درس خارج فقه استاد سید محمد میراحمدی

1400/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الخمس/مستحقين الخمس /مسئله7

 

ادامه مسئله 7[1]

در ابتدای بحث تذکر این نکته لازم است که آیا اخبار تحلیل شامل عصر حضور می‌شود یا نمی‌شود؟ نزاع در این مسئله فعلاً محل بحث ما نیست چرا که در این مقام ثمره ای ندارد، فلذا نقول بعونه تعالی:

برای ما محرز است که فی‌الجمله خمس در مواردی مثل غنائم دارالحرب یا امثال ذلک مترتب شده است، اینک سوال این است که آیا در عصر غیبت آیا پرداخت خمس در موارد مذکوره واجب هست یا خیر؟

ایشان می فرماید اگر ما بودیم و ظاهر آیه کریمه ۴۱ انفال [واعلموا انما غنمتم من شیء...] و هکذا برخی از روایات باب، آری قائل به وجوب خمس در عصر غیبت هم بودیم مثل عصر حضور، چرا که آیات و روایات مذکور اطلاق دارند و مقید به زمان خاصی نشده‌اند، فلذا اگر کسی ادعا کند که خمس در عصر غیبت برای شیعیان تحلیل شده است، باید اقامه دلیلی بکند که اطلاق مذکور را تقیید بزند.

فلذا قول به تحلیل خیلی طرفدار ندارد و حکایت نشده است مگر از تعداد قلیلی از آقایان که همان تعداد قلیل هم دو دسته شده‌اند:

برخی از آنها فرموده‌اند: اند در عصر غیبت خمس مطلقا بر شیعه تحلیل شده است.

لکن برخی دیگر فرموده‌اند: اند در دوره غیبت اگر اصناف سادات محترم محتاج نباشند خمس بر شیعه تحلیل شده است.

علی أیّ حالٍ: در اینجا ما روایاتی را که این طایفه قلیل به آنها استدلال کرده‌اند را نقل می‌کنیم:

۱. ما رواها محمد بن الحسن بإسناده عن سعد بن عبد الله، عن أبي جعفر [يعني أحمد ابن محمد بن عيسى] أحمد بن محمد بن عیسی مشترک بین چند نفر است و اینجا مراد از احمد بن محمد ابوجعفر است که به احمد بن محمد بن عیسی الاشعری هم شناخته شده است و ثقه می‌باشد و در برخی از جاها با وصف القمی هم آمده است، عن العباس بن معروف، عن حماد بن عيسى، عن حريز بن عبد الله عن أبي بصير وزرارة ومحمد بن مسلم كلهم عن أبي جعفر عليه السلام قال: قال أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام: هلك الناس في بطونهم وفروجهم لأنهم لم يؤدوا إلينا حقنا ألا وإن شيعتنا من ذلك وآبائهم في حل.[2]

این روایت بر فرض آنکه از جهت مدلول و دلالت تام و تمام باشد مطلق خمس را شامل می‌شود، یعنی: هم سهم امام و هم هم سهم سادات را چون:

اولاً: تعبیر «حقنا» که در متن روایت آمده است مطلق است و هر دو سهم را شامل می شود.

ثانیاً: همانطوری که عدم پرداخت و ترک سهم امام موجب عدم طیب ولادت (معاذالله) می شود هکذا ترک سهم سادات هم موجب عدم طیب ولادت می‌شود.

البته لایخفی که محمد بن علی بن الحسین [مرحوم شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع] عن محمدبن الحسن الصفا عن العباس بن معروف روایت را این گونه نقل کرده است که: «ان امیر المومنین علیه‌السلام حلّلهم من الخمس (یعنی: الشیعة) لیطیب مولدهم»[3]

مرحوم آقای صافی می فرماید ظاهراً این روایت با روایت قبلی یکی هستند هر چند که به ظاهر متن آنها هم متفاوت است چرا که هر دو از امام باقر علیه السلام نقل شده است إلا اینکه در نقل اولی حریز از أبی بصیر و زراره و محمد بن مسلم نقل کرده است ولی در نقل دومی حریز از زراره فقط نقل کرده است.

البته اگر کسی این ادعا را نپذیرد و اصرار کند که دو نقل متفاوت هستند، در این مقام می گوییم که در نقل دوم که زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرد که: «ان امیر المومنین علیه‌السلام حلّلهم من الخمس (یعنی: الشیعة) لیطیب مولدهم»

در اینجا دو احتمال مطرح است:

الأول: مراد از الف و لام الخمس، الف و لام جنس باشد که در نتیجه همه‌ی اقسام و متعلقات هفتگانه‌ی خمس را شامل می‌شود.

الثانی: مراد از الف و لام در الخمس، الف و لام عهد باشد و در نتیجه مراد خصوص سهم امام علیه السلام باشد.

مرحوم آقای صافی می‌فرماید: به نظر ما اولاً دو نقل مذکور یکی هستند و ثانیاً مراد از عناصر الناس که در نقل اولی آمده است اهل تسنن هستند چراکه اهل تسنن از این طریق (تعبیر آنها به ناس) از طرف ائمه معصومین و علمای شیعه مورد نکوهش واقع شده‌اند.

خلاصه آنکه: آنچه که از این روایت استفاده می شود این است که اهل تسنن در فروج و بطونشان هلاک شده اند چراکه حق اهل بیت علیهم السلام (غنائم) را ادا نکردند مضاف بر اینکه حق خلافت آنها را غصب کرده و به خلفای جور و ستم واگذار کردند لکن شیعه از این مصائب (بحمدالله) در امان و در حِل هستند، یعنی از این مصائب رها هستند و مبتلای به آن نمی‌باشند.

ملاحظه فرمودید که طبق این توضیح مراد حضرت از حلّ، یعنی جواز تصرف شیعه در خمس نیست بلکه برعکس یعنی چون شیعه حق اهل بیت علیهم السلام را پرداخت می‌کنند و حکومت را به غاصبان و ظالمان تحویل نداده‌اند از این مصیبتها و ستمها علیه اهل بیت علیهم السلام در حلّ هستند یعنی رها هستند و در امان هستند.

آری فقط یک فرض و احتمال اینجا باقی می‌ماند و آن اینست که:

اگر اموال اهل بیت علیهم السلام در دست غاصبین و ظالمین آنها واقع شده است بخشی از آن اموال تحت عنوان جوائز السلطان -مثلاً- به دست شیعیان برسد اهل بیت علیهم السلام آن مقدار را در این فرض به شیعه خود حلال کرده‌اند.

لکن همانطور که ملاحظه فرمودید این مطلب خیلی متفاوت است با ادعای تحلیل خمس به شیعه در عصر غیبت، بینهما بَوْنٌ بعید.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo