درس خارج فقه استاد سید علی محققداماد
96/09/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب النكاح/نكاح المتعة /عده
اشاره
حضرت استاد در این جلسه به بررسی مفاد آیه 4 سوره طلاق و نقد تفسیر سید مرتضی از این آیه و خصوصا قید «ان ارتبتم» در این آیه شریفه میپردازند. از نگاه ایشان قید مذکور اشاره به شک در موضوع داشته و آیه ارتباطی با شک حکمی پیدا نمیکند.
زمینه بحث
اشاره شد که هشت روایت مبنی بر عدم لزوم رعایت عده از طرف غیر مدخول بها و غیر یائسه و غیر بالغه نیاز به عده ندارند. اما در مقابل هفت روایت مخالف را نقل نمودیم؛ علاوه بر آن اشاره شد که آیه 4 سوره طلاق با بیانی که سید مرتضی در انتصار مطرح نموده، به عنوان معارض مطرح است. در این آیه میفرماید: ﴿وَ اللّٰائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسٰائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلٰاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللّٰائِي لَمْ يَحِضْنَ﴾ این آیه دلالت بر این دارد که در موارد مذکور هم عده این زنان عده دارند و هم مدت عده آنها سه ماه است. قید ﴿ان ارتبتم﴾ در آیه به معنای این است که «اگر حکم این موارد را نمیدانید پس حکم چنین است» و این آیه در پاسخ به سوال سائل مطرح شده است. بیان مرحوم سید مرتضی به طور کامل در جلسه گذشته مطرح شد. حال باید دید که جمع بین این دو دسته از ادله به چه صورت است؟
آیات مرتبط با بحث
در مقام بیان و استدلال ابتدا روایات را خواندیم و بعد به سراغ آیه کریمه رفتیم ولی در مقام تحلیل و حلّ مسأله ابتدا به سراغ معنای آیه میرویم. برای بررسی این موضوع ابتدا به صورت کلی به آیاتی که در مورد طلاق و عده بیان شده است توجه خواهیم نمود.
آیه اول: سوره بقره، آیه 228 (عده طلاق)
﴿وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[1]
تربّص به معنای صبر کردن و همان عده نگهداشتن است است. این آیه میفرماید زنان مطلقه باید سه قرء عده نگهدارند.
آیه دوم: سوره بقره، آیه 234 (عده وفات)
﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[2]
در این آیه هم عده وفات مطرح میشود و به این نکته پرداخته میشود که زنان بیوه میتوانند با مردان دیگر ازدواج کنند و در حقیقت با بیان این نکته خط بطلانی بر تعصبات دوره جاهلیت میکشد؛ تعصباتی که بر اساس آن زن بیوه حق ازدواج نداشت.
آیه سوم: سوره طلاق، آیه 1
﴿يا أيها النبي إذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن وأحصوا العدة واتقوا الله ربكم﴾[3]
در این آیه اصل مسأله لزوم عده مطرح میشود و از نظر ترتیب مطلب مقدم بر آیات دیگر است. در این آیه بیان میکند که در صورت طلاق عده لازم است و باید عده با دقت حساب شود و نمیتوان با حساب غیر دقیق از آن گذشت.
آیه چهارم: سوره احزاب، آیه 49
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا ۖ فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا﴾[4]
این آیه استثناء نسبت به موارد قبل است و بیان مینماید که در صورت عدم دخول عده لازم نیست. در حقیقت این آیه حقی را به نفع زوج علیه زوجه اثبات مینماید. چرا که در این صورت امکان رجوع برای مرد وجود دارد و لذا تعبیر آیه چنین است که «لکم علیهن» یعنی به نفع شما مردان است.
آیه پنجم: سوره طلاق، آیه 4
﴿وَ اللّٰائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسٰائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلٰاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللّٰائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا ﴾[5]
در این آیه عده سه طائفه مطرح شده است. دو طائفه که بحث شد و طائفه سوم درباره زن حامله است که عدهاش با وضع حمل است و تفصیلاتی دارد که اشاره خواهد شد. مرحوم سید مرتضی در تفسیر این آیه روایتی از مترف از عمرو بن سالم نقل میکنند و میگویند:
«قال قال ابیّ ابن کعب يا رسول الله إن عددا من عدة النساء لم تذكر في الكتاب: الصغار و الكبار و أولات الأحمال، فأنزل الله عز و جل ﴿وَ اللّٰائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيض»﴾ إلى قوله ﴿وَ أُولٰاتُ الْأَحْمٰالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ﴾ فكان سبب نزول هذه الآية الارتياب الذي ذكرناه.
مرحوم سید مرتضی با تکیه بر این روایت معنای آیه را به گونهای که اشاره شد معنا نمودند و بر معنای معروف بین شیعه اشکال نمود.
نقد دیدگاه سید مرتضی
البته این روایت، روایت عامی است و از نظر ما حجت نیست. ولی با قطع نظر از این نکته باید در متن خود این روایت دقت کنیم. روایت میگوید ابیّ پیش پیامبر آمد و گفت حکم طلاق بیان شده است ولی در این موارد بیان حکم نشده است. در صورتی که با توجه به آیات قبل، عمومات آیات پیشین برای بیان حکم کفایت میکرد و چنین سؤالی از اساس معنا ندارد. بنابراین در خود این روایت امارات کذب وجود دارد. چرا که روایت مشتمل بر سؤالی است که غلط است.
اشکال
در آیات قبلی که قرائت نمودید، بحث عده روی قرء رفته است ولی در اینجا بحث درباره زنی است که اساسا حیض نمیشود. پس سؤال و شک معنا دارد.
پاسخ:
اصل لزوم رعایت عده از عمومات آیات قبل استفاده میشود. اما این که چه مقدار عده نگهدارد را میتوان تا زمانی که یقین به خروج کند.
باید در نظر داشت که به صورت کلی تمام احکام شرعی از سوی شارع به صورت جدید مطرح میشود و معنا ندارد که شک در احکام به وجود بیاید. البته در چند مورد بحث «یسألونک» آمده است که زمینهای برای بیان مسأله است. ولی مسأله عمده این است که همه احکامی که در قرآن بیان شده است جدید و تازه است ولی در هیچ کجا نمیگوید اگر نمیدانید حکمش چنین است. حتی در مواردی که در جاهلیت سابقه داشته باشد ولی باز هم حکم در اسلام جدید است. در هیچ کدام از این احکام مسأله «اگر نمیدانید» مطرح نشده است؛ چرا که اگر تازه نیست پس باید به عمومات رجوع کرد و اگر عمومات شاملش نمیشود و حکم جدیدی است، تعبیر به نمیدانید معنا ندارد. چرا که این احکام جعل شده است و پیش از جعل چیزی نبوده است تا بدانند. ذکر این نکته هم لازم است که مباحث عام و مباحث الفاظ مباحث جدیدی نیست بلکه مباحثی است که عرف به صورت ارتکازی میداند و این مباحث حتی بحث عقلی هم نیست. اما در علم اصول همان ارتکازات عقلایی به صورت قانون ثبت شده است. پس نمیتوان گفت که این مباحث در سدههای بعد مطرح شد. بنابراین تفسیر «ان ارتبتم» به معنای ندانستن قابل قبول نیست و چارهای نیست غیر از اینکه بگوییم معنای دیگری دارد.
مرحوم طبرسی در مجمع البیان روایتی را نقل میفرماید که صاحب وسائل نیز آن ذکر نموده است:
20- الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ الطَّبْرِسِيُّ فِي مَجْمَعِ الْبَيَانِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ اللّٰائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ من نسائکم ان ارتبتم- فَلَا تَدْرُونَ لِكِبَرٍ ارْتَفَعَ حَيْضُهُنَّ- أَمْ لِعَارِضٍ فعدتهن ثلاثة اشهر.[6]
در زمان قدیم و حتی تا دوره کنونی بسیاری از مردم زمان تولد و سن دقیقشان را نمیدانستند و برای همین این مسأله زیاد پیش میآمد که به واسطه همین موضوع، شک به وجود میآمد. بنابراین محل بحث آیه در شک موضوعی است و نه شک در حکم.