درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأمارات/الإجماع المنقول بخبر الواحد /انواع خبر

 

خلاصه جلسه قبل

نکته

الاجماع المنقول بخبر الواحد یعنی اجماع علماء که با خبر واحد نقل شده است؛ مثلاً سید یا شیخ می‌گوید اجمع العلماء؛ خبر واحد یعنی خبر الواحد راویه؛ واحد صفت بحال متعلّق است یعنی خبری که راویش واحد است نه خود خبر؛ و مقصود از واحد حتما یکنفر نیست بلکه در مقابل متواتر است یعنی خبری که به حد تواتر نرسیده است.

اما کلام در اجماع منقول به خبر واحد بود؛ همانطور که خیلی از فقهاء فرموده‌اند بهتر بود این اماره بعد از بحث خبر واحد می‌آمد؛ خبر واحد یکی از مباحث مهم علم اصول است چون بسیاری از مباحث فقهی از خبر واحد گرفته شده و یکی از مصادیق خبر واحد، اجماع منقول به خبر واحد است؛ خبر واحد گاهی قول معصوم را نقل می‌کند و گاهی اجماع را؛ لکن ما نیز تبعا للعلماء بعد از بحث قول لغوی مطرح کردیم؛ قول لغوی بعنوان یک فرد واحد، اماره نیست (بله قول دو نفر لغوی عادل بعنوان بیّنه حجت است) اجماع منقول نیز نتیجه‌اش همین است؛ شاید وجه تقدّمش بر خبر واحد همین باشد که مانند قول لغوی کم محتوا و کم استقامت است؛ امّا إخبار از موضوعات خارجیه بر دو قسم است:

اوّل: خبری که مستلزم قضاوت، محکمه، دعوا و نزاع است و نیاز به رفع خصومت دارد؛ مثلاً می‌گوید دیدم زید به صورت عمرو سیلی زد یا مالش را دزدید و زید انکار می‌کند؛ یکی ادّعا می‌کند و یکی انکار لذا دعوا و نزاع پیش می‌آید و نیاز به محکمه و قضاوت است.

چنین خبری یقیناً بعنوان یک خبر واحد از یک موضوع خارجی در نظام ارتباطات و مراودات عقلاء قابل قبول نیست بالاخص در شریعت؛ شریعت می‌گوید بیّنه حجّت است دونفر عادل یعنی هم نیاز دارد به تعدّد راوی هم عدالت آنها.

دوم: خبر از موضوعی که ترافع ندارد؛ همانند رؤیت هلال که بحثش گذشت؛ در اینجا نیز فتوای مشهور آن است که نیاز به تعدّد و عدالت دارد؛ فقهاء می‌گویند یکی از طرق اثبات هلال، بیّنه است.

بنابراین بحث از موضوعات خارجی از مانحن فیه خارج است؛ محلّ بحث خبر از احکام است؛ امّا چه خبری قابل قبول است؟ چهار صورت برای إخبار از حکم قابل تصوّر است:

صورت اول: خبر حسّی مطلق

مهمترین عنصر در خبر از احکام، حسّ است؛ یعنی کسی که از حکم شرعی خبر می‌دهد و می‌گوید شنیدم امام چنین گفت یا شنیدم زراره از امام چنین نقل کرد یعنی حسّ کردم؛ حسّ کردن رمز حجّیت خبر است؛ در اینجا چیزهایی ممکن است مانع حسّ باشد مثلا کذب یا غفلت؛ لذا عدالت شرط است و می گوئیم چون عادل است دروغ نمی گوید و اصل عدم غفلت است.

 

صورت دوم: خبر حسّی با احتمال حدسی بودن

مثلاً کسی می‌گوید دیدم باران می‌بارد امّا ما احتمال می‌دهیم این شخص رعدوبرق را دیده و مطمئن بوده باران خواهد بارید؛ این نیز ملحق به قسم اوّل است چون احتمال حدس قابل اعتناء نیست؛ همانطور که احتمال غفلت اعتناء نمی‌شود.

 

صورت سوّم: حدس قریب به حسّ

مثلاً به اعتبار یک معادله خبر داده است؛ اتّفاقی را حدس زده و ما طبق همان حدس نتیجه را حسّ می‌کنیم؛ مثل اینکه کسی بگوید حدس می‌زنم زراره از امام صادق نقل می‌کند؛ ولی اوضاع و احوال زراره و امام صادق طوری است که حدس این شخص در حکم حسّ است؛ این نیز به دوّمی ملحق می‌شود و در عرف عقلاء این خبر ملحق می‌شود به حسّ؛ مثلاً کسی می‌گوید از فلانی شنیدم؛ ابتداء بعید است چون آن شخص در شهر دیگری است ولی بعد می‌فهمیم این شخص با هواپیما از آنجا آمده است.

 

صورت چهارم: خبر حدسی ناشی از سببی که اگر سامع سبب را بداند او نیز حدس می‌زند؛ مثلاً می‌گوید قال الصادق علیه السلام: شرب عصیر العنبی حرام؛ امام را ندیده لکن از این باب گفته که امام باید این را گفته باشد چون جزء مسلّمات اسلام است که کلّ مسکر حرام؛ پس علّت منصوصه دارد و این سبب را مستمع نیز قبول دارد؛ این نیز ملحق به قسم سوم است.

این چهار مورد همه حسّی‌اند و مقتضی برای حجّیت را دارند؛ اوّلین چیزی که اقتضاء حجّیت خبر واحد را تأمین می‌کند حسّی بودن است چون مبناء عقلاست؛ عقلاء که به یک خبر اعتماد می‌کنند حدّاقل باید حسّی باشد.

 

امّا قسم پنجمی هم هست: خبر حدسی مطلق؛ مثلاً میگوید أجمع العلماء بر اینکه آب چاه با افتادن موش مرده داخل آن نجس میشود؛ چیزی که نقل شده اجماع است و میخواهیم از آن به قول معصوم برسیم؛ قول معصوم که حسّ نمیشود بلکه حدس است؛ و این نقل قول سببی هم ندارد که برای مستمع کاشف از قول معصوم باشد؛ تنها چیزی که در این قسم دیده میشود فقط حدس است مثلاً حدس سیّد مرتضی، حدس قاعدهی لطف و غیره؛ یعنی بر اساس تحلیلاتی این حدس محقّق میشود مثلاً بر اساس قاعدهی لطف حال اگر من قاعده لطف را پذیرفتم برای من حجّت است طبق حجیت اجماع بخبر واحد که اول کلام است.

بنابراین در نقل خبر واحد از یک حکم، پنج قسم قابل تصوّر است؛ چهار قسم حسّی است و اقتضاء حجّیت را دارند و یک قسم حدس است و حدس اوّلین مشکلی است که در خبر واحد تصوّر می‌شود برای عدم اقتضاء حجّیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo