درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی حجیت خبر واحد/سیره عقلا/

سیره عقلا مهمترین دلیل برای حجیت خبر ثقه از طرف منکرین حجیت خبر واحدگرفتار ان قلت شد که مرحوم آخوند دور را پاسخ قرار داد برای آنانیکه میگویند سیره عقلا گرفتار رادعیت است و رادعیت آیات سیره را معطل میگذارد درنتیجه این سیره دلیل بر حجیت خبر واحد نیست ؛ مرحوم آخوند میفرماید: رادعیت آیات توقف دارد بر اینکه سیره آیات را تخصیص نزده باشد زمانیکه تخصیص خورده اند نمیتوانند رادع باشند و از آنطرف عدم تخصیص هم توقف دارد بر رادعیت.

امروز بحث را اینگونه کامل میکنیم تصور کنید سیره عقلا مخصص است که مبنای مرحوم آخوند و مرحوم شیخ اعظم رضوان الله تعالی علیهما در این بحث مانحن فیه تخصیصی است یعنی نگاهشان به سیره عقلا در کنار ایات ناهیه نگاه تخصیصی است ﴿ان الظن لا تغنی﴾ و ﴿لاتقف ما لیس﴾ و ایات دیگر از این قبیل توسط سیره عقلا تخصیص خورده اند به این معنا که لا تقف ما لیس لک به علم الا خبر ثقه و ان الظن لایغنی من الحق شیئا الا خبر ثقه اما مبنای مانند مرحوم نائینی مبنای حکومتی و تخصصی است لذا مبنای میرزای نائینی میانبر و کوتاه است مثلث صدق و وثاقت و تصدیق خبر ثقه راعلم معرفی میکرد و داخل در ان الظن لایغنی و لا تقف ما لیس نمیشد یا حکومتا و یا تخصصا.

وقتی نگاه این بزرگواران تخصیص شد برمیگردیم به سیره که تا زمان پیامبر میرود و حتی فراتر تا زمان حضرت موسی و عیسی نیز میرود در اینجا سوالی پیش میآید که حدوث این سیره چه زمانی بوده است؟ آیا بعد از اسلام بوده؟ وقتی میگوئیم عقلا دیگر ربطی به اسلام پیدا نمیکند و قبل آن را نیز شامل میشود. قران بعد از این سیره آمده است و میخواهیم سیره را مخصص قران قرار دهیم . برمیگردیم به اصول و بحث عام و خاص خواندیم که گاهی خاص اول است و عام بعد اما معمول اینست که اول عام باشد و بعد خاص با این بیان سیره عقلا که میخواهد مخصص باشد قبل از عموماتی است که میخوانیم یعنی ان الظن لایغنی من الحق شیئا بحثی در اصول است به این مضمون : آنجاییکه خاص قبل از عام میآید امر دائر میشود بین تخصیص و نسخ که این عام متاخر ناسخ خاص باشد نه اینکه خاص متقدم مخصص عام متاخر باشد این بیان به نفع منکرین حجیت خبر واحد است زیرا میگویند این سیره توسط اسلام نفی شده است.

فرق نسخ و تخصیص این است که در نسخ تمام شدن اَمد حکم است و در تخصیص حکم از اول مخصص بوده است . نسخ ناقل است و تخصیص کاشف .

در مانحن فیه سیره عقلابوده است و پیامبر فرمود ان الظن لایغنی من الحق شیئا تا امروز این سیره بود اما مدت آن تمام شد. در دَوَران امر بین تخصیص و نسخ حق آنست که تخصیص مقدم باشد زیرا نسخ خلاف اصل است و یک سری مبادی تصوری و تصدیقی نیاز دارد که اگر تامین نشود مشکلات اعتقادی ایجاد میشود. بتعبیر دیگر التخصیص قلیل المؤونه و النسخ کثیر المؤونه

در مانحن فیه میگوئیم سیره عقلا چه قبل از قران باشد و چه بعد آن همیشه مخصص عمومات است

زیرا ذات سیره قرینیت و نشان دادن راه و بیان است بنابراین توضیح میدهد مانند اینکه بگوئیم اجتماع نقیضین قبل از پیامبر و اجتماع ضدین بعد از پیامبر که بی معناست. در مسائل عقلایی و عقلی زمان معنا ندارد اصلها ثابت و فرعها فی السماء هر متفکری میفهمد که این آیه ﴿ان الظن لایغنی من الحق شیئا﴾ تخصیص خورده است و یقینا خبر ثقه را در حکم شامل نمیشود چون سیره عقلاست به تعبیر دیگر این آیه وقتی نازل شد فرودگاهش مشخص بود و آن غیر از خبر ثقه است که مرحوم آخوند میفرماید قدر متیقن بلکه منصرف الیه که این ادله اصلا به سراغ خبر ثقه نمیروند.

تا اینجا رادعیت ایات را با دور کنار گذاشتیم.

ان قلت

اثبات حجیت خبر ثقه با سیره نیز دور است . زیرا حجیت خبر ثقه توقف دارد بر عدم رادعیت ایات و عدم رادعیت توقف دارد بر تخصیص سیره آیات را یعنی حجیت خبر واحد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo