درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1401/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه معاصر/تبادل نظامی /بیع سلاح

 

شده یکشنبه توحیدش مصفّا      به مهر مرتضی و یاد زهرا

عن علی علیه السلام: لا خير في عبادة ليس فيها تفقه.[1]

عبادتی بدون تفقّه و تفکّر و درک، ثمره و ارزشی برای انسان ندارد.

 

خلاصه جلسه قبل

سؤال یکی از طلّاب درس

آیا از ائمه در مورد فروش سلاح چیزی نقل شده است؟ آیا سیره و فعل هم در این زمینه هست یا فقط قول موجود است؟

جواب استاد

خیر؛ در این زمینه سیره نداریم؛ تنها چیزی که موجود است هفت روایتی است که در وسائل الشیعه آمده است؛ و امروز انشاالله این روایات را بررسی می‌کنیم.

امّا قبل از بیان روایات، در مقام تحکیم مبنا برای این فرع فقهی، عرض می‌کنم موضوع‌شناسی فروع فقهیه مستحدثه، مهمترین چیزی است که در زمان معاصر می‌تواند محقّقین حوزه را به جایی برساند که بتوانند احکام این فروع را استنباط کند؛ در بحث مانحن فیه شناخت حکومت و اعتقاد به حکومت در عصر غیبت کبری اصلی‌ترین شاخصه‌ی موضوعات مستحدثه‌ی حکومتی است؛ اگر حکومت را نشناسیم یا معتقد به وجودش نباشیم خیلی از فروع فقهی حکومتی و اجتماعی از نظر حکمی به جایی نمی‌رسند از جمله همین بیع و مبادله‌ی سلاح از طرف حکومت به کشورهای غیرمسلمان؛ اگر حکومت را بشناسیم و معتقد به آن شویم به این نتیجه می‌رسیم که روایات بیع سلاح در وسائل و مجامعیع روائی که شیخ اعظم نیز در مکاسب به آنها توجّه کرده است هیچکدام از اینها دلیل محکم و متقنی بر اثبات یا نفی حکم در مانحن فیه نیست البتّه جنبه‌ی مؤیّدیت دارند چه اثباتی و چه نفیی؛ امّا با نگاه اعتقاد به حکومت به چیزی می‌رسیم که حضرت امام در مکاسب محرّمه فرموده است؛ با این نگاه وارد روایات می‌شویم.

روایت ابی بکر حضرمی

محمّد بن يعقوب عن عدّة من أصحابنا عن أحمد بن محمّد عن علي بن الحكم عن سيف بن عميرة عن أبي بكر الحضرمي قال: دخلنا على أبي عبدالله عليه السلام فقال له حكم السراج ما تقول فيمن يحمل إلى الشام السروج و أداتها؟ فقال: لا بأس أنتم اليوم بمنزلة أصحاب رسول الله صلى الله عليه و آله إنّكم في هدنة فإذا كانت المباينة حرم عليكم أن تحملوا إليهم السروج و السلاح. [2]

قبلاً اجمالا ذکر شد و گفتیم سنداً مقبول است؛ امّا محتوایش می‌گوید در زمان جنگ حرام است؛ ظاهر این روایت منع فروش سلاح به روسیه است در زمان ما؛ چون موقعیت روسیه الآن همان موقعیت شام در زمان امام صادق است که اواخر حکومت بنی امیه و اوایل زمان بنی العباس بود که هردو حکومت جور بودند؛ در زمان بنی امیه شام مرکز حکومت بود؛ در زمان بنی عباس با حمله‌ی عبدالله بن علی عموی سفّاح، اولین خلیفه‌ی بنی عباس حکومت به بغداد منتقل شد؛ در هر دو صورت فروش سلاح به شام در زمان ائمه ممنوع شده است؛ چرا؟ اگر دوره‌ی بنی امیه و بنی عباس و جایگاه ائمه و موقعیت شیعه را تحلیل کنیم به این نتیجه می‌رسیم که:

اوّلاً شیعه حکومت نداشت و حوزه‌ی تشیع یک حوزه‌ی حاکمیتی نبود؛ شیعیان با حالت ضعف و انفعال زندگی می‌کردند.

ثانیاً فروش اسلحه به شام توسّط شیعیان یک کار فردی بود که منسوب به یک گروه از شیعیان می‌شد؛ ولی اگر به شامی‌ها سلاح می‌فروختند و کشف می‌شد همه‌ی شیعیان بعنوان شریک جرم محاسبه می‌شدند و در معرض تهدید طرفین جنگ قرار می‌گرفتند.

با توجّه به این اوضاع و احوالی که در آن زمان بوده ائمه به شیعیان فرموده‌اند اسلحه نفروشید؛ اگر بفروشید معنایش این است که از یک طرف حمایت کرده‌اید؛ زحمت و ضرر و گرفتاری نصیب شیعیان می‌شود؛ یکی از کارهای مهمّ ائمه در آن زمان، حفظ جان شیعیان بوده است لذا گاهی اصحاب خود مانند زراره را مذمّت می کرده‌اند تا جانشان در امان بماند؛ در چنین شرائطی حضرت فرموده‌اند سلاح نفروشید؛ این یک جهت مسأله؛ جهت دیگر عدم کمک به فتنه بوده است.

الآن قابل مقایسه با زمان اهل بیت نیست با توجّه به اینکه الآن شیعه حکومت دارد و کیان تشیّع یک جایگاه در جهان است؛ مبادلات و معاملات سلاح آنقدر نکات پیچیده‌ای دارد؛ بالفرض ایران به روسیه سلاح داد و روسیه با آن سلاح عدّه‌ای از اوکراینیها را کشت الآن دیگر در عرف بین الملل اینکه چند نفر کشته شدند در معادلات سیاسی دنیا محاسبه نمی‌شود بلکه این دیده می‌شود که ایران از نظر نظامی به کجا رسید و با این فروش اسلحه چه مقدار معادلات سیاسی ابرقدرتها را تغییر داد و برای خودش امنیت ایجاد کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo