درس رسائل سید مهدی میر معزی

بخش5

1400/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الشرط الثالث من شرائط العمل بالاستصحاب: الشکّ اللاحق/تعارض الاستصحاب مع سائر الامارات و الاصول /تعارض الاستصحاب مع قاعدة الفراغ

 

متن کتاب: الموضع الثانی أنّ المراد بمحلّ الفعل المشكوك فی وجوده، هو الموضع الذی لو اتی به (1) فیه (2)، لم یلزم منه (3) اختلال فی الترتیب المقرّر (4)؛ و بعبارة اخرى: محلّ الشی‌ء هی مرتبته المقرّرة له (5) بحكم العقل أو بوضع الشارع أو غیره و لو كان نفس المكلّف من جهة اعتیاده بإتیان ذلك المشكوك فی ذلك المحلّ.

فمحلّ تكبیرة الإحرام، قبل الشروع فی الاستعاذة لأجل القراءة بحكم الشارع (6)؛ و محلّ كلمة «أكبر»، قبل تخلّل الفصل الطویل بینه (7) و بین لفظ الجلالة بحكم الطریقة المألوفة فی نظم الكلام (8)؛

    1. ای بالفعل المشکوک فی وجوده.

    2. ای فی ذلک الموضع.

    3. ای من اتیان الفعل المشکوک فی وجوده، فی ذلک الموضع.

    4. ای فی الترتیب المقرّر.

    5. ای مرتبة الشیء المقرّرة لذلک الشیء.

    6. عبارت «بحکم الشارع»، جار و مجرور و متعلِّق به متعلَّق محذوف ظرف یعنی «قبل الشروع الخ» می باشد ای: «فمحلّ تکبیرة الاحرام یکون بحکم الشارع، قبلَ الشروع فی الاستعاذة لأجل القراءة».

    7. ای بین لفظ «أکبر».

    8. عبارت «بحکم الطریقة المألوفة الخ»، جار و مجرور و متعلِّق به همان محذوفی است که ظرف «قبل تخلّل الفصل الخ» نیز متعلِّق به آن می باشد ای: «و محلّ کلمة «أکبر» یکون بحکم الطریقة المألوفة فی نظم الکلام، قبل تخلّل الفصل الطویل بینه و بین لفظ الجلالة».

 

متن کتاب: و محلّ الراء من «أكبر»، قبل أدنى فصل یوجب الابتداء بالساكن بحكم العقل (1) (2) (3)، و محلّ غسل الجانب الأیسر أو بعضه فی غسل الجنابة لمن اعتاد الموالاة فیه‌ (4)، قبل تخلّل فصل یخلّ بما اعتاده من الموالاة.

هذا كلّه ممّا لا إشكال فیه، إلّا الأخیر (5)؛ فإنّه ربما یتخیل انصراف إطلاق الأخبار (6) إلى غیره (7) (8)،

    1. عبارت «بحکم العقل»، جار و مجرور و متعلِّق به همان محذوفی است که ظرف «قبل أدنی فصل الخ» نیز متعلِّق به آن می باشد ای: «و محلّ الراء من «أکبر» یکون بحکم العقل، قبل أدنی فصلٍ یوجب الابتداء بالساکن».

    2. زیرا اگر حرف راء از لفظ «أکبر»، جدای از حروف قبلی این کلمه تلفّظ شود، ابتداء به ساکن لازم می آید و ابتداء به ساکن، عقلاً محال می باشد.

    3. ممکن است گفته شود لفظ راء در «أکبر»، ساکن نیست تا فصل معتنا به آن از لفظ باء، مستلزم محذور عقلی ابتداء به ساکن باشد؛ بلکه از آنجا که لفظ «أکبر»، خبر برای لفظ «الله» می باشد، مرفوع بوده و حرف آخر آن یعنی راء، ساکن نخواهد بود؛

گفته می شود مراد مرحوم مصنّف، صورت وقف بر لفظ «أکبر» است که اعراب آخر لفظ موقوفٌ علیه، خوانده نشده و ساکن تلفّظ می شود و لذا می فرمایند در صورت وقف، محلّ راء لفظ «أکبر» قبل از آن است که به حدّی میان راء و باء این لفظ فاصله بیافتد که مستلزم ابتداء به ساکن گردد[1] .

    4. ای فی غسل الجنابة.

    5. ای شمول قاعدة الفراغ و التجاوز بالنسبة الی تجاوز المحلّ بحسب اعتیاد المکلّف باتیان ذلک المشکوک فی ذلک المحلّ.

    6. ای الاخبار الدالّة علی عدم العبرة بالشکّ بعد تجاوز المحلّ.

    7. الی غیر المحلّ بحسب العادة.

    8. به نظر می رسد ادّعای انصراف اخبار قاعده فراغ و تجاوز، به خصوص فراغ و تجاوز از محلّ شرعی و عقلی و عدم شمول آنها نسبت به تجاوز از محلّ عادیّ، صحیح نباشد، زیرا هیچکدام از مبانی مطرح در منشأ انصراف، در اینجا متحقّق نیست؛

توضیح مطلب آن است که در منشأ انصراف اختلاف شده است: برخی آن را غلبه وجود فرد منصرفٌ الیه نسبت به سایر افراد می دانند، برخی غلبه استعمال لفظ در این فرد نسبت به سایر افراد و برخی کمال این فرد نسبت به سایر افراد؛ در حالی که در ما نحن فیه، میان سه فرد تجاوز از محلّ شرعی، تجاوز از محلّ عقلی و تجاوز از محلّ عادی، هیچکدام نسبت به سایر افراد، نه غلبه وجودی دارند، نه غلبه استعمالی و نه کمال بیشتر[2] .

 

متن کتاب: مع أنّ فتح هذا الباب بالنسبة إلى العادة (1) یوجب مخالفة إطلاقات كثیرة (2)؛ فمن اعتاد الصلاة فی أوّل وقتها (3) أو مع الجماعة، فشكّ فی فعلها (4) بعد ذلك (5)، فلا یجب علیه الفعل؛ و كذا (6) من اعتاد فعل شی‌ء (7) بعد الفراغ من الصلاة، فرأى نفسه فیه (8) و شكّ فی فعل الصلاة؛ و كذا (6) من اعتاد الوضوء بعد الحدث بلا فصل یعتدّ به أو قبل دخول الوقت للتهیؤ (9)، فشكّ بعد ذلك (10) فی الوضوء؛ إلى غیر ذلك من الفروع التی یبعد التزام الفقیه بها.

    1. ای فتح باب شمول قاعدة الفراغ و التجاوز لما اذا شکّ بعد تجاوز المحلّ بالنسبة الی العادة.

    2. مراد، اطلاقاتی است که دلالت بر وجوب عبادات دارند مثل «اقیموا الصلاة»، مثل «آتوا الزکاة»، مثل «کتب علیکم الصیام» و امثال آنها است، زیرا در صورتی که عمومات قاعده فراغ و تجاوز، شامل تجاوز از محلّ مشکوک به حسب عادت نیز بگردد، لازم می آید در این موارد، با اطلاق ادلّه مخالفت شود، زیرا اطلاق این ادلّه مقتضی آن است که در این موارد نیز صلاة، زکاة، صوم و غیر آن واجب بوده باشد.

    3. ای فیلزم بناءً علی شمول قاعدة الفراغ و التجاوز لما اذا شکّ بعد تجاوز المحلّ بالنسبة الی العادة، أنّ من اعتاد الصلاة فی اوّل وقتها الخ.

    4. ای الصلاة.

    5. بعد ذلک، قید برای «فشکّ» می باشد نه برای «فعلها» ای «فشکّ بعد زوال اوّل وقت الصلاة او بعد انتهاء الجماعة، فی فعل الصلاة».

    6. ای و کذا لا یجب الفعل علی من اعتاد الخ.

    7. ای مثل التعقیبات.

    8. ای فی ذلک الشیء.

    9. عبارت «أو قبل دخول الوقت للتهیّؤ» عطف بر عبارت «بعد الحدث بلا فصل یعتدّ به» می باشد ای «أو اعتاد الوضوء قبل دخول الوقت، للتهیّؤ للصلاة».

    10. ای بعد الفصل المعتدّ به من الحدث أو بعد دخول وقت الصلاة.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo