موضوع: فقه الاسره/سقط جنین /قصاص در سقط جنین و بررسی وضعیت اجتماعی کشور

یکی از مسائل مطروحه در سقط جنین اینست که جایگاه قصاص در سقط جنین کجاست؟ اگر سقط جنین بعد از ولوج روح قتل نفس محسوب می شود ، چرا بحث از قصاص نمی شود و فقها از دیه بحث میکنند و حال آنکه مرتبه قصاص پیش از دیه است؟!

پاسخ اینست که فقها سه طائفه شده اند :

اول : بعضی ادعای اجماع کرده اند.

دوم : بعضی دیگر به روایت استناد کرده اند. بر این اساس اجماع سابق مدرکی می شود و معتبر نیست.

روایات هم ، روایاتی است که مقدار دیه را مشخصا بیان کرده اند و این را نیز میدانیم که دیه و قصاص با هم جمع نمی شوند.

سوم : مقدمه ای را ابتدا باید بیان کنیم : در قصاص باید مساوات وجود داشته باشد یعنی چشم در مقابل چشم ، حر در مقابل حر و ...

حالا باید بگوییم : طبق نظر برخی در بعضی موارد ما نمی توانیم قصاص را اجرا کنیم به سبب عدم مساوات مثلا اگر مجنون ، یک عاقل را به قتل برساند شخص مجنون قصاص نمی شود و هکذا بالعکس. یا مثلا اگر نابالغ غیر ممیز کسی را به قتل برساند ، قصاص نمی شود و هکذا بالعکس. در ما نحن فیه اگر فرضا جنین شخص متولد شده را به قتل برساند ، قصاص نمی شود و در بالعکس هم همین حکم جاری است.[1]

و اما از حیث اجتماعی طبق گزارش و مصاحبه ای که از متخصصین مساله جمعیت منتشر شده است ، آمار سقط جنین در کشور به شدت موجبات تاسف است. سالانه به صورت میانگین 4000 سقط جنین صورت میگیرد که با حساب سر انگشتی روزانه 1000 سقط صورت میگیرد و این یعنی روزانه تعداد سقط جنین بیش از بالاترین آمار اموات در دوران کرونا است.

از این تعداد ، 2 درصد سقط غیر ارادی است. 2 تا 3 در صد هم به خاطر سقط های مجوز دار بود و 94 تا 95 درصد هم سقط بدون مجوز و تحت عنوان جنایت که از این تعداد 3 تا 4 درصد به خاطر روابط نامشروع است و الباقی متاسفانه در نهاد خانواده و در روابط مشروع اتفاق می افتد.

این آمار نشان می دهد سببیت سقط جنین برای تحدید نسل بسیار جدی است و با مدیریت و اصلاح این مساله می توان کمک بسزائی به کثرت جمعیت کرد.