درس خارج فقه استاد سید محمد میراحمدی
1400/10/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الخمس/مستحقين الخمس /مسئله3[1]
مسئله ۳
دیدگاه مرحوم سید یزدی
مستحق خمس کسی است که از طرف پدر به هاشم ابن عبدمناف منتسب باشد.
پس اگر کسی از طرف مادر به هاشم منتسب باشد خمس بر او حلال نیست بلکه زکات برایش حلال خواهد بود.
و در مستحقین خمس که به هاشم منتسب هستند فرقی نیست که علوی باشند یا عقیلی یا عباسی که البته کسانی که عُلقه آنها به پیامبر عظیم الشأن نزدیکتر است سزاوار است که مقدم باشند یا اینکه به آنها بیشتر بدهند مثل سادات فاطمی.
دیدگاه مرحوم آقای صافی
ایشان می فرماید در این مسئله سه جهت علی حده محل بحث است.
الجهة الأولی: در رابطه با این است که مستحقین خمس خاصةً کسانی هستند که از طریق پدر به هاشم منتسب هستند یا آنکه شامل افرادی که از طریق مادر هم منتسب هستند می شود؟
مشهور قائل به قول اول است بلکه در مسئله خلافی نیست غیر از این دو بزرگوار: ۱.سید مرتضی، ۲.ابن حمزه
البته به استثنای دیدگاه صاحب حدائق که از ایشان حکایت شده است که فرموده اند: «تعداد زیادی از فقها در این مسئله مخالفند و قائلند که از طریق مادر هم مستحق خمس می باشند».
مرحوم آقای صافی میفرماید: «قبل از ورود در ادله طرفین سزاوار است که همین جا شبهه ای دفع شود».
بیان ذلک [شبهه]:
(مقدمه بحث) نزاعی از قدیم مطرح بوده است که آیا ابناء البنات مثل ابناء الابناء می باشند که این که إبن محسوب شوند یا آنکه خیر فقط ابناء الابناء إبن هستند فلذا به ابناء البنات إبن صادق نیست؟!
اینک مرحوم آقای صافی میفرماید:
نزاع در این مسئله که آیا مستحقین خمس مختص به منسوبین به هاشم از طرف پدر است یا خیر؟ ریشه این نزاع به نزاع مذکور (ابناء البنات) بر نمی گردد فلذا حتما ملاحظه شود که آن دو نزاع مستقل و متفاوت هستند که ربطی بینشان نیست. چرا که در خصوص ما نحن فیه هر دو طایفه (یعنی: هم کسانی که مستحق خمس را مخصوص به منسوب از طریق پدر می دانند و هم کسانی که مستحق خمس را اعم از منسوبین از طریق پدر یا مادر میدانند) متفق القول هستند که ابناء البنات مثل ابناءالأبناء إبن هستند به دلیل صدق عرفی.
و اما اینکه برخی ها استشهاد به قول شاعر «بنونا بنو أبنائنا و بناتنا، بنو هنّ أبناء الرجّال الأباعد[2] » کردهاند برای اثبات خلاف مدعای مذکور، این باطل است چرا که این شعر صرفاً خیال شخصی شاعر بوده است که البته شاید به برخی از اعتقادات عصر جاهلیت برگردد.
ولی آنچه که به عنوان صدق عرفی محرز و مسلم است همین است که ابناء البنات مثل ابناء الابناء می باشند و به هر دو عرفاً إبن صادق است. خلاصه آننکه ملازمه ای بین دو مسئله مذکور نیست بلکه ریشه اختلاف در ما نحن فیه در جایی دیگر است.
اینک ایشان میفرماید:
فقهایی که قائل هستند مستحقین خمس شامل منتسبین از طرف مادر هم می باشند برای اثبات مدعایشان به اطلاق برخی از روایات باب استشهاد و استدلال کردهاند، مثل:
۱.واليتامى يتامى الرسول، والمساكين منهم، وأبناء السبيل منهم[3]
۲.نحن والله عنى (الله) بذي القربى الذين قرننا الله بنفسه وبرسوله، فقال: فلله وللرسول ولذي القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل " فينا خاصة[4]
۳.والنصف لليتامى والمساكين وأبناء السبيل من آل محمد عليهم السلام[5]
مرحوم آقای صافی میفرماید:
اگر ما بودیم و فقط همین روایات آری قبول میکردیم که مستحقین خمس اعم هستند لکن در مقابل این روایات سه وجه وجود دارد که حکم را مختص به منتسبین به پدر میکند هر چند که این سه وجه جای نقد و بررسی دارد فلذا اول سه وجه را نقل میکنیم سپس آنها را نقد میکنیم تا نتیجه نهایی روشن شود که وجه دقیق و قوی برای اثبات مقصود بالاخره کدام میباشد.