درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: امارات/حجیت خبر واحد /مقدمات دلیل انسداد

 

خلاصه جلسه گذشته:

در بحث اصول نتیجه مقدمات دلیل انسداد را تعقیب میکردیم در این تعقیب با تعبیری جدید به اینجا رسیدیم که نتیجه مقدمات دلیل انسداد بطور کلی دو چیز است:

1.عمل به ظن

2.عمل به احتیاط

یقینا کسانیکه قائلند به اینکه نتیجه مقدمات دلیل انسداد کشف و کاشفیت است باید معتقد شوند به اینکه ظن بما هو ظنٌ حجت است و معتبر ، ان الظن حجةٌ علی الکشف محور و مدار تفکر کاشفیون اینست که ظن حجت است یعنی الظنُ عند الشارع حجةٌ اما قائلین به حکومت و آنانیکه نتیجه مقدمات دلیل انسداد را حکومت میدانند برای ایشان دو احتمال قائلیم :

احتمال اول : ظن بما هو ظن حجت و معتبر است و مورد اعتماد عقل است.

احتمال دوم : ظن بعنوان احتیاط محدود و تبعیض در احتیاط است تبعیض به این معنا که بعد از تمام شدن مقدمات دلیل انسداد ما هستیم و مظنونات و مشکوکات و موهومات وجوب و حرمت مظنون ،وجوب و حرمت مشکوک و وجوب و حرمت موهوم در سه بستر و سه جایگاه حکم مورد توجه انسدادی قرار میگیرد :

حکم در ساحت ظن ،حکم در ساحت شک و حکم در ساحت وهم و همه اینها در بعضی از مقدمات دلیل انسداد نشان دارند مثلا علم اجمالی که یکی از مقدمات است میگوید احکام الهی فراوان است و یکی دیگر از مقدمات این بود که شارع ما را مهمل رها نکرده و بی برنامه نیستیم این برنامه ها پراکنده میشود بین مظنونات و مشکوکات و موهومات .

احتمال دوم احتیاط است ظن در قالب عمل به احتیاط و احتیاط نیز تبعیض میشود بخاطر اینکه اگر بخواهد احتیاط رها و مطلق و فراگیر باشد عسر و حرج و اختلال نظام پیش میآید چرا که نمیشود در همه مشکوکات و موهومات احتیاط کرد عقل میگوید احتیاط در ساحت مظنونات کافی است هر وجوب یا حرمت مظنون را عمل کن

به این صورت نتیجه مقدمات دلیل انسداد بروز و ظهور میکند که نهایت سه حالت شد:

1.کشف

حکومت که حکومت دو وجه شد :

1. ظن بما هوظن معتبراست

2. ظن بما هو محتاط معتبر است

 

به نوعی در این حرف اخیر علم اجمالی منحل میشود یعنی علم اجمالی که در مقدمات پراکنده است بین مظنونات و مشکوکات و موهومات تعین پیدا میکند در مظنونات و نسبت به مشکوکات و موهومات برائت جاری میکنیم و این میشود تبعیض در احتیاط.

مرحوم محقق نائینی خواسته است کاری کند که هم گرفتار سخن صاحب کفایه نشود (که مورد نقد میرزای نائینی قرار گرفت العقل یحکم بحجیة الظن) و هم اینکه گرفتار تبعیض در احتیاط نشود لذا چهار مقدمه را ذکر میکند که نه از نوع صاحب کفایه باشد و نه از نوع شیخ اعظم مرحوم شیخ اعظم از کسانی است که میگوید نتیجه مقدمات دلیل انسداد تبعیض در احتیاط است اخذ به مظنونات از باب احتیاط

مقدمات محقق نائینی:

مقدمه اول : مراد از حجیت ظن به حکم عقل خروج از عهده تکلیف است .اولین حرف مهم میرزای نائینی اینست که در باب دلیل انسداد نمیخواهیم اثبات حکم کنیم بلکه میخواهیم از حکم بیرون بیاییم یعنی یقین داریم به اشتغال یقینی که حکم کرده است باید به مظنونات عمل کنید تا یقین کنید ذمه فارغ شده است .

مقدمه دوم : ظن موجب تنجیز علم اجمالی میشود نسبت به مظنونات یعنی تنها چیزی که میتواند ما را در علم اجمالی کمک کند ظن است به تعبیری ظن پل ارتباطی بین علم اجمالی و تکالیف الهی است دامنه مظنونات یکفینا للاسلام .

مقدمه سوم : علم اجمالی منجز جامع در باب تکالیف است میدانیم تکالیفی هست اما نسبت به اطراف علم اجمالی گرفتار تزاحم هستیم بین مظنونات و مشکوکات و موهومات که در تزاحم مظنونات را میگیریم.

نتیجه اینکه علم اجمالی گرچه تنجزش به جامع خورده است اما بعد منحل میشود به مظنونات.

مقدمه چهارم : وظیفه ما آنست که احتیاط تام را کنار بگذاریم زیرا قدرت بر احتیاط تام نداریم که در شریعت هر مظنون و مشکوک و موهومی را حکم خدا بدانیم و به آن عمل کنیم .

نتیجتا با این چهار مقدمه ظن حجت است نه از باب طریقیت بلکه از باب اینکه ما را از تکالیفی که بر ذمه ماست نجات میدهد. طریق و کاشف به حکم نیست ؛علم اجمالی را ساپورت میکند. مشکوک نمیتواند ساپورت کند موهوم نیز جایگاهی ندارد تنها چیزی که جایگاه برای گفتن دارد مظنون است از طرفی هم تبعیض در احتیاط نیست بخاطر اینکه احتیاط تعیّن در مظنونات دارد نه اینکه علم اجمالی منحل شده است موهومات و مشکوکات استعداد تنجز ندارند تنجز به کلی و جامع خورده است و جامع منطبق شده است بر مظنونات.

نتیجه ای که بنده میگیرم اینست که نتیجه دلیل انسداد اگر حکومت باشد میشود از باب احتیاط عمل به ظن کنیم و یقینا این احتیاط تبعیض میشود و تعین پیدا میکند در مظنونات ولی اگرنتیجه مقدمات انسداد کشف باشد معنایش اینست که ظن در نزد شارع أماره است و احتیاط جائز نیست زیرا یکی از مشکلات احتیاط لعب به مولاست در بحث احتیاط قصد وجه و تمیز از بین میرود انسدادی هایی که داریم مانند مرحوم میرزای قمی چنین چیزی را نمیپذیرند که مقدماتی درست کرده وبعد با مولا بازی کنیم ما قرار است به جایی برسیم که وظیفه مان را در مقام عمل شفاف ببینیم و این شفافیت طبق کشف اینست که ظن بما هو ظن حجت است و معتبر.

 

نتیجه پایانی بحث :

اگر تمام مقدمات دلیل انسداد را پذیرفتیم قائل میشویم به اینکه وظیفه احتیاط است و احتیاط تعین دارد در مظنونات و ما هو الحق فی المقام الذی ذهب الیه الشیخنا الاعظم استادمان حاج اقای فلسفی رضوان الله تعالی علیه نیز همین نظریه را پذیرفتند و تنها چیزی را که میشود کم مشکلتر و کم مؤونه تر تصور کرد همین است یعنی ساختار مقدمات دلیل انسداد چیزی است که ما را یقینا به طرف احتیاط میبرد

بحث کشف دلیل بزرگی است و لایمکن اثباته که بگوئیم ظن بما هو ظنٌ در نزد شارع حجت است از آنطرف بگوید ﴿ان الظن لایغنی من الحق شیئا﴾ و بعد راحت بگوئیم خود شارع بدون دلیل خاص(آیه روایت شهرت) ظن را حجت میداند .

بنابراین اثبات کاشفیت خرط القتاد دلیل مقدمات انسداد بشود کاشفیت یعنی عقل کشف میکند که شارع ظن بما هو ظن را حجت میداند از جهت اعتقادی نیز قبولش سخت است که بگوئیم شارع قائل به تسامح شده است وقتی در این مقال بحث میکنیم فهمیده میشود که انسداد و تفکر انسدادی غلط است درست است که باب علم منسد است اما باب علمی باز است و بحث در اینجا تحکیم مبانی انفتاح است انفتاح یعنی شارع مقدس با کلیاتی که در قران داریم ﴿لارطب و لا یابس الا فی کتاب مبین﴾ یا پیامبر عزیز اسلام فرمود: هر چه از تکالیف تاقیامت لازم بوده است من برای انسانها آورده ام اینها حکایت از آن دارد که آبشخور وحی توسط قران و سنت ما را در تامین منابع احکام الهی کفایت میکند و نیاز نداریم برای وجوب و حرمت ها در فقه برویم سراغ ظن (دستت نرسید به ماه رویان دریاب کنیز مطبخی را ) ماه رویان آیات و روایات و ادله ای که بر میگردد به وحی ما را در فروع فقهی کفایت میکند.

تا اینجا مقدمات دلیل انسداد به شکل اجمالی مرور شد و معنای حکومت و کشف فی الجمله مشخص گردید

حرف پایانی بنده در خصوص این بحث اینست : هرچه شما اینجا درباره حرفهای انسدادیون فکر کنید میفهمید که باید از انسداد برگردید و انفتاحی باشید و الا نسبتهای نامناسبی را از کانال این تحلیل های عقلی و مقدماتی که با ذوق و سلیقه بشر عادی ساخته میشود باید به خدا و پیغمبر داد.

تتمه ای از بحث میماند و آن اینکه بعد از اینکه ما ظن را بعنوان یکی از مدارک شریعت انتخاب کردیم آیا میشود در اصول عقاید نیز همین حرفها را بزنیم و مسائل اعتقادی را از منابع این شکلی تامین کنیم یا خیر؟ جواب این سوال سیاتی ان شاالله...

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo