درس خارج فقه استاد عباس مسلمیزاده
1402/07/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الطهارة/ النجاسات/ الکافر
خلاصهی مباحث گذشته
بحث دربارهی منکر ضروری بود. طبق فرمایش مرحوم سید کافر کسی است که منکر الوهیت یا توحید یا رسالت و یا منکر یک ضروری از ضروریات دین باشد. بیان شد که چهار نظریه دربارهی کفر منکر ضروری وجود دارد:
1. انکار ضروری مستقلاً موجب کفر است، هرچند که انکار او مستلزم انکار رسالت نباشد. ظاهر کلام اصحاب و علامه حلی بیانگر این قول است.[1]
2. انکار ضروری در صورتی که منجر به انکار رسالت شود موجب کفر است. سید مرتضی[2] ، سید بحرالعلوم[3] ، مرحوم امام خمینی[4] و محقق خوئی[5] قائل به این نظریه هستند.
3. اگر منکر ضروری در بلاد اسلامی متولد شده و رشد یافته و با ضروریات دین آشنا بوده، کافر است و در غیر این صورت، انکار او موجب کفر نیست. این قول منسوب به صاحب جواهر است.[6]
4. تفصیل بین منکر مقصر و منکر قاصر که نظریهی شیخ اعظم انصاری است.[7]
ظاهر اصحاب قول اول است. دلیل این قول سه طایفه از روایات است:
1. صحیحهی برید عجلی که در آن، راوی از کمترین حد شرک سؤال نموده و امام علیهالسلام فرمودند: اگر کسی به هسته بگوید سنگریزه و به سنگریزه بگوید هسته و به آن متدین و باورمند باشد. این تعبیر از باب مثال است و مراد از آن کسی است که یک حکم دینی را تغییر دهد و مثلاً حلالی را حرام و حرامی را حلال بداند. بنابر این روایت، چنین رفتاری شرک بوده و مقصود از شرک نیز همان کفر است:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى مَا يَكُونُ الْعَبْدُ بِهِ مُشْرِكاً قَالَ فَقَالَ مَنْ قَالَ لِلنَّوَاةِ إِنَّهَا حَصَاةٌ وَ لِلْحَصَاةِ إِنَّهَا نَوَاةٌ ثُمَّ دَانَ بِهِ.[8]
2. صحیحهی ابیالصباح الکنانی که امام باقر علیهالسلام نقل کرده که فردی از امیرالمؤمنین علیهالسلام سؤال کرد: اگر کسی شهادت به وحدانیت خدا و رسالت نبی خاتم دهد، آیا او مؤمن است؟ حضرت فرمود: پس جایگاه فرائض کجاست. و در ادامهی روایت آمده است: پس چرا اگر کسی فرائض و واجبات را انکار کند کافر است؛ یعنی منکر فرائض کافر است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ مُؤْمِناً قَالَ فَأَيْنَ فَرَائِضُ اللَّهِ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ لَوْ كَانَ الْإِيمَانُ كَلَاماً لَمْ يَنْزِلْ فِيهِ صَوْمٌ وَ لَا صَلَاةٌ وَ لَا حَلَالٌ وَ لَا حَرَامٌ قَالَ وَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً يَقُولُونَ إِذَا شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ قَالَ فَلِمَ يُضْرَبُونَ الْحُدُودَ وَ لِمَ تُقْطَعُ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً أَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ خُدَّامُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ جِوَارَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْحُورَ الْعِينَ لِلْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ فَمَا بَالُ مَنْ جَحَدَ الْفَرَائِضَ كَانَ كَافِراً.[9]
3. صحیحهی عبدالله بن سنان که نقل میکند که از امام صادق علیهالسلام سؤال شد: کسی که مرتکب کبیره شده و میمیرد، آیا ارتکاب کبیره او را از اسلام خارج میکند؟ و اگر عذاب شود، عذاب او همچون مشرکین است یا فقط مدتی محدود عذاب میشود؟ امام علیهالسلام فرمود: کسی که گناه کبیرهای را مرتکب شود و گمان کند که حلال است، از جرگهی اسلام خارج میشود و به شدیدترین عذاب گرفتار خواهد شد. ولی اگر مرتکب معصیت شده اما میداند که این کار حرام است و معتقد است که گناه کرده و سپس بمیرد، این کار او را از ایمان خارج میکند، اما از اسلام خارج نمیشود و عذابش نیز آسانتر از فرد اول است:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنِ الرَّجُلِ يَرْتَكِبُ الْكَبِيرَةَ مِنَ الْكَبَائِرِ فَيَمُوتُ هَلْ يُخْرِجُهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ إِنْ عُذِّبَ كَانَ عَذَابُهُ كَعَذَابِ الْمُشْرِكِينَ أَمْ لَهُ مُدَّةٌ وَ انْقِطَاعٌ فَقَالَ مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ إِنْ كَانَ مُعْتَرِفاً أَنَّهُ أَذْنَبَ وَ مَاتَ عَلَيْهِ أَخْرَجَهُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُخْرِجْهُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ كَانَ عَذَابُهُ أَهْوَنَ مِنْ عَذَابِ الْأَوَّلِ.[10]
در ادامه به نقد و بررسی ادلهی این قول میپردازیم.