درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول/ حجیت خبر واحد/

مانع پنجم در برابر ادله حجیت خبر واحد. ادله حجیت خبر واحد را اگر بریزید داخل یک خُم و بزنید همانطور که با زدن ماست کره تولید میشود تمام ادله حجیت را که بزنیم از آن صدّق العادل تولید میشود و عصاره ادله حجیت خبر واحد تصدیق عادل است .

مانع پنجم که جلسه قبل تا حدودی توضیح داده شد و امروز با بیانی دیگر آن را منقه میکنیم آنست که این صدّق العادل در دو ناحیه گرفتار مشکل میشود 1. ناحیه موضوع 2. درناحیه اثر در اخبار مع الواسطه ای که اغلب ما طلبه ها با امید به فضل الهی و با شوقی که به علم داریم زحمت میکشیم تا برسیم به استنباط احکام شریعت و از منابع وحیانی آنها را استخراج کنیم بیشترین جایی که دسترسی داریم برای استنباط احکام اخبارٌ آحادٌ ذاتُ الوسائط است. زیرا ما امام را ندیدیم حتی خیلی از علمای گذشته مانند شیخ طوسی و شیخ مفید و مرحوم صدوق را هم ندیدیم

در این اخبار مع الواسطه که اکثر بهره وری ما از اخبار در باب اجتهاد و استنباط است صدّق العادلی درست کرده ایم که در جایی که مصرف ما خیلی زیاد است مشکل دارد

و این اشکال یا در ناحیه موضوع است که اخبار را نمیگیرد و یا در ناحیه اثر شرعی است.

اما در ناحیه موضوع صدّق العادل یعنی صدّق خبر مخبر عادل را . خب با این حال اگر بخواهیم حکم را روی خبر بیاوریم اول باید خبر برای ما وجدانی شده باشد و وجود داشته باشد آن خبر مخبر عادل را در خارج داشته باشیم بعد بگوئیم صدّق این خبر را . یعنی ما موضوع خبر واحد عادل را قبلا در خارج داشته باشیم و ببینیم و بشنویم بعد صدّق العادل را روی آن ببندیم این یک قاعده عقلی و عرفی است و به درد جایی میخورد که ما خبر شیخ مفید یا شیخ صدوق را دیده ایم و از صدّق العادل استفاده کرده و تصدیقش میکنیم اما خبرِ بعد از آن چه؟مثلا من خبر شیخ صدوق را دیدم و بعد شیخ صدوق میگوید قال الصفار و من خبر صفار را ندیدم حالا بخواهد خبر صفار برای من خبر شود با همین صدّق العادل میشود چون وقتی میگوئیم صدق العادل یعنی صدق المفید و صدّق مفید اثبات میکند خبر صفار را یعنی این حکم موضوع را اثبات میکند . سؤال :مگر میشود حکم صدّق العادل موضوع خودش را اثبات کند ؟

خبرهایی که بالوجدان برای ما ثابت است صدّق العادل را روی آنها میگذاریم و کار تمام است اما خبر صفار که به ما نرسیده حتی خبریت آن نیز هنوز نرسیده ، قال الصفار یعنی خبر صفار و این را میخواهیم با صدق المفید اثبات کنیم با وجوب تصدیق شیخ مفید میخواهیم برسیم به خبر صفار که موضوع است و ما گفتیم خبریت باید قبل از صدّق العادل باشد این صدّق العادل نمیتواند موضوع خودش را که خبر واحد عادل است اثبات کند لذا این مشکل در خبرهای مع الواسطه از ناحیه موضوع هست یعنی گرفتار یک خلاف عقل میشویم صدّق العادل حکم است و میخواهد خبریت را اثبات کند که خبریت موضوع خودش است صدّق خبر المخبر العادل پس اول باید خبر باشد تا صدق بیاید.

نمیشود با صدق العادل خبر تولید کرد مگر توسط اکرم العلما میشود عالم تولید کرد؟ روی همین جهت اگر کسی را شک کردیم که عالم هست یا نه میگوئیم ان شاالله عالم است این میشود تمسک به عام در شبهه مصداقیه و وجه تمسک به عام در شبهه مصداقیه که غلط بود همین است که شما میخواهید با حکم موضوع را اثبات کنید میخواهید با معلول علت را اثبات کنید که این درست نیست.

اشکال دوم در ناحیه اثر است . اثری که ما در باب اخبار آحاد به دنبال آن هستیم حکم شرعی است که شما خبر مرحوم صدوق را تصدیق کنید تا مترتب شود بر آن وجوب تسبیحات اربعه که امام صادق علیه السلام گفته است و ما چند واسطه داریم . شیخ صدوق فقط گفته است قال الصفار و شما اگر بخواهید خبر شیخ صدوق را بگوئید صدّق العادل چه اثری بر آن مترتب میشود؟ وجوب تصدیق صفار یعنی اول تصدیق میکنید شیخ صدوق را تا تصدیق کنید صفار را باز در اینجا توقف حکم علی نفسه لازم میآید یعنی اثر را وجوب تصدیق صفار گرفته ایم نه وجوب تسبیحات اربعه . در همین ناحیه قال الصدوق قال الکلینی قال الصفار خبری از اثر شرعی نیست تنها چیزی که هست میگوید صدّق شیخ صدوق را تا چه بشود؟ تا تصدیق کنی صفار را . با وجوب تصدیق ، وجوب تصدیق را اثبات کنیم.

ما از باب اخبار آحاد برای احکام شریعت میخواهیم استفاده کنیم روی همین جهت میگوئیم اخبار آحاد در موضوعات خارجی حجت نیستند چون اثر شرعی ندارند .

برای این اشکال و مانع دو پاسخ است:

پاسخ اول : اما این اشکال در ناحیه موضوع در صورتی وارد است که صدّق العادل قضیه شخصیه خارجیه

باشد رفته است سراغ قال الصدوق و میخواهد همه را همانجا حل کند یک قضیه شخصیه خارجیه صدّق العادل را گرفته و میخواهد خبریت صفاررا اثبات کند. که باید بگوئیم تو حکم هستی و باید موضوعی در خارج باشد و تو بر آن سوار شوی تو آمده ای برای سوار شدن نه برای مرکب درست کردن.

اما اگر قضیه حقیقیه بود که صدّق العادل چنین است قضیه حقیقیه مانند بمب خوشه ای است که یک مقام جمع الجمعی دارد ،یک بمب مرکزی دارد که وقتی منفجر میشود چند بمب میشود قضیه حقیقیه نیز چنین است صدّق العادل ،اقیموا الصلوة و حجوا همه اینگونه اند که تکثیر میشوند بر تعداد زیادی موضوعات خارجی یعنی یک صدق العادل میآید روی خبر صدوق یک صدق العادل میرود سراغ خبر کلینی یک صدق العادل میرود روی خبر صفار و ..... پس خبر هست چه محققة الوجود و چه مقدرة الوجود خبر تا خبر شد صدق العادل خودش را میگیرد نه آن صدق العادل اولی که بیاید بعد خبریت دومی را درست کند بعد خبریت سومی را و..بعد بگوئیم حکم موضوع میسازد پس بنابراین قضیه حقیقیه است و تمام این مع الواسطه ها هر کدام یک صدق العادل میگیرد که قضایای حقیقی نیز همینگونه اند مانند اقم الصلوة که شامل همه افراد میشود .با این نگاه این اشکال برداشته میشود از ناحیه موضوع

پاسخ دوم : از نظر اثر شرعی کدام منطق و عرف میگوید اثر حتما باید بدون واسطه باشد؟ قال الصدوق که آمده بعد قال المفید بعد قال الصفار آمده همه بخاطر یک هدف است که ما بگوئیم تسبیحات اربعه در نماز واجب است. آن اثر مترتب میشود بر خبر صدوق با پنج واسطه بنابراین هم در عالم ثبوت و هم در عالم اثبات این را میدانیم که اخبار مع الواسطه میرسند به یک هدف .

پس بنابراین اثر شرعی گاهی بدون واسطه است و گاهی با واسطه بعنوان مثال کسی در زمان غیبت کبری نقل کند که من امام زمان عج را دیده ام و فرمودند حکم اینست که میشود بلاواسطه ولی اخباری که ما با آنها سرو کار داریم مع الواسطه است و اثر الشرعی مع الواسطه اثرٌ قیاس مساوات که با این واسطه ها منتقلش میکنیم به مرحوم صدوق که گویا مرحوم صدوق میگوید تسبیحات اربعه واجبة فی الصلوة

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo