درس خارج فقه استاد سید محمد میراحمدی

1401/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الخمس/مستحقين الخمس /تحلیل خمس

 

رد دلایل تحلیل خمس

و اما دلیل قول اول همان اخبار تحلیل بود که برخی‌ها تصور کردند خمس مطلقاً در عصر غیبت بر شیعه تحلیل شده است که البته ما بحمدالله مفصل جواب اخبار تحلیل را دادیم.

همانطور که قول دوم و سوم و چهارم مردود است چرا که قبلاً گفتیم کمترین اشکالش اینست که این روش‌ها موجب ضایع شدن و فاسد شدن خمس است که قطعاً جایز نیست.

بنابراین قول حق از نظر ما (ما یعنی مرحوم آقای صافی) همان قول پنجم است که مقتضای آیه کریمه چهل و یک انفال و خیلی از روایاتی که قبلاً استشهاد کردیم همین می‌باشد.

اینک پس از اینکه ثابت شد لازم است سهم سادات به دست مبارک سادات محترم برسد آیا لازم است حتماً به دست مجتهد بدهیم که از آن طریق ایصال شود یا خیر بلکه شخص مکلف خودش می‌تواند مباشرتاً اقدام کند.

برخی از فقها فرموده‌اند شخص مکلف می‌تواند مباشرتاً اقدام نماید چون به هنگام شک در جزییت و شرطیت مجرای برائت خواهد بود، فلذا ما هم که یقین داریم باید سهم سادات پرداخت شود ولی شک داریم آیا مشروط به تحویل به مجتهد است و ید مجتهد شرطیت دارد یا خیر، مجرای برائت است، بنابراین شرط مذکور منتفی است و قهراً شخص مکلف می‌تواند مستقیم عمل نماید.

ولی برخی دیگر از فقها فرموده‌اند در عصر غیبت مثل عصر حضور لازم است که سهم سادات از طریق مجتهد جامع الشرایط تقسیم شود، یعنی همانطوریکه این امر در عصر حضور از شئون امام معصوم بود به همین ترتیب در عصر غیبت هم از شئون نائب او خواهد بود.

مرحوم آقای صافی می‌فرماید خیر، ما این استدلال را قبول نداریم چون این امر از شئون اختصاصی امام معصوم است از این جهت که امام وظیفه داشت اگر کم بیاید آن را جبران کند و اگر اضافه بیاید برای خودش برمی‌دارد فلذا دلیلی نداریم که این امر اختصاصی امام معصوم تسری پیدا کند و در عصر غیبت شامل حال مجتهد هم بشود، خیر، ثابت نیست.

مختارنا

به نظر ما هم اخبار تحلیل قطعاً مردود هستند و به هیچ وجه قابل احتجاج نمی‌باشند چراکه در تمسک به این اخبار برای اثبات تحلیل خمس در عصر غیبت چندین مانع و معارض وجود دارد، البته هرچند که از نظر ما برخی از این روایات صحیحه هستند و برخی دیگر معتبره و تعدادی هم ضعیف السند هستند، لکن بالاخره از حیث سندی هیچ سندی محکم تر از قرآن نیست و در عین حال اگر در آیات قرآن بحسب ظاهر با مبانی مسلّم تنافی ایجاد شود ما قطعا از ظهور این آیه قرآن رفع ید کرده و در آن تصرف کرده و آن را به تأویل می‌بریم مثل «جآءَ ربک» که ظهورش در جسمیت خدای متعال است و بدین لحاظ ما در آن تصرف کرده و می‌گوییم مقصود جآءَ أمر ربک می‌باشد و هکذا سایر نظایر که در ابعاد مختلف که متعدد هستند.

اینک در این اخبار تحلیل هم هرچند برخی از روایات آن صحیحه هستند ولی بلحاظ تعارض با برخی از مبانی مسلّم باید در آنها تصرف شود.

خلاصه اینکه از نظر ما در تمسک به اخبار تحلیل در چند جهت مانع وجود دارد:

اولین مانع اخبار تحلیل »»»» خود آیه ۴۱ انفال می‌باشد، چراکه این آیه صراحتاً خمس را واجب می‌کند و ما را مکلف به آن می‌کند در حالیکه اخبار تحلیل ضد آن می‌باشد و در اینصورت طبق دستور حجت خدا «فَضْرِبْهُ علی الجدار».

لقائلٍ أن یقول: بجای اینکه آن اخبار را به دیوار بکوبید، بیایید بین اخبار و این آیه قرآن را جمع کنید و بگویید اخبار برای تحلیل شیعه است و آیه قرآن برای غیر شیعه!!!

قبلنا: خیر، وجهی و شاهدی برای این جمع نیست، چراکه غیرشیعه اصلا یا این دین را قبول ندارند که به آن ملتزم باشند و یا اگر مسلمان باشند (مثل اهل تسنن) أقلا این خمس را با این کیفیت و این متعلقات قبول ندارند، پس وجهی برای جمع مذکور نمی‌باشد.

 

دومین مانع این است که خدای متعال به‌طور قطع و مسلم برای رسیدگی به حال فقرا در جامعه اسلامی احکامی را جعل و تشریع کرده است که اگر آن فقرا غیرهاشمی باشند از زکات به آنها پرداخت شود ولی اگر آن فقرا از هاشمیین بوده باشند بدیل زکات خمس را برای آنها تشریع فرموده است (...عوضهم الله مکان ذلک(یعنی زکات) بالخمس... وسائل الشیعه باب۳ من ابواب قسمة الخمس روایت۲) چراکه زکات از أوساخ الناس است فلذا لاتحل لهم الصدقة و لا الزکاة، بنابراین پُرمسلّم است که خدای متعال برای رسیدگی به حال فقرای هاشمیین خمس را تشریع فرموده است.

اینک اگر در عصر غیبت قائل به تحلیل خمس شویم با این امر مسلّم در تنافی خواهد بود و آن ادعا سبب ضایع شدن حق سادات خواهد بود.

سومین مانع از اخبار تحلیل اینست که در برخی از روایات به مکلفین دستور داده شده است که در عصر غیبت برای امور دینیشان به فقیه جامع الشرایط رجوع کنند (و اما الحوادث الواقعة فالرجعوا فیها الی رواة حدیثنا) و برای اطمینان خاطر متشرعین حضرت فقیه جامع الشرایط را نماینده از طرف خود معرفی کرده است (حجتی علیکم، جعلته حاکماً، جعلته قاضیاً) اینک در عصر غیبت اینچنین شخصیتی نائب حضرت بوده است و وظیفه اداره و سرپرستی جامعه اسلامی را دارد و برای همین منظور جهت پشتوانه مالی خمس را (که در عصر حضور در اختیار منصب امامت بود) در عصر غیبت آن را در اختیار منصب فقاهت قرار داده است، تا بتواند به کمک آن مسئولیت خود را در سرپرستی از جامعه اسلامی ایفا کند که این امر در نظر ما پُرمسلّم است.

اینک اگر اخبار تحلیل را بپذیریم منافات با حق و جایگاه فقیه در عصر غیبت دارد در حالیکه حفظ این جایگاه (یعنی ولایت فقیه جامع الشرایط) در عصر غیبت از أهم واجبات است.

چهارمین مانع از اخبار تحلیل: صراحت و ظهور برخی از روایات باب خمس است که به وضوح و روشنی دلالت بر ترتّب وجوب خمس در اشیاء و موارد خاص دارد «مثل روا محمد بن أبی عمیر عن غیر واحد أن الخمس علی خمسة أشیاء الکنوز و المعادن و الغوص و الغنیمة».

پنجمین مانع اخبار تحلیل: روایات ضد تحلیل است که صراحتاً تصرف در خمس و اموال اهل بیت علیهم‌السلام را منع کرد در حدی که متصرف در آنها محل لعن و نفرین واقع شدند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo