تجربی در طبیعت، یک عمل صالح و مقدّمه‌ی رسیدن به معنویت است.

إعْمَلُوا صالِحاً: این همان است که پیامبر هم فرمودند: رحم اللّه امرأ إذا عمل عملا فأتقنه.[4]

أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْر

جاری کردیم برای سلیمان چشمه‌ی مس را؛ یعنی او را با استفاده از این فلز آشنا کردیم؛ زمینه‌ی استفاده از فلزات برای انسان توسّط وحی راهنمایی شده است؛ امّا کار بر روی آن و انواع و اقسام تولیدات از آن به دست خود بشر است.

وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّه

خداوند متعال بشر را توسّط جنّ به بعضی از اوضاع طبیعت راهنمایی کرده است.

يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ ُمِنْ مَحاريبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِيات

اجنّه برای سلیمان کارآفرینی کردند و صنعت را به نمایش گذاشتند.

مِنْ مَحاريبَ: صنعت ساختمانسازی.

وَ تَماثيلَ: صنعت مجسمهسازی.

وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِيات: صنعت ساخت ظروف بزرگ مثل حوضهای بزرگ و دیگ‌های بزرگی که محکم بر روی زمین میمانند.

اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور

خداوند متعال آل داود را در صنعت ستایش می‌کند.

اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً: شکر در صنعت یعنی بکارگیری و توسعه در آن؛ توسعه‌دادن در صنعت، شکر خدست؛ یک کار اخلاقی و رسالت انبیاست؛ زمینه‌های صنعت‌گرایی بعنوان پیامهای اولیه به بشر داده شده است؛ امّا توسعه و نوآوری در آن، بدست بشر است؛ نظم در زندگی مادی، استفاده از فلزات، زره‌سازی، ساختمان‌سازی، مجسمه‌سازی، صنعت تولید ظروف و امثال اینها از توصیه‌های خداوند است به بشر در قرآن.

بنابراین کتب آسمانی و انبیاء و اولیاء بشر را به استفاده از طبیعت دعوت کرده‌اند با اخلاق و نگاه انسانی و توحیدی و معرفتی؛ در بحث مانحن فیه یعنی داروسازی نیز استفاده از طبیعت و مواد شیمیایی و عنصری همه در توان و قوّه‌ی بشر وجود دارد؛ ولی حقیقت‌شناسی و انسان‌شناسی در قوّه‌ی بشر نیست؛ همراه کردن مسائل ماوراء الطبیعة با مسائل طبیعی در توان بشر نیست بلکه نیاز دارد به یک نیروی بالاتر که انبیاء و اولیاء هستند.

با توجّه به این مطالب مذکور در بحث داروسازی که از مقوله‌ی علوم تجربی است و توسّط نوع بشر در عالم وجود جاری و ساری می‌شود و توسعه پیدا می‌کند همانطور که در عصر معصومین چیزهایی ساخته شده است که برای همان دوره مناسب بوده و برای ادوار بعد مناسب نبوده، در زمانهای بعد چیزهایی تولید شده برای زندگی آسانتر که مناسب با همان دوره می ‌باشد؛ انسان موظف است که از این طبیعت استفاده کند تا زندگی خود و دیگرا را تسهیل کند؛ مسأله‌ی «دعة» که در روایات آمده یعنی اسباب و وسائل زندگی و راحتی را فراهم کنیم؛ یا مثلاً اینکه در روایات آمده از سعادت انسان منزل وسیع است حکایت می‌کند از آنکه بشر در کانون شخصیت زندگی مادّی موظف است به اینکه از این طبیعت استفاده کند و استعدادش را خدا آفریده است؛ با تراکم جمعیت جدید مگر می‌شود با وسائل هزار سال قبل زندگی کرد؟! ﴿أَرْضُ اللَّهِ واسِعَة﴾[5] خداوند زمین را آفریده و استعدادهایی در آن قرار داده که پاسخگوست و به بشر قدرت آن را داده است؛ همانطور که مثلاً هواپیمایی ساخته که تا صدسال پیش نبوده است.

 

رساله ذهبیة

در آیات و روایات هیچ مجموعه ی جامعی برای بیان تمام زوایای علوم تجربی نداریم از جمله علم طب و داروسازی؛ مهمترین مجموعه‌ای که موجود است رساله‌ی ذهبیة یا مذهبّة می‌باشد؛ امّا آیا این رساله بعنوان یک مجموعه‌ی دینی و شرعی پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا قیامت هست؟ در مورد این رساله در دو مقام باید بحث شود

اوّل: سند

آیا این رساله از امام رضا علیه السلام است؟ و در حدّی هست که تطمئن به النفس؟ علّامه مجلسی که در بحث حدیث یک شخصیت بی نظیر است و کاری که ایشان کرده و دقتهایی که بر روی حدیث داشته کسی نداشته است (معمولا نوگرایان متجدّد اینطور فکر می‌کنند که ایشان یک شخصیت حدیث‌گرای سنّتی چشم بسته‌ی مخالف با روشنفکری است؛ در حالیکه هر کسی آثار ایشان را مطالعه کند می‌فهمد یک شخصیت محقّق عقل‌گرا و حسّاس بر روی روایات است؛ در شرح روایات کافی اکثراً می‌فرماید مجهولٌ؛ خب اگر حدیث‌گرا بود باید اکثر روایات کافی را می‌پذیرفت) ایشان در بحار می‌فرماید:

أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ الشَّيْخِ الْأَجَلِّ الْأَفْضَلِ الْعَلَّامَةِ الْكَامِلِ فِي فُنُونِ الْعُلُومِ وَ الْأَدَبِ مُرَوِّجِ الْمِلَّةِ وَ الدِّينِ وَ الْمَذْهَبِ نُورِ الدِّينِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْعَالِي الْكَرَكِيِّ[6] جَزَاهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنِ الْإِيمَانِ وَ عَنْ أَهْلِهِ الْجَزَاءَ السَّنِيَّ مَا هَذَا لَفْظُهُ الرِّسَالَةُ الذَّهَبِيَّةُ فِي الطِّبِّ الَّتِي بَعَثَ بِهَا الْإِمَامُ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا إِلَى الْمَأْمُونِ الْعَبَّاسِيِّ فِي حِفْظِ صِحَّةِ الْمِزَاجِ وَ تَدْبِيرِهِ بِالْأَغْذِيَةِ وَ الْأَشْرِبَةِ وَ الْأَدْوِيَةِ ... وَ وَجَدْتُ فِي تَأْلِيفِ بَعْضِ الْأَفَاضِلِ بِهَذَيْنِ السَّنَدَيْنِ:

1ـ قَالَ مُوسَى بْنُ عَلِيِّ بْنِ‌ جَابِرٍ السَّلَامِيُّ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ الْأَجَلُّ الْعَالِمُ الْأَوْحَدُ سَدِيدُ الدِّينِ يَحْيَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ علبان الْخَازِنُ أَدَامَ اللَّهُ تَوْفِيقَهُ قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ.

2ـ وَ قَالَ هَارُونُ بْنُ مُوسَى التَّلعُكْبَرِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هِشَامِ بْنِ سَهْلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ.[7]

مُحَمَّدُ بْنُ هِشَامِ بْنِ سَهْلٍ: مجهول است.

حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ: ابو محمد بصری؛ شیخ حرّ عاملی میفرماید: ثقةٌ فی نفسه یروی عن الضعفاء و یعتمد المراسیل و کان أوثق من أبیه.

 


[6] . محقق کرکی (محقق ثانی) صاحب جامع المقاصد، قرن دهم متوفای 945، که مسموم و شهید شد).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo