درس رسائل سید مهدی میر معزی

بخش5

1401/03/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الکلام فی احکام التعارض/المقام الثانی: فی التراجیح /المقام الرابع: فی بیان المرجّحات

 

متن کتاب: أمّا النسخ - فبعد توجیه وقوعه (1) بعد النبی صلى اللّه علیه و آله و سلّم بإرادة كشف ما بینه النبی صلى اللّه علیه و آله و سلّم للوصی علیه السّلام، عن غایة الحكم (2) الأوّل و ابتداء الحكم الثانی (3) (4)- مدفوع: بأنّ غلبة (5) هذا النحو من التخصیصات (6) یأبى عن حملها (6) على ذلك (7) (8)،

    1. ای النسخ.

    2. عبارت «عن غایة الحکم الاوّل الخ»، جار و مجرور و متعلّق به «کشف» می باشد.

    3. بنا بر این در واقع نسخ در همان زمان پیامبر اکرم (ص) اتّفاق افتاده است و حضرت موارد نسخ را برای معصومین بیان نموده اند و معصومین نیز برای ما بیان می نمایند، نه اینکه دلیل ثانی که در زمان معصوم (ع) وارد شده است، ناسخ دلیل اوّل وارد در زمان پیامبر اکرم (ص) باشد.

    4. و اینکه ادلّه ای مثل خطبه غدیر در حجّة الوداع که دلالت بر بیان تمامی احکام توسّط پیامبر اکرم (ص) دارند اعمّ از آن است که تمامی احکام را برای عموم بیان نموده باشند و یا اینکه بعضی احکام را بر ای عموم مردم و برخی دیگر را برای خصوص وصیّ (ع) بیان نموده باشند و وصیّ وظیفه بیان این بعض احکام را در زمان خود داشته باشد.

    5. ای اکثریّتها بالنسبة الی سائر التخصیصات.

    6. ای تخصیص العمومات المتقدّمة فی كلام النبی أو الوصی أو بعض الأئمّة علیهم السّلام بالمخصّصات الواردة بعد ذلك بمدّة عن باقی الأئمّة علیهم السّلام.

    7. ای علی النسخ.

    8. زیرا همانطور که گذشت نسخ در همان زمان پیامبر اکرم (ص) نیز امری نادر بوده و لذا حمل این تخصیصات کثیره بر چنین امر نادری بعید بوده و مورد پسند عرف نخواهد بود.

 

متن کتاب: مع أنّ الحمل على النسخ (1) یوجب طرح ظهور كلا الخبرین فی كون مضمونهما حكما مستمرّا من أوّل الشریعة إلى آخرها (2) (3)، إلّا أن یفرض المتقدّم ظاهرا فی الاستمرار (4)، و المتأخّر غیر ظاهر (5) بالنسبة إلى ما قبل صدوره (6)، فحینئذ (7) یوجب طرح ظهور المتقدّم لا المتأخّر كما لا یخفى. و هذا (8) لم یحصل فی كثیر من الموارد بل أكثرها (9).

و أمّا اختفاء المخصّصات (10)، فیبعّده (11) بل یحیله (11)- عادة- عموم البلوى بها (12) من حیث العلم و العمل (13)، مع إمكان دعوى العلم (14) بعدم علم أهل العصر المتقدّم و عملهم (15) بها (12)، بل المعلوم جهلهم (16) بها (12).

    1. ای فی الخاصّ و المقیّد الذی ورد بعد مدّةٍ من العمل بالعامّ و المطلق.

    2. ای آخر الشریعة.

    3. در حالی که حمل بر تخصیص، موجب طرح ظهور عامّ و خاصّ یا مطلق و مقیّد در استمرار و عموم ازمانی نمی باشد.

    4. ای فی کون مضمونه حکماً مستمرّاً من اوّل الشریعة الی آخرها.

    5. ای فی کون مضمونه حکماً مستمراً.

    6. بل یکون المتأخّر ظاهراً فی کون مضمونه حکماً مستمرّاً بعد صدوره الی آخر الشریعة فقط.

    7. ای حینئذ فُرِضَ المتقدّم ظاهراً فی الاستمرار و المتأخّر غیر ظاهر بالنسبة الی ما قبل صدوره.

    8. ای طرح ظهور كلا الخبرین فی استمراریّة الحکم من اوّل الشریعة الی آخرها او طرح ظهور خصوص العامّ بناءً علی ظهوره فی استمراریّة الحکم من اوّل الشریعة الی آخرها و عدم ظهور الخاصّ فی استمراریّة الحکم بالنسبة الی قبل صدورها.

    9. زیرا در اکثر موارد وجود قرینه، قرینه بر این وجود دارد که مراد از عامّ و خاصّ، استمرار زمانی حکم آنها از اوّل شریعت تا آخر شریعت می باشد و موارد نسخ و اراده عدم استمرار زمانی حکم، نادر بوده و حمل این مخصّصات کثیره بر این امر نادر، مورد پسند عرف نخواهد بود.

    10. ای احتمال کون الخاصّ کاشفاً عن قرائن خاصّة مقارناتٍ للعامّ.

    11. ای اختفاء المخصِّصات.

    12. ای بالمخصِّصات.

    13. در نتیجه وقتی مخاطبین به عامّ، همگی عالم به چنین قرینه خاصّه ای بوده و به آن عمل می نموده اند، سیره آنها بر عمل به خاصّ، استمرار پیدا کرده و برای آیندگان مخفی نمی گردید تا نیاز به تکرار مخصّص توسّط ائمّه بعدی علیهم السلام وجود داشته باشد.

    14. ای علمنا.

    15. عبارت «و عملهم» عطف بر منفی یعنی «علم اهل العصر الخ» می باشد ای: «و عدم عملهم بالمخصّصات».

    16. ای اهل العصر المتقدّم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo