درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: أمارات/حجیت خبر واحد /مبحث ظنون

 

در تتمه بحث ظنون به دو امر پرداختیم

امر اول ظن در اصول اعتقادات بود که توضیحات آن گذشت و تمام شد

امر دوم در سه محور بحث میشود:

محور اول : آیا ظن مطلق جابر ضعف سند روایت یا ضعف دلالت روایت هست ؟

محور دوم : آیه ظن مطلق باعث تضعیف سند یا تضعیف دلالت هست ؟

محور سوم : در باب تعادل و تراجیح خبرین متعارضین اگر ظن مطلق مطابق با یکی از آنها بود آیا این ظن مطلق مرجح هست؟

اما قسمت اول محور اول :

در رابطه با اینکه ظن مطلق جابر ضعف سند هست یاخیر مشهور قائلند که عمل مشهور به یک روایت ضعیف یا حسن جابر ضعف آن است شهرت عملی ظن مطلق است مرحوم آخوند میفرماید دلیل آنست که شهرت عملی که فقها به روایتی ضعیف عمل کردند مفید ظن مطلق است و باعث میشود که به صدور خبر واثق شد و خبر میشود موثوق الصدور

مرحوم آقای خوئی میفرماید جناب آخوند منظور از وثوق به صدور چیست؟

وثوق صدوری بر دوقسم است : 1. وثوق صدوری شخصی 2. وثوق صدوری نوعی

اگر گفتید منظور وثوق صدوری شخصی است یعنی مجتهد میبینید مشهور عمل کردند به یک خبر ضعیف برای ایشان هم وثوق حاصل میشود فنعم المطلوب و کبری نیز برآن سوار میشود هذا موثوق الصدور عندی و کل موثوق الصدور حجةٌ اما اگر مقصود وثوق صدوری نوعی باشد یعنی ضرب القاعده کرده و میگوئیم هرگاه مشهور به خبر ضعیفی عمل کردند آن خبر موثوق الصدور میشود در اینجا نه صغری درست است و نه کبری زیرا وجدانا اینگونه نیست که اگر مشهور عمل کنند به خبر ضعیف نوع مجتهدین و علما برایشان وثوق به صدور حاصل شود . سلمنا که وثوق صدوری حاصل شود کبری درست نمیشود کل موثوق الصدور نوعی حجةٌ به چه دلیل؟ دلیلی برای آن نیست بیانِ موثوق الصدور نوعی حجت است نیاز به دلیل دارد مانند خبر واحد که باید برای آن اقامه دلیل شود .

بنابراین وثاقت معتبر در فقه وثاقت نوعی است یعنی اگر میخواهید در باب اصول قاعده و قانون بسازید باید وثاقت نوعی ایجاد شود نه شخصی وما قُصد لم یقع و ما وقع لم یُقصد وثاقت به صدور شخصی اشکال ندارد و عهده آن با خود شماست اما فقه و اصول شخصی نیست وانگهی وثاقت نوعی که در شریعت مطلوب است و به آن عمل میکنیم نیز وثاقت در راوی است اینکه راوی موثق باشد دلیل دارد و دلیل اعتبار دارد یعنی ادله حجیت خبر واحد اما وثاقت به صدور هیچ دلیلی ندارد ولو نوعی باشد (در ظواهر نیست در خبر واحد و اجماع هم نیست)

بنابراین نتیجه میگیریم صرف عمل کردن مشهور بر طبق یک خبر ضعیف هیچ دلیلی بر آن نیست که خبر معتبر شود و بنظر میرسد که فرمایش مرحوم خوئی فرمایش متینی است و آنچه مرحوم آخوند میفرماید : عمل مشهور به خبر ضعیف جابر است چون باعث وثاقت به صدور میشود باطل است زیرا وثاقت به صدور گزینه ای نیست که بتوان آن را وارد کارخانه حجت سازی کرد و طبق ضوابط حجت سازی علم اصول آن را حجت کنیم .

قسمت اول محور دوم :

آیا اعراض مشهور در مقام عمل نسبت به یک خبر صحیح و معتبر و موثق باعث میشود خبر از اعتبار بیفتد؟

مقصود از این خبر و اعراض اینست که خبر در مرأی و منظر مشهور قرار گرفته و همه خبر را دیده اند و به این خبر صحیح و معتبر و موثق عمل نکرده اند

مرحوم صاحب کفایه میفرماید : خبر صحیح با اعراض مشهور از اعتبار ساقط نمیشود به خاطر اینکه ادله حجیت خبر واحد میگوید خبر موثق و صحیح حجةٌ مطلقاً یعنی چه ظن بر خلاف آن خبر حاصل بشود و چه حاصل نشود یعنی خبر صحیح است و از معصوم صادر شده است مشهور اعراض میکنند به این معنا که از معصوم صادر نگردیده و میدانیم که ادله حجیت خبر واحد ظن را استوار مینماید و به آن اعتبار میبخشد بنابراین ادله حجیت خبر واحد اطلاق دارد و حجیت خبر را اثبات میکند چه ظن مطلق (شخصی و نوعی )بر خلاف یا بر وفاق حاصل آید این حرف مرحوم آخوند است و بنظر میرسد وجه مقبول و موجهی است .

غالبا در باب اعراض مشهور از یک خبر برای یک مجتهد ظن شخصی برخلاف حاصل میشود نه ظن نوعی یعنی فقیه وقتی در جستجو در بحث فقه میرسد به فرع فقهی که به روایت صحیحه ای عمل کند و میبیند مشهور اعراض کرده اند برای او ظن شخصی حاصل میشود و این ظن شخصی در دایره علم اصول و فقه اعتباری ندارد .

تا اینجا صحبت در محور اول و دوم در بحث صدور بود ظن مطلق مطابق با یک روایت ضعف خبر را جبران کند از جهت سندی و ظن مطلق مخالف یک خبر او را از اعتبار بیندازد بعبارة اخری اذا حصل لنا ظنٌ شخصیٌ بعدم صدور الروایة و اذا حصل ظنٌ بصدور روایت ضعیف از معصوم

و اما بحث دلالت در محور اول و دوم :

آیا اگر ظن مطلق حاصل شد نسبت به یک دلالت مثلا نسبت به یک خبر میخواهیم از روایتی که سند آن درست است استفاده کنیم اما دلالت آن روشن نیست : گاهی مشهور معنایی را بحسب دلالت از این روایت برداشت میکنند و گاهی مشهور روایت را منقلب کرده دلالتش را عوض نموده و برخلاف دلالتش عمل میکنند

بعبارة اخری 1. فتوای مشهور بر طبق دلالت ضعیفه آیا جابر ضعف دلالت هست؟

2. فتوای مشهور بر خلاف دلالت روایت آیا نافی دلالت هست؟

آنچه واضح و روشن است اینکه در باب دلالت آنچه لازم داریم ظهور است بعبارة اخری در بحث دلالت یک قاعده بیشتر نداریم اصالة الظهور اگر واقعا مشهور در وادی دلالت ظهور سازی کنند (روایتی ظهور ندارد برای او ظهور بسازند) و این ظهور سازی فنی باشد (یعنی مبتنی بر لغت و متعارف و عرف لسان فصیح عربی باشد) لا شبهة عمل به مشهور مطابق با دلالت حجت است زیرا ظهور آفرین است و ظهور از راههای مختلفی به دست میآید یکی از آنها ظهور سازی است اما اگر صرف عمل باشد و کاربردی و صنعتی و تصرف در واژه نباشد عمل مشهور هیچ ربطی به دلالت ندارد .

به بیانی دیگر دلالت مبتنی است بر ظهور اگر مشهور ظهور آفرینی کرد و یا اگر دلالتی را تخطئه کرد به این معنا که لفظی در روایت دلالت و ظهور بر معنایی دارد و مشهور ظهور را گرفت و با قالب اصطلاحات دقیتر گفت ظهور اینست اینجا قبول است اما صرف اینکه مشهور در مقام فتوا اعراض کنند از یک دلالت ظاهره صرف این اعراض ظهور آسیب نمیبیند زیرا هیچ ارتباطی بین اعراض مشهور با دلالت نیست ظهور فراورده دلالت است و دلالت بر اساس یک سری قواعد شکل میکیرد اگر مشهور کارش دلالت سازی باشد عمل و اعراض او نتیجه میدهد .

محور سوم :

آیا ظن مطلق مرجح هست ؟ بحث گسترده آن در باب تعادل و تراجی بیان میشود و اجمال آن اینست که ظن مطلق بما هو ظن مطلق مرجح نیست و ان شاالله میخوانیم روایات باب ترجیح اکثرا ضعیفه هستند که میشود ظن مطلق و ظن مطلق را عمل نمیکینم لذا در باب تعادل و تراجیح میگوئیم مرجح منصوص و غیر منصوص باید سند باشند

در باب ترجیح اگر خواستید یکی روایت از دو روایت متعارض را بر دیگری مقدم کنید باید رجحان مستند باشد به حجت شرعی و ظن مطلق حجت شرعی نیست

هذا تمام الکلام در بحث أمارات

در جلسه آینده وارد بحث اصول عملیه میشویم

حجت در باب اصول سه قسم بود حجت علم و قطع حجت ظن خاص و اصول عملیه که بنوعی حجت هستند البته به تعبیر مرحوم آخوند در مقام عمل حجت هستند نه در مقام نظر دو حجت قبلی حجت نظریه اصولیه بودند و عقل نظری فتوا میداد اما قسم سوم یعنی اصول عملیه حجت عملی است و عقل عملی فتوا میدهد

 

تفصیل بحث سیاتی ان شاالله ...

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo