درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1402/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الاسره/صله الارحام و قطیعتها /تتمه واژه شناسی «رحم»

 

سخن در واژه شناسی «رحم» در کلمات فقها بود و به مختار و نظریه استاد محترم رسیدیم.

استاد محترم اینگونه فرمودند که رحم حقیقت شرعیه نیست و به همین جهت ارجاع به لغت و عرف می شود یعنی معنای رحم ، مفهوم مورد ادراک عرف و عقلا است. لذا در نظریه استاد ، قید اسلام و ارث بردن و محرم بودن اخذ نشده است چرا که عرف رحم را هر خویشاوندی که متصل باشد از طرف پدر یا مادر ، می داند.

به فرمایش علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه صدق عرفی ملاک است والّا همه انسان ها در جناب آدم و حوا به یک دیگر متصل هستند.

تا اینجا خلاصه ای از فرمایشات استاد محترم بیان شد.

اما اکنون به روایتی از مولانا علی بن موسی الرضا علیه السلام می رسیم.

موید این ادعا صحیحه بزنطی است حیث قال :

نَسَخْتُ‌ مِنْ‌ كِتَابٍ‌ بِخَطِّ أَبِي‌ الْحَسَنِ‌ رَجُلٌ أَوْصَى لِقَرَابَتِهِ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ وَ لَهُ قَرَابَةٌ مِنْ قِبَلِ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ مَا حَدُّ الْقَرَابَةِ؟ يُعْطِي مَنْ كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَرَابَةٌ أَوْ لَهَا حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ؟ فَرَأْيُكَ فَدَتْكَ نَفْسِي

فَكَتَبَ علیه السلام : إِنْ لَمْ يُسَمِّ أَعْطَاهَا قَرَابَتَهُ.[1]

خب در این روایت سائل از حضرت در مورد حد قرابت و غایت آن سوال می کند ؛ چرا که در مقدار حد قرابت ، اثر وجود دارد که اگر دائره قرابت وسیع باشد به هر نفر مقدار کمتری درهم می رسد و اگر دائره قرابت ضیق باشد ، مقدار بیشتری خواهد رسید.

حضرت در پاسخ می فرمایند : اگر خود موصی تعیین نکرده حد را یا افراد را ، به قرباء داده شود.

خب در همین جا مشخص است که حضرت تعریف رحم را در همان حد تعریف عرف می دانند چرا که بعد از این مقدار اصرار و الحاح سائل باز هم حضرت حدی تعیین نفرمود. به عبارتی همانطور که روشن است در این روایت راوی صراحتا و با اصرار از حضرت تقاضا می کند که حد قرابت و رحم را معلوم فرماید که حضرت هم با آن تعبیرشان تشخیص قرابت را به عرف ارجاع دادند.

علی ای حال این صحیحه سند خوبی است که برای تشخیص رحم تکلیف ما را روشن کرده است که باید به عرف رجوع کنیم فلذا بر همین اساس به نظر ما هم بهترین تعریف برای رحم و قرابت همین بیان اخیر است که مرحوم شیخ طوسی و ابن ادریس و علامه مجلسی و مشهور آن را ارائه داده اند فلذا همانطور که قبلا گفتیم در معنای رحم و قرابت همه خویشاوندانی که از طرف پدری و از طرف مادری صدق عرفی داشته باشند شامل شده و قید مسلمان بودن و محرم بودن و وارث بودن دخالتی در معنای قرابت ندارد.

مطلب دوم : استدلال بر وجوب صله رحم

پس از آن که ما در مباحث گذشته ثابت کردیم که قطع رحم جزء کبائر است قهرا حرمت آن ثابت شده است. فلذا کمترین مرتبه صله رحم که ضایع نمودن آن ملازم با قطع رحم است ، طبعا واجب خواهد بود.

اما اکنون به دنبال دلیل بر وجوب صله رحم هستیم چرا که بعضی از آقایان معتقدند که قطع رحم حرام است ولی صله رحم واجب نیست بلکه روایات و آیات آمر به صله رحم ، جنبه اخلاقی مساله را بیان میکنند.

علی ای حال در این مقام ما در صدد اثبات وجوب صله رحم علاوه بر حرمت قطع رحم هستیم.

یک دلیل روشن که اشاره هم شد این است که قطع رحم زمانی محقق می شود که صله رحم ولو در نازل ترین مرتبه یعنی حتی در سلام کردن ، ترک شود. خب وقتی قطع رحم حرام است ، لزوما کشف می شود که نازل ترین مرتبه از صله رحم واجب بوده است. چرا که اگر انجام پایین ترین مرتبه نباشد ، قهرا مرتکب حرام خواهیم شد.

این یک روش روشن و واضح است لکن ادله دیگری هم وجود دارد.

و اما آنچه که در این مطلب دوم از مقام دوم محل بحث است و سزاوار است که ان شا الله به آن بپردازیم عبارتست از بررسی نصوصی که در زمینه اثبات وجوب صله رحم وارد شده است.

اینجا معرکه انظار است که آیا می توان وجوب را ثابت کرد یا خیر؟

در مانحن فیه چند روایت وجود دارد :

فلذا نقول :

ما رواهالکلینی بسنده عن ابی بصیر عن ابی عبدالله علیه السلام قال :

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‌ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ‌ وَ لَوْ بِالتَّسْلِيمِ‌ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- ﴿وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً.﴾[2]

در این روایت ، آیا این صلوا ، امر وجوبی و دستوری است یا امر اخلاقی است؟

در آیه مذکور ، رقیب به معنای مراقب است که لازمه مراقبت ، علم است و بعید نیست رقیب را به علیم معنا کنیم.

ان شا الله استدلال و بررسی تفصیلی روایت شریفه در جلسه آینده انجام خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo