درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1402/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الاسره/تغییر جنسیت /بررسی ادله جواز تغییر جنسیت

 

در جلسه گذشته بیان کردیم که اصاله الحل بعد از فحص و ناامیدی از وجود دلیل خاص در مساله ، جاری است. اکنون در مقام بیان ادله ای که خاص در مساله می باشد ، هستیم.

دلیل اول :

... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَشَبِّهَاتِ بِالرِّجَالِ مِنَ النِّسَاءِ وَ لَعَنَ‌ اللَّهُ‌ الْمُتَشَبِّهِينَ‌ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ.[1]

لا یخفی که سند این روایت خالی از خدشه و ضعف نیست لکن با عمل فقها جبران شد فلذا از حیث سندی منعی ندارد لکن از جهت دلالی در مرحله اول باید برای ما کلمه تشبه و مقصود از ان روشن شود تا ربط این روایت به محل نزاع (تغییر جنسیت) اشکار شود فلذا در این اساس عرض میکنیم بری تشبه سه صورت قابل تصور است

1 – تشبه طبیعی :

(که البته در واقع این تشبه نیست بلکه شباهت است) مثل شخصی که به صورت مادر زادی صدایش شبیه زنان است یا بالعکس مثل شخصی که گفته شد در باطن و واقع تک جنسیتی بوده و واقعا زن بوده است که به صورت مادر زادی علائم ظاهری سر و صورت کاملا مردانه بوده است

در چنین مواردی بدیهی است که تشبه حرام نبوده بلکه امکان اصلاح و تغییر وضعیت و برگشت به اقتضاء حقیقت موجود است این کار محقق شود.

2 - تشبه صورت گفته است لکن به قصد تشبه نبوده است مثل جایی که مردی در سرما لباس ندارد و از سر ناچاری برای حفظ از سرما لباس زنانه میپوشد در حالی که قصد تشبه به جنسیت زنانگی را ندارد بدیهی است که این صورت دوم هم حرام نبوده و حتی اگر این کار در حال صلاه اتفاق بیافتد مبطل صلاه نمیباشد.

3 – و اما صورت سوم که تشبه با قصد تشبه محقق شد مثل جایی که به وسیله عمل جراحی تغییر جنسیت می دهد به قصد تشبه به جنس مخالف اینک در این صورت سوم مسئله دو حال دارد :

یا اینکه در این کارش غرض عقلائی وجود دارد و یا اینکه هیچ گونه غرض عقلائی در این کار نیست .

در فرض اول که غرض عقلائی وجود دارد مثل عرصه تعزیه خوانی (که مردی لباس زنانه می پوشد به قصد تشبه برای اجرای نقش حضرت زینب کبری سلام الله علیها) یا برخی از تئاتر ها (البته بر فرض غرض صحیح شرعی عقلائی) و هکذا برخی از کارهای عرصه ی امور اطلاعاتی. علی ای حال در این چنین موارد که غرض صحیح شرعی عقلائی وجود دارد قهرا جایز است و مشمول آن لعن و حرمت کلام امیرالمومنین علیه السلام نخواهد بود. لکن اگر این تشبه به قصد تشبه فاقد این غرض صحیح شرعی و عقلائی بوده باشد طبیعی و بدیهی است که بر اساس لعن در روایت و هکذا قرائن صدر روایت قطعا محکوم به حرمت خواهد بود فلذا ما نحن فیه که مساله تغییر جنسیت در افراد تک جنسیتی است مثل مواردی که در عصر ما اتفاق افتاد و در حال توسعه و شیوع است این موارد به نظر ما مصداق همین تشبه قسم ثالث است که هیچگونه غرض صحیح عقلائی در آن ملحوظ نیست فلذا قهرا بر اساس لعن در روایت محکوم به حرمت خواهد بود و با وجود روایت به عنوان دلیل بر حرمت ، فضای ورود به اصاله الحل به روی ما بسته خواهد شد فلذا از این جهت به نظر ما تمسک به اصل حلیت در اینجا جایز نخواهد بود.

دلیل دوم :

آیه مبارکه 118 و 119 سوره مبارکه نساء که می فرماید :

﴿لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصيباً مَفْرُوضاً * وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبيناً﴾

با توجه به فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ که بر اساس این مبنا که مقصود از آیه کریمه ، مطلق تغییر اراده شده باشد ، این آیه هم می تواند دلیل بر حرمت تغییر جنسیت واقع شود که البته ما ان شا الله به زودی در مقام بیان دیدگاه قائلین به حرمت از این آیه مستوفیا بحث خواهیم کرد فلذا اجمالا در این مقام عرض می شود با استناد به این آیات و روایات و ادله ای که بعدا خواهد آمد برای ما محرز است که در محل نزاع دلیل موجود است فلذا نوبت به اصل نرسیده و قهرا وجهی برای جاری شدن اصاله الحل نخواهد بود.

سومین دلیل از طرف طائفه اولی که قائلین به جواز هستند عبارت است از اینکه فرموده اند :

در این مساله تغییر جنسیت هیچ محذور و هیچ حرمت شرعی مترتب و محقق نمی باشد برای آنکه احکام تابع موضوعات خارجی خود می باشد بنابراین هر زمان که موضوعی عوض شود (مثلا ذکوریت به انوثیت تبدیل شود یا بالعکس) قهرا حکم آن هم متناسب با آن عوض می شود و هیچ محذوری ندارد. مثل همان تغییر عصیر عنبی به خلّ که در هر مرحله بر اساس همان موضوع احکام مربوطه مترتب است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo