درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه الاسره/صله الارحام و قطیعتها /بررسی حکم مساله در ارتباط با کفار غیر حربی

 

کلام در ارتباط مومن با ارحام کافر بود. سخن به قسم دوم از کفار که غیر حربی باشند ، رسید.

در رابطه با این فرض ، روایات متعدد و متنوع وجود دارد. هنر فقیه این است که برای دریافت نتیجه به همه روایات توجه کند و نتیجه را بر اساس تمامی روایات به دست بیاورد و چه بسا این کار در این فرض که روایات متعدد و متنوع است هستند ، صعب و مشکل باشد.

همان طور که بیان شد ، روایات متنوع هستند. بعضی ناظر به کفار ذمی هستند ، بعضی ناظر به وضعیت اضطرار است ، بعضی ناظر به کافری است که در مملکت کفر زندگی می کند. فرض کافر غیر حربی ذمی که تحت رعایت نظام اسلامی زندگی می کند ، اخص از مدعا می شود. علی ای حال روایات حقیقتا تعدد و تنوع در فروعات دارد که نیاز به دقت بیشتری دارد.

در جلسه سابق استاد محترم روایتی را مطرح فرمودند که حکم جواز صله رحم با کافر غیر حربی را در بستر اضطرار ثابت می کند و بررسی این روایت موکول به این جلسه شد.

قبل از توضیح بار دیگر به متن روایت توجه می کنیم :

ما رواها مصادف قال :

كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بَيْنَ مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ فَمَرَرْنَا عَلَى رَجُلٍ فِي أَصْلِ شَجَرَةٍ وَ قَدْ أَلْقَى بِنَفْسِهِ فَقَالَ مِلْ بِنَا إِلَى هَذَا الرَّجُلِ فَإِنِّي أَخَافُ أَنْ يَكُونَ قَدْ أَصَابَهُ عَطَشٌ فَمِلْنَا فَإِذَا رَجُلٌ مِنَ الْفَرَاسِينَ‌ طَوِيلُ الشَّعْرِ فَسَأَلَهُ أَ عَطْشَانُ أَنْتَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ لِي انْزِلْ يَا مُصَادِفُ فَاسْقِهِ فَنَزَلْتُ وَ سَقَيْتُهُ ثُمَّ رَكِبْتُ وَ سِرْنَا فَقُلْتُ هَذَا نَصْرَانِيٌّ فَتَتَصَدَّقُ عَلَى نَصْرَانِيٍّ فَقَالَ نَعَمْ إِذَا كَانُوا فِي مِثْلِ هَذَا الْحَالِ.[1]

[مصادف می گوید : همراه امام صادق علیه السلام در بین مسیر مکه و مدینه بودیم. دیدیم شخصی در کنار درختی افتاده است و وضعیت آشفته ای داشت. حضرت فرمود : به سراغ او برویم که احتمالا تشنه باشد. جلو رفتیم و متوجه شدیم این شخص از فراسین است و موهای بلند دارد. حضرت از او پرسید : آیا تشنه هستی؟ جواب داد : بله. حضرت فرمود : مصادف پیاده شو و آب به او بده. من نیز به آن شخص آب دادم و بعد از آن سوار مرکب شدم و راه افتادیم. به حضرت عرض کردم : آن شخص نصرانی بود و شما به او احسان کردید. حضرت فرمود : بله ، نصرانی بود و آنها هر گاه در این حال باشند به آن ها کمک می کنیم.]

بحث و مطلب این روایت این است که مقصود از «حال» چیست؟

ظاهر روایت این است که آن حال ، مقصود حال اضطرار است. اما احتمال دیگری هم دارد که مقصود ، حال کفر غیر حربی باشد که از ظاهر روایت دور است. اما احتمال اول مطابق با ظاهر است.

اما نکته مهم این است که به مثل این روایت نمی توان استدلال کرد. زیرا فرض این روایت بستر اضطرار است و اضطرار عنوان مستقل و ثانوی است.

لا یخفی که این روایت قهرا حمل می شود در غیر مورد رحم که شواهد هم اینگونه حکایت می کند که نه از ارحام مصادف است نه از ارحام حضرت صادق علیه السلام فلذا نسبت به ارحام از کفار ، آن عمومات به قوت خودش باقی است. مضاف بر اینکه همانطور که ملاحظه فرمودید بستر این روایت مربوط به فرض اضطرار است که اضطرار خود مستقلا از عناوین ثانویه می باشد فلذا خارج از بحث ما بوده و قهرا در این مقام قابلیت احتجاج و استشهاد را ندارد.

علی ای حال در جمع این روایت با سایر روایات که دال بر جواز هستند ، برای ما محرز است که اگر کافر غیر حربی بوده باشد ، برّ و احسان بر او جایز است مثل روایت اسحاق بن عمار از امام صادق علیه السلام عن ابیه علیه السلام أَنَّ عَلِيّاً ع کَانَ يَقُولُ‌ :

لَا يَذْبَحْ‌ نُسُكَكُمْ‌ إِلَّا أَهْلُ مِلَّتِكُمْ وَ لَا تَصَدَّقُوا بِشَيْ‌ءٍ مِنْ نُسُكِكُمْ إِلَّا عَلَى الْمُسْلِمِينَ وَ تَصَدَّقُوا بِمَا سِوَاهُ غَيْرَ الزَّكَاةِ عَلَى أَهْلِ الذِّمَّة[2]

[قربانی شما را (نسک مقصود اعمال حج است) جز اهل ملت و دین خودتان ، کسی قربانی نکند ؛ و از گوشت قربانی به جز مسلمین به کسی دیگر ندهید ؛ و از غیر آن ، به جز زکات واجب ، به کفار غیر حربی و ذمی احسان کنید]

این روایت دلالت بر جواز صدقات مندوبه بر اهل کتاب دارد البته به غیر از اضحیه ، بلکه شامل صدقات واجب غیر از زکات هم میتواند باشد. البته امکان دارد که این روایت حمل شود بر فرضی که اهل کتاب از اقارب بوده باشند هرچند که لا یخفی این روایت اخص از مدعا است چون در این روایت خصوص کافر غیر حربی اهل ذمه قید شده است در حالی که موضوع محل بحث ما مطلق کفار غیر حربی هستند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo