درس کفایة الاصول استاد عبدالمحمود منصوریان‌فر

کفایه2

1400/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/مسألة الضد /

ان قلت: (هذا اذا لوحظا منتهیین الی ارادة شخص واحد، و اما اذا کان کل منهما متعلقا لارادة شخص ...)

عدم، دائما مستند به عدم مقتضی است (نه وجود مانع)، در صورتی صحیح است که ضد آن متعلق به اراده شخص واحدی باشد ولی اگر هریک متعلق اراده شخصی عدلی حده باشند مثلا شخصی حرکت چیزی و دیگری سکون آن را اراده کنند، در این صورت دیگر مقتضی برای هر یک از دو ضد موجود است و عدم، لا محاله مستند به وجود مانع (ضد موجود شده) خواهد بود.

قلت:

در این مثال (دو شخص) نیز عدم ضد، مستند به عدم مقتضی یعنی مستند به عدم اراده قویه بر آن است و عدم مقتضی، مقدم بر وجود مانع است؛ مثلا اگر جسم تری وجود داشته باشد و این جسم نمی سوزد چون آتش نیست اینجا نسوختن را باید مستند به نبود آتش کرد نه اینکه مانع ( تر و مرطوب بودن آن) وجود دارد. بنابراین عدم ضد به خاطر عدم مقتضی بر آن است نه اینکه مانع (ضد) آن موجود شده است.

غير سدید: (رد جواب محقق خوانساری)

با این فرمایش ایشان هرچند دور حل می شود، لکن صحیح نیست زیرا کماکان غائله ی لزوم توقف شیء باقی است؛ زیرا اگر ازاله، متوقف بر ترک صلاة است یعنی ازاله موقوف و ترک صلاة موقوف علیه است. واگر ترک صلاة هم صلاحیت داشته (توقف تقدیری) باشد که متوقف بر ازاله شود معنیش این است که این ازاله ای که موقوف بود صلاحیت دارد که موقوف علیه باشد .

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo