درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1402/12/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الاسره/صله الارحام و قطیعتها /سخن در حکم تکلیفی صله رحم

 

با توجه به تعطیلی دو روزه خلاصه ای از مباحث قبل را بیان میکنیم :

فرمایشات استاد محترم به اینجا رسید که آیا صله رحم متصف به وجوب ات یا خیر؟ عده ای از فقها هم اصرار دارند بر اثبات یک حکم و آن حکم حرمت قطع رحم است و حکم دیگری در این مقام نیست. آیات و روایات دال بر امر به صله رحم هم جنبه اخلاقی دارند.

عده ای دیگر عقیده دارند که تکلیف ما در مقام ، یک تکلیف است لکن دو جهت دارد مانند سکه دو رو که اصل سکه یکی است اما دو جهت دارد. از حیثی حکم حرمت دارد و از حیث دیگر حکم وجوب دارد. ادله این قول که دلالت بر وجوب صله رحم داشت نیز بیان شد و روایات دو گروه بود. یک گروه از روایات وجوب در حد اقل را ثابت میکرد و گروه دیگر روایات را مطلق واجب می کند و در جمع بین این دو طایفه این بود که روایات مطلق را حمل بر افضل افراد و استحباب می کنیم و قدر وجوب صله رحم همان روایات تعیین حد اقل است.

تذکر : بررسی برخی از اقوال فقهایی که قائل به وجوب صله رحم هستند.

حضرت استاد در جمع بندی دیدگاه دوم ، اقوالی از علما را بیان می فرمایند که تصریح به وجوب صله رحم می کنند و در این دیدگاه (علاوه بر ادله که بیان شد در جلسات گذشته) ، اقوال را نیز بیان می فرمایند.

1- مرحوم شهید اول رضوان الله علیه در کتاب القواعد و الفوائد که ایشان در همین زمینه اینچنین فرمودند :

الرابع: هل الصلة واجبة أو مستحبة؟

الجواب: أنها تنقسم إلى الواجب، و هو ما يخرج به عن القطيعة، فان قطيعة الرحم معصية بل قيل : هي من الكبائر.

و المستحب ، ما زاد عن ذلك.[1]

در جایی دیگر مرحوم شهید ره در همین رابطه این چنین فرموده اند :

ما الصلة التي يخرج بها عن القطيعة؟

و الجواب: المرجع في ذلك إلى العرف، لأنه ليس له حقيقة شرعية، و لا لغوية، و هو يختلف باختلاف العادات، و بعد المنازل و قربها.[2]

2- و هکذا کلام مرحوم علامه مجلسی رضوان الله علیه که ایشان هم اینچنین تصریح فرموده اند که :

فمن الصله ما یجب و ما یستحب ...[3]

در این فرمایش مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه ، واژه «ما یستحب» حائز اهمیت است زیرا که وجوب به معنای ثبوت هم به کار می رود ولی با استعمال لفظ «ما یستحب» ، مراد از لفظ «وجوب» حکم شرعی خواهد بود.

3- ابن ابی جمهور در کتاب اقطاب الفقهیه می فرماید :

و صلة الرحم من الواجبات الثابتة نصا و إجماعا[4]

اما استاد محترم در مقام بیان مختار خود ، ابتدائا دو تنبیه را بیان می فرمایند :

تنبیهان مختارنا :

تنبیه اول : بدون شک قطع رحم همان ترک صله رحم است و امر به صله رحم (که در روایات آمد) ملازمه دارد با نهی از ترک صله رحم. یعنی وقتی شارع مقدس امر به صله کرده است و آن را واجب کرده است قهرا به ترک آن راضی نیست پس وجوب صله ملازمه دارد با حرمت قطع صله فلذا از این جهت است که ما در اینجا در واقع یک تکلیف بیشتر نداریم (مثل امر به صلاه که ملازمه با حرمت ترک آن دارد یعنی وقتی شارع دستور وجوبی به صلاه داد قهرا به ترک آن راضی نیست اینک در ما نحن فیه هم هکذا) پس بدیهی است که در فرض عدم رعایت وجوب صله رحم و قطع رحم قهرا فقط یک معصیت اتفاق می افتد و تبعا فقط یک عقاب هم خواهد بود.

به عبارتی دیگر :

قطع رحم در واقع همان ترک صله رحم است که دو روی یک سکه هستند. مثل ضرب المثل معروف عنب و انگور است که هر دو یک معنا دارند. لذا اگر در روایات امر به صله رحم شده است (که قطعا شده است) ، فی الواقع ملازم با نهی از ترک صله رحم است.

البته در اصول فقه در مبحث « آیا امر به شی ، مقتضی نهی از ضد عام و ضد خاص است یا خیر؟» ، اختلاف نظر است. صاحب فصول و صاحب معالم این اقتضا را قبول دارند. اما عده ای از علمای اصولی مخالف این مساله هستند و استدلالاتی نیز بیان کرده اند هر چند در فقه خلاف این مبنای اصولی فتوا داده اند.

از نظر استاد محترم نیز همان نظریه اول که قبول اقتضا مذکور است ، صحیح است و معتقدند این مساله از ارتکازات عقلا است.

در مبحث فقهی خودمان امر به صله رحم را ملازم نهی از ترک صله رحم و یا نهی از قطع رحم میدانیم. به عبارتی باید بگوییم محور بحث ، مساله وجوب صله رحم است ، نه حرمت قطع رحم چرا که نهی از قطع رحم تاکید بر وجوب صله رحم است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo