درس کفایة الاصول استاد عبدالمحمود منصوریان‌فر

کفایه2

1400/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/مسألة الضد /تحقیق حال مسلکی الاقتضاء المقدمی والتلازمی

(الأمر) الثانی: أن الجهة المبحوثة عنها في المسألة، وإن كانت أنه هل يكون للأمر ...[1]

حاصل توهم و جواب آن:

شکی نیست که هر کدام از ضدین (نماز و ازاله) مانع از دیگری است و عدم مانع هم از اجزاء و مقدمات علت است و هر علتی مقدم بر معلول خودش است.

مرحوم آخوند می فرماید که این توهم، فاسد است زیرا:

أولا (دلیل وجدانی): معانده و منافرت بین ضدین، تنها مقتضی عدم اجتماع آنها در مقام تحقق و وجود خارجی است مثل روشنی و تاریکی، ولی عدم یکی (عدم بیاض مثلا) و وجود دیگری (سواد مثلا) با هم منافاتی ندارند و بین آنها کمال ملائمت است زیرا هر دو (احد الضدین وعدم دیگری، سیاهی و عدم سفیدی) در یک رتبه هستند و تقدمی بر یکدیگر ندارند. ولذا ترک احد الضدین مقدمه انجام دیگری نیست.

ثانیا (دلیل برهانی): اگر بگوئیم که ترک یکی مقدمه انجام دیگری است دور (توقف شیء بر خودش) لازم می آید.

تبیین دور:

اگر وجود ضد (ازاله) متوقف بر عدم ضد دیگر (ترک صلاة) است (اگر ازاله متوقف بر ترک صلاة باشد) پس عدم ضددیگر (ترک صلاة) هم متوقف بر وجود این ضد (ازاله) است. در نتیجه اگر ترک ضد مقدمه انجام ضد دیگر نیست لذا از راه مقدمیت نمی توان حرمت ضد دیگر را اثبات کرد.

خلاصه جواب توهم:

1. بین متضادین ازال و صلاة معانده و مضاده است و این مضاده بین این دو فقط مقتضی آن است که در عالم تحقق و وجود با هم اجتماع نکنند ولی ترک و منع یکی از آن دو ضد مقدمه برای وجود دیگر باشد را دلالت ندارد. و ازاله با ترک صلاة در یک مرتبه هستند.

2. اگر بخواهیم وجود شیء را موقوف بر ترک و عدم ضد قرار دهیم این معنا مستلزم دور واضح است زیرا اگر ازاله متوقف بر ترک صلاة باشد، ترک صلاة هم متوقف بر وجود ازاله است و این توقف شیء علی نفسه است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo