درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1402/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/مقدمات اصول عملیه/

 

مقدمه اول:

کلام ما در تکمیل مقدمه ی اصول عملیه است تبین مما ذکرنا که اصول اسم است برای یک مسمای واقعی که عبارت است از مرجِع هر مجتهدی که طالب احکام الهیه است و این اصول عملیه در بحث فعلی ما مرجِعی است برای مراجعه مجتهد طالب احکام الهی که به این اصل و ریشه و پایه مراجعه کند و در این رجوع دو حیثیت برای اصول عملیه در نظر گرفته شده است:

حیثیت اول : حیثیت نظارت و هدایت، اصول عملیه نوعی نظارت و هدایت مرموز و نانوشته و ناخوانده دارند که از جنس أمارات نیست ،در حریم مصطلحات علم اصول چنین چیزی دیده نشده که اسم اصول عملیه را ناظره و هادیه بگذارند اما در کمون اصول عملیه جنبه نظارت و هدایت وجود دارد به اینها میگوئیم اصول عملیه شرعیه یا نقلیه زیرا شارع به نوعی مکلف را هدایت میکند کل شیء لک طاهر (اصالة الطهاره) کل شیء لک حلال (اصالة الحلیة) رفع ما لا یعلمون (اصالة البرائه )اخوک دینک فاحتط لدینک (اصالة الاحتیاط) لا تنقض الیقین بالشک (اصالة الاستصحاب) اذا فتخیر (اصالة التخییر) خود شارع نظارت دارد اما نوعی نظارت خاص که فقط عمل دیده میشود روی همین جهت مرحوم آخوند فرمود ینتهی المجتهد فی مقام العمل و نگفت یستنبط.

حیثیت دوم: حیثیت تعیین و رفع تعیُن شخص گرفتار شک میشود و هیچ رجحان عقلی و شرعی(دلیل) وجود ندارد و در تحیر است ؛ در عالم تحیر وقتی سه چیز قطع و أماره و راهنما (حیثیت اول) نباشد کف داستان قبح عقاب بلا بیان است و عقل میگوید مواظب باش بعنوان مثال میگوید قبلا چطور بوده الان هم همانرا ادامه بده در نتیجه میشود حیثیت دوم که هدایت و نظارت نیست بحسب شرع زیرا وقتی وارد حریم استنباط میشویم همه کارها وابسته به الله است و با خدا و پیغمبر دین را تامین میکنیم یعنی هر پالسی که دریافت میشود باید از جانب خداوند باشد بعبارة اخری تا آخرین نفس سعی میکنیم برنامه را در باب استنباط احکام الهی منسوب به شرع کنیم لذا میرویم سراغ قطع که حجیت ذاتی دارد و خدا را نشان میدهد بعد ظنون معتبره که خدا را نشان میدهد بعد سراغ اصول عملیه با حیثیت اول که خدا را نشان میدهد.

بنابراین نقشه راه برای یک محقق مجتهد حوزوی فاضل که دنبال بدست آوردن احکام الله هست اینست که همیشه مبدا اول را در شریعت بپاید یعنی آسمان تشریع کتاب و سنت را وقتی هیچی دلیلی نبود آخرین مرحله میشود اصول عملیه با حیثیت دوم که فقط رافع تحیر است.

با این تحقیق به این نتیجه میرسیم که اصول عملیه فقط رافع تحیرند و عبارت به شکل مطلق رافع تحیر هستند درست نیست بلکه باید دو قسمت شوند اصول عملیه نقلی و شرعی و اصول عملیه عقلی یعنی کتاب و سنت به هیچ شکل پالس و پیامی ندارد پس آنچه در نهانخانه خود دارید دستت نرسد به ماه رویان دریاب کنیز مطبخی را (حیثیت دوم )

پس نتیجتا نسبت به شریعت در یک فرع فقهی اگر علم وجدانی نداشتیم و علم برهانی هم موجود نبود و حکم ظاهری شرعی نیز نبود در آنجا نوبت میرسد به اصول عملیه عقلی

مقدمه دوم : اصول عملیه همانطور که در کتب پیشین خواندیم دارای دو بُعد هستند

اول بُعد عدد

دوم بُعد مجرا

همانطور که میدانید اصول عملیه از نظر عدد استقرائی است و ممکن است تعداد آن تغییر کند مثلا در دوران امر بین وجوب و اباحه اصلی درست کنیم بنام اصالة الاباحه یا در دوران امر بین حرمت و کراهت اصلی بسازیم بنام اصالة الاباحه

اما از بُعد مجرا عقلی است یعنی برای اجرای اصل چون موضوع شک است ان الموضوع لکل اصلٍ عملیٍ هوالشک لا غیر این شک 4 حالت و مجرا دارد :

حالت اول شک حالت سابقه دارد و این حالت لحاظ شده است = استصحاب

حالت دوم شک حالت سابقه ندارد یا دارد ولی لحاظ نشده است در اینجا شک در اصل تکلیف است = برائت

حالت سوم شک در مکلف به است امکان احتیاط باشد مانند دوران امر بین قصر و اتمام = احتیاط

حالت چهارم امکان احتیاط نباشد مانند دوران امر بین حرمت و وجوب = تخییر

سوال : بحث مجرا و اصول مخصوص احکام تکلیفی هستند یا احکام وضعی را هم شامل میشوند ؟

پاسخ : بله هم در احکام تکلیفی و هم در احکام وضعی

ان قلت :

اگر اینطور است چرا از اصالة الطهاره که اصل عملی حکمی وضعی است در اصول بحث نشده است ؟

جواب ان قلت :

مرحوم آخوند در کفایه پاسخ داده است که چون اصالة الطهاره بورسیه بین المللی دارد یعنی من البینات فی الشریعه اصلا

نیازی به بحث ندارد و از باب کثرت وضوح و بیّن بودن از آن بحثی نشده است .

ایشان جواب دیگری اضافه میکند که اصالةالطهاره در تمام ابواب فقه جاری نمیشود و مخصوص باب طهارت است از این باب چون فراگیر نیست در اصول بحث نشده است و الا مساله ای اصولی وبیّن است. این فرمایش مرحوم آخوند دقیق نیست اگر این سخن را بپذیریم بسیاری از مسائل دیگر اصول نیز دچار همین آفت میشود مانند نهی در عبادات مفسد عبادت هست یا نیست؟ این مساله با همین شکل در اصول بحث میشود با اینکه در خیلی از ابواب فقه جاری نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo