درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1402/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الاسره/صله الارحام و قطیعتها /مقام دوم در مساله صله ارحام

 

مقام اول به پایان رسید. و اکنون کلام به مقام دوم می رسد.

مقام دوم :

در این مقام دوم ان شا الله از چندین مطلب بحث خواهیم کرد.

مطلب اول : معنای وصل و قطع و معنای رحم و قرابت و مقدار شمول آنها

در مباحث فقهی باید ابتدائا موضوع منقح شود و الفاظ و اصطلاحات مورد بررسی قرار گیرد. نه تنها در مباحث فقهی بلکه در هر مساله علمی در هر کجای دنیا قبل از بیان مساله ، مفهوم شناسی می کنند.

مقدمهً همین جا روشن باشد که صله رحم و قطع رحم جزء حقائق شرعیه نمی باشند بلکه در لسان روایات به همان معنای عرفی اش موضوع حکم واقع شده است فلذا از همین جهت است که لازم است معنای آن را بررسی کنیم تا در تطبیق بر روایات و ادله مقصود روشن باشد.

و اما لفظ صله از وصل گرفته شده است که واو از ابتدای آن حذف شده است و به جای آن تاء به آخرش اضافه شده است و تبدیل به صله شده است مثل عده که به همین صورت از وعد انتزاع شده است.

و اما همان طور که روشن است وصل ضد فصل می باشد و صله رحم محقق می شود با زیارت کردن و مراوده و ملاقات و نیکی کردن و احسان به هر روشی که ممکن باشد چه حضوری باشد چه تلفنی باشد چه با نامه و مکاتبه باشد و حتی گاهی اوقات به صرف پیغام فرستادن این صله رحم محقق می شود.

و اما لفظ قطیعه از قطع گرفته شده که معنایش روشن است و در اینجا قطع رحم به معنای هجران و دوری از ارحام است که با ترک زیارت ، ترک مراوده ، ترک ملاقات و ترک نیکی کردن محقق می شود.

مرحوم فخر الدین طریحی در مجمع البحرین در ذیل فرمایش حضرت که فرمودند : صلوا ارحامکم[1] اینچنین گفتند که « مراد از صله هر چیزی است که احسان نامیده می شود هرچند زیارت و ملاقات باشد یا مطائبه و مزاح و شوخی باشد یا همنشینی باشد و یا حتی سلام کردن باشد و ...»[2]

در گذشته به هدایایی که به شعرا داده می شد صله گفته می شد که نوعی احسان بود.

هکذا راغب اصفهانی در المفردات این چنین می گوید : قطع رحم همان هجران و دوری کردن است که به وسیله منع نیکی و امثل ذلک پیش می آید.[3]

علی ای حال ملاک و مرجع تشخیص صله و قطع در روابط با ارحام به عرف واگذار شده است.

فلذا قهرا بر اساس اختلاف عادات و اختلاف درجات قُرب و بُعد متغیر است فلذا کیفیت تحقق مصداقی و خارجی آن بر اساس ارتکاز عرف متشرعه می باشد.

به عنوان مثال ممکن است در منطقه ای یک رفتار و عادت احسان محسوب شود و در منطقه و عرف دیگری همان رفتار خلاف احسان باشد. یا همان طور که رفتن به خانه کسی و دید و بازدید در عرف احسان محسوب می شود ، ممکن در شرایط خاصی مثل فقر و یا شرایط ضعیف زندگی میزبان ، همین دید و بازدید خلاف احسان و بلکه تحقیر و تضعیف میزبان باشد و در این صورت صدق صله رحم نکند.

و اما لفظ رَحِم بر وزن فَعِل اسم ثلاثی مجرد است در اصل اسم موضع و محل تکوین رشد ولد بوده است (که در بدن زن می باشد) و سپس در مرور زمان این تعبیر رحم اطلاق شده است بر خویشاوندان در مقابل اجانب و غریبه ها.

وجه این انتقال هم این است که همه اقارب از یک رحم واحد به وجود آمده اند و مثل از یک جده هستند.

جناب راغب در المفردات همین گونه گفته اند که مقوله رحم از همین رحم زن اخذ شده است و سپس استعاره شده است برای روابط خویشاوندی چرا که همه این خویشاوندان در واقع از یک رحم واحده خارج می شوند.[4]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo