درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول/ حجیت خبر واحد/

آیه شریفه نفر به پایان رسید لکن یک تتمه تحت عنوان توجه را امروز عرض میکنم تا بحث تکمیل گردد.

شاید اکثر اعاظم در مباحث علم اصول آیه نفر را برای حجیت خبر واحد معتبر نمیدانند یعنی موقعیت و واژه ها و کلمات و شأن نزول هیچکدام در راستای حجیت خبر واحد نیست. خبر واحد یک خبر صاف و خالصی است که آمده است برای اینکه حکمی از احکام شریعت را که جنبه تعبدی دارد به ما منتقل کند و گفتنی و شنیدنی و قبول کردنی است اینهمه ساز و کار انذار و تحذر و شان نزول به جنگ رفتن و ... به خبر واحد نمیخورد.

اما شخصیتی مانند مرحوم میرزای نائینی رضوان الله تعالی علیه از کسانی است که قائل به دلالت آیه نفر بر حجیت خبر واحد است در راهکارهایی که ایشان برای استفاده از این آیه در جهت حجیت خبر واحد ارائه میدهد یکی بحث علت غائی است که میگوید هرکجا لعلّ در قران و استعمالات بکار برده شده است بعد از آن علت غائی است. خود اینکه غائی هست یا خیر بین محققین اقوال مختلفی است و در ادامه ادعا میکند بعد از لعلّ چون فعل اختیاری مکلف هست مناسب با ماقبل لعلّ تعریف میشود بنابراین ماقبل لعلّ انذار است و انذار واجب بعد لعلّ هم که تحذر است واجب است در نتیجه بعد از لعلّ اگر فعل اختیاری

 

باشد غالبا واجب است خود این بحث مورد تعرض کسانی مثل حضرت امام رضوان الله تعالی قرار گرفته است نقد و نقض کرده اند در آیه شریفه لعلک باخع نفسک ان لا تکونوا مؤمنین [1] در اینجا غایتی وجود ندارد ان لایکونوا مومنین مغیا است میشود چون اینها ایمان نمیآورند تو داری خودت را میکشی این بخوع نفس چطور غایت است؟

مانند امام و شهید صدر قائلند که آیه نفر اجنبی از بحث ما نحن فیه است ولی محقق نائینی با استدلالاتی این آیه را نگه داشته است و یکی از ادله حجیت خبر واحد میداند لذا مرحوم آقای خوئی هم در مصباح الوصول در بحث خارج وقتی به این آیه میرسد اشکالات را دفع میکند اما نتیجه ای نمیگیرد فقط تعبیری دارد که این آیه از آیه نبأ بهتر است ، بله بهتر است از این جهت که منطوقی است اما در پایان نتیجه ای عنوان نمیکند.

نکته دیگری که مرحوم نائینی ذکر میکند اینست که نذار یعنی تخویف و ترساندن که برای راوی نیست راوی و مخبر یعنی پل ارتباطی بین امام معصوم با مکلف و کارش انذار نیست میفرماید انذار به دو شکل صورت میگیرد 1. انذار مطابقی 2. انذار تضمنی و التزامی مفتی و حاکم انذارشان مستقیم و تطابقی است اما راوی درست است که پل ارتباطیست اما وقتی مکلف خبر را میبیند به فکر فرو میرود که نتیجه اش میشود تخویف و بعد میفرماید تخویف و تحذر در مقام عمل هست یعنی در عمل متاثر شود و طبق قول مخبر عمل کند که آن عمل کردن بر طبق خبر مخبر را تحذر میگوئیم در مقابل این حرف امام رضوان الله

میگوید انذار تخویف قلبی درست میکند خوف از قلب شروع میشود متاثر شدن از درون است نه در عالم فعل یکی از موضوعاتی که در حجیت خبر واحد باید محرز شود در این آیه همین است که بگوئیم تحذر در مقام عمل نه در مقام دل لکن همانطور که گفتیم وقتی به آیه دقت میکنیم میبینیم تمام واژه ها زوم کرده اند در مسائل معرفتی و دلی و فکری و اندیشه ای. انذار نیز چنین است وقتی انذار میآید یعنی بیانی که خوف ایجاد میکند در دل و درون را متاثر میکند، تحذر نیز انفعال درونی است که شخص منفعل میشود عیناً مانند اطیعو الله و اطیعوا الرسول این جمله که یکی از مصادیق انذار است در ما چه چیز تولید میکند؟ در درون من میگوید اطاعت کن، نه مولوی است و نه تاسیسی فقط ارشاد به درون میکند که بیندیشم و تصمیم بگیرم در مورد انذار هم یعنی تاثیر گذاری در وجدان شخص و خوف انداختن در دل تا بر اساس خوف کار کند. آیه در حریم جهاد عقائدی کار میکند.

جناب مرحوم نائینی چطور آیه ای که در جهاد عقائدی کار میکند و مبنایش علم وعقل و وجدان و درک است از آن تعبد خشک را استفاده کنیم که اگر خبر واحد عادل چیزی گفت بپذیر؟ بینهما بونٌ بعید

سنخ عقاید علم و معارف حقیقی است اما در فروع دین همه معرفت ها ظاهری است وتعبدی و توقیفی اینها دو ساحت جدا و متفاوت هستند واقعیت انذار و تحذر در عالم قلب و درون است

یکی دیگر از حرفهای حضرت امام اینست که این آیه در مقام واجب کردن انذار نیست که میگوئید چون انذار واجب است پس تحذر نیز باید واجب باشد(نظریه مرحوم نائینی) این آیه فقط در مقام ایجاب نفر

است و بعضی ازحکمتها بر اساس شان نزول اینست که مشکل این بوده که همه میرفتند یا مدینه را خالی میکردند و پیامبر را تنها میگذاشتند یا از شهرک های اقماری هجوم میآوردند مدینه که هر دو برای زندگی

مشکل بوده است این آیه آمده تا این مشکل را حل کند میگوید کم کم بروید حالا این کم کم رفتن واجب است یا مستحب اصلا کاری ندارد و آیه در مقام آنست تا نفر عمومی بسیج گونه را جلوگیری کند.

آیه اینگونه شروع میشود ما کان المومنون لینفروا کافه بعد راهکار نشان میدهد که اینگونه بروید.

خیلی چیزها دست به دست هم میدهند تا این آیه را از حریم بحث ما دور کنند و واقعا اینگونه است که بزرگانی مانند مرحوم نائینی یا بزرگان دیگر گاهی در جاهایی ضعیف میشوند که گویا از سنتهای الهی است . مرحوم نائینی کسی است که المشکوک فی الصلوة را نوشته که وقتی فقه آن را میبینیم در دقت نظیر ندارد این قانون است و همیشه وجود دارد بین کسانی که دنبال علم هستند چه علوم طبیعی و چه علوم نسانی.


[1] 1. سوره شعراء ایه 3.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo