درس رسائل سید مهدی میر معزی

بخش5

1401/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الکلام فی احکام التعارض/المقام الثانی: فی التراجیح /المقام الرابع: فی بیان المرجّحات

 

متن کتاب: نعم قد یظهر من عبارة الشیخ قدّس سرّه فی الاستبصار خلاف ذلك (1)، بل یظهر منه أنّ الترجیح بالمرجّحات یلاحظ بین النصّ و الظاهر، فضلا عن الظاهر و الأظهر؛ فإنّه (2) قدّس سرّه بعد ما ذكر حكم الخبر الخالی عمّا یعارضه، قال: «و إن كان هناك ما یعارضه (3)، فینبغی أن ینظر فی المتعارضین، فیعمل على أعدل الرواة فی الطریقین؛ و إن كانا (4) سواء فی العدالة، عمل على أكثر الرواة عددا (5)؛ و إن كانا متساویین فی العدالة و العدد و كانا عاریین عن جمیع القرائن التی ذكرناها، نُظِرَ (6): فإن كان متى عُمِلَ بأحد الخبرین، أمكن العمل بالآخر (7) على بعض الوجوه و ضرب من التأویل (8)، كان العمل به (9) أولى من العمل بالآخر (10) الذی یحتاج مع العمل به (10) إلى طرح الخبر الآخر (11)؛ لأنّه یكون العامل به (12) عاملا بالخبرین معا (13) (14)؛

    1. ای خلاف ما ذکرناه من تقدیم الاقوی دلالةً علی الاضعف دلالةً مطلقاً و ان کان الاضعف دلالةً راجحاً بالمرجّحات الداخلیّة.

    2. ای الشیخ رحمه الله.

    3. ای الخبر.

    4. ای الطریقین.

    5. ای عمل علی المشهور.

    6. ای ان کانا عاریین من المرجّحات الصدوریّة والجهة الصدوریّة، نُظِرَ فی المرجّحات الدلالیّة و الجمع العرفیّ.

    7. و هو الدلیل الظاهر فی قبال الدلیل الاظهر او النصّ.

    8. مثل حمل امر بر استحباب، حمل عامّ بر خاصّ و یا حمل مطلق بر مقیّد.

    9. ای العمل بأحد الخبرین الذی لا یقبل التأویل مع العمل بالخبر الآخر علی بعض الوجوه و ضربٍ من التأویل.

    10. ای بظاهر الخبر الآخر.

    11. ای طرح الخبر الاوّل الذی لا یقبل التأویل و هو الدلیل الاظهر او النصّ فی قبال الدلیل الظاهر.

    12. ای العامل بالخبر الذی لا یقبل التأویل و هو الدلیل الاظهر او النصّ فی قبال الدلیل الظاهر.

    13. عاملاً باحد الخبرین علی نصّه او ظهوره و عاملاً بالخبر الآخر علی تأویلٍ.

    14. به خلاف عامل به خبر ظاهر که صرفاً عامل به خبر ظاهر بوده و باید خبر اظهر یا نصّ را طرح نماید.

 

متن کتاب: و إن كان الخبران یمكن العمل بكلّ منهما و حمل الآخر على بعض الوجوه من التأویل (1)، و كان لأحد التأویلین خبر یعضده (2) أو یشهد به (2) على بعض الوجوه – صریحا (3) أو تلویحا (4)، لفظا (5) أو دلیلا (6) (7)- و كان الآخر عاریا عن ذلك (8)، كان العمل به (9) أولى من العمل بما لا یشهد له شی‌ء من الأخبار؛

و إذا لم یشهد لأحد التأویلین خبر آخر و كانا (10) متحاذیین، كان العامل مخیرا فی العمل بأیهما شاء»، انتهى موضع الحاجة.

    1. مثل اینکه متعارضین، عموم و خصوص من وجه داشته باشند مثل «اکرم العلماء» و «لا تکرم الفسّاق» که در مورد اجتماع یعنی عالم فاسق، می توان به هر کدام از این دو دلیل تمسّک نموده و دلیل دیگر را بر معنای خلاف ظاهر خود حمل نمود به اینکه «لا تکرم الفسّاق» را به واسطه «اکرم العلماء» تخصیص زده و حکم به وجوب اکرام عالم فاسق نمود یا آنکه بالعکس، «اکرم العلماء» را به «لا تکرم الفسّاق» تخصیص زده و حکم به حرمت اکرام عالم فاسق نمود.

    2. ای ذلک التأویل.

    3. یعنی به دلالت مطابقیّه مثل اینکه حضرت در خبر ثالثی بفرمایند: «العالم مهما کان، یجب اکرامه» که اباء از تخصیص داشته و صریح در اراده وجوب اکرام عالم فاسق می باشد.

    4. یعنی به دلالت التزامیّه اعمّ از آنکه مفهوم موافق باشد که مرحوم مصنّف با عبارت «لفظاً» به آن اشاره نموده اند و یا مفهوم مخالف که با عبارت «دلیلاً» به آن اشاره نموده اند.

    5. یعنی به مفهوم موافق مثل اینکه حضرت در خبر ثالثی بفرمایند: «العالم الذی لا یراعی المروّة لا یُکرَم» که به مفهوم موافق و به طریق اولی دلالت بر عدم وجوب اکرام عالم فاسق خواهد داشت.

    6. مراد از «دلیل» در اینجا، «دلیل الخطاب» یا همان مفهوم مخالف می باشد.

    7. یعنی به مفهوم مخالف مثل اینکه حضرت در خبر ثالثی بفرمایند: «حرمة العالم بتقواه، و الّا فهو و ابلیس سواء» که به مفهوم مخالف دلالت بر آن خواهد داشت که عالم فاسق، حرمتی نداشته و لذا اکرام او واجب نخواهد بود.

    8. ای عن خبر یعضده أو یشهد به على بعض الوجوه، صریحا أو تلویحا، لفظا أو دلیلا.

    9. ای بالتأویل الذی له خبر یعضده أو یشهد به على بعض الوجوه، صریحا أو تلویحا، لفظا أو دلیلا.

    10. ای التأویلین.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo