درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول/ حجیت خبر واحد/

بعد از آنکه بحث از استدلال به آیات در حجیت خبر واحد به پایان رسید و مشخص شد هیچکدام از این ایات مذکوره نمیتوانند دلالت کنند بر حجیت خبر واحد میرویم سراغ سنت.

سنت یقینا خبر واحد بماهو خبر واحد را دلیل بر حجیت خبر واحد نمیداند لانه دورٌ صریحٌ باطلٌ فلابد ننقل الکلام الی التواتر و الاستفاضه

تواتر یا استفاضه بر 3 قسم است 1. لفظی 2. معنوی 3. اجمالی

تواتر لفظی و معنوی در روایات و در مانحن فیه وجود ندارد یعنی هیچکس نتوانسته ادعا کند که ما روایاتی متواتر یا مستفیض لفظی و معنوی داریم بر حجیت خبر واحد. بقی الکلام در متواتر اجمالی یعنی بین تمام روایاتی که به شکلهای مختلف ائمه علیهم السلام خبر واحد را محترم شمرده اند یقین پیدا میکنیم که بعضی از آنها از معصوم صادر شده است

و اما روایات که چند طائفه میشوند:

روایات اول : روایات علاجیه درباب تعادل و تراجی که هرگاه دو روایت با هم معارض شدند ائمه میفرمودند

خذ بما اشتهر بین اصحابه اشهر را مقدم کنید. اگر هیچکدام اشهر نبود فتخیر معنای این روایات اینست که اگر تعارضی در کار نباشد با فرض اینکه شما علم به صدور ندارید خبر واحد حجت است و الا اگر حجت نمیبود امام نمیفرمود اشهر و اعدل را بگیرید.

مشکلی در این طائفه از روایات دیده میشود و آن اینکه استدلال به این طائفه بر مدعا استدلال به اخص است یعنی دلیل ما اخص از مدعا است . قرار است بگوئیم هر خبر عادلی حجت است اما این روایات فقط در وادی تعارض هستند آنهم روایاتی که وثوق صدوری آنها اثبات شود نه اینکه راوی ثقه باشد در نتیجه تمام خبرهای واحد بما هو خبر واحد را نمیگیرد مگر اینکه کسی قائل به عدم قول به فصل شود ؛اینگونه بگوئیم علما دو طائفه اند یا به حجیت خبر واحدی که وثوقیت در آن محرز باشد قائلند و یا قائل نیستند و قول سوم نداریم که تفصیل بین وثوق صدوری و وثوق راوی باشد .

علی کل حال موجبه جزئیه این روایات دلیل بر حجیت خبر واحد هست.

طائفه دوم : روایاتی که دلالت دارند بر ارجاع ائمه علیهم السلام بعضی از اصحاب را بر بعضی دیگر مثلا امام میفرماید : اذا اردت حدیثا فعلیک بهذا الجالس [1] اشاره به زراره میکندو میگویند اگر خواستی حدیث بشنوی به این شخص رجوع کن.

روایت دیگر امام میفرماید : ما رواه زراره عن ابی لایجوز ردّه [2] آنچه زراره از پدرم امام باقر نقل میکند

رد کردنش جائز نیست.

روایت دیگر : العمری ثقتی فما ادّی الیک عنّی فعنّی یؤدّی [3] عمری در رابطه با نواب خاصه ثقه است و چیزی که از من به تو میرساند از من گفته است .

و روایات کثیره دیگری که در حد استفاضه آمده است

کیفیت استدلال به این روایات فراوان بر حجیت خبر واحد اینگونه است که امام یک واحد عادل را معرفی کرده است میفرماید شما میتوانید از این اشخاص حدیث دین خود را بگیرید

الا اینکه این طائفه هم مانند طائفه قبل وثوق صدور را دلیل حجیت میداند که امام تصریح میکند فلانی و فلانی اگر بگویند از من گفته اند یعنی تصریح میکند وثوق صدوری برای شما حاصل میشود لذا این طائفه هم حالت اطلاق ندارد.


[1] 1.وسائل ج18 باب11 ابواب صفات قاضی حدیث 19.
[2] 2.وسائل ج18 باب11 ابواب صفات قاضی حدیث 18.
[3] 1.وسائل ج18 باب11 صفات قاضی حدیث 4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo