< فهرست دروس

درس خارج فقه عباس مسلمی‌زاده

99/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الاجتهاد و التقليد/ فروعات و مسائل / مسأله چهلم از عروة الوثقی

 

تصدیر

بحث در مورد مسأله چهلم از کتاب شریف عروةالوثقی بود که فرمودند شخصی عباداتی را انجام داده است ولکن عن تقلیدٍ نبوده است. در این جا گفته شد که گاهی شخص عالم به کیفیت این عبادات می‌باشد؛ یعنی می‌داند که این عبادت انجام شده موافق و مطابق با واقع بوده و یا مطابق با فتوای مَن یجب علیه تقلیده بوده است. در این صورت، ظاهر کلام مرحوم سید این است که نیازی به اعاده در وقت و قضا در خارج وقت نیست.(هذا حکم صورة الاولی مِن الصور الثلاثة).

صورت دوم:

اما صورت دوم از صور سه‌گانه مطرح شده در جلسه قبل، این است که شخص مکلف علم دارد و می‌داند که عبادات او مطابق با واقع نبوده و یا مطابق با فتوای مجتهد لازم التقلید نبوده است. مشهور علماء در خصوص حکم این صورت فرموده‌اند که این عبادت، عبادت صحیحی نیست. به دلیل این که این عبادت مطابق با واقع نبوده است.(دلیل الاول من المقام الاول، مقتضی القاعدة الاولیة). ولی برخی با استناد به قاعده فقهی لاتعاد گفته‌اند که اگر خلل به عبادت در غیر موارد مستثنی در حدیث باشد نیازی به اعاده و قضا نیست. چرا که مفهوم حدیث لا تعاد این است که اگر خلل وارده از این پنج مورد بود، نماز باطل است و باید اعاده شود. اما اگر غیر از این موارد بود نماز باطل نیست و نیازی به اعاده نیست.(دلیل الثانی من المقام الاول، مقتضی قاعدة لا تعاد فی الاعادة و القضاء).

 

ما یلاحظ علی قاعدة لا تعاد فی المسألة

اولا این فرمایش خلاف مشهور است. و ثانیاً مورد این روایت خلل به اجزاء در باب صلاة می‌باشد. و ثالثاً حدیث لا تعاد شامل ناسی و ساهی می‌شود یعنی اگر کسی فراموش کرد که تشهد و یا احد السجدتین (که غیر از موارد مستثنی است) را به جا آورد و یا سهواً تشهد را به جا نیاورد، در این مورد بر اساس حدیث لا تعاد نیازی به اعاده صلاة نیست.بنابراین، حدیث لا تعاد شامل جاهل به حکم نمی‌شود.

 

صورت سوم:

شک در مطابقت و عدم مطابقت با حکم واقعی یا حکم ظاهری (فتوی من یجب علیه تقلیده)

در این صورت شخص نمی‌داند که عمل عبادی او مطابق با واقع بوده است و یا خیر. مثلاً شخص الان علم پیدا کرده است که نماز باید همراه با سوره باشد اما شک دارد که عبادتش را با سوره انجام داده و یا بدون سوره. در این صورت آیا باید این عبادت را اعاده بکند در داخل وقت و قضاء کند در خارج وقت و یا خیر؟

برخی گفته‌اند که این شخص به مقتضای قاعده باید نمازش را اعاده بکند.به دلیل قاعده اشتغال یعنی می‌داند که ذمّه و عهده ایشان مشغول به صلاة بوده و اشتغال یقینی برائت یقینی می‌طلبد و باید از عهده امتثال امر صلاة برآید. بنابراین باید این عبادتش را اعاده بکند تا قطع و یقین به فراغ ذمّه پیدا کند. اما آیا قضا هم بر او واجب است و یا خیر؟ گفته شده است که به دلیل قاعده فراغ، قضاء در خارج وقت لازم نیست. چون که شخص بعد از فراغ از عبادت شک می‌کند که آیا آن عبادت که انجام داده است و از او فارغ شده صحیح بوده و یا خیر، طبق قاعده فراغ بنا را بر صحت عمل گذاشته و قضای آن واجب نیست.

 

هل القضاء تابع للاداء؟

یک بحثی در علم اصول هست که می‌گویند آیا قضاء تابع اداء است و یا خیر؟ یعنی مثلا شارع مقدس فرموده‌اند؛ صلِّ الصبح و شخص نماز صبحش قضاء شده است. سوال اینجا است که وجوب قضاء نماز صبح ایشان همان امر صلّ الصبح است و یا نیازمند امر جدیدی می باشد. به عبارتی دیگر وجوب قضاء نماز همان امر اداء است و یا نیازمند امر دیگری همچون صلّ الصبح قضاءً می‌باشد؟ مشهور علماء می‌گویند که قضاء تابع اداء نمی‌باشد و وجوب قضاء نیازمند امر جدیدی می‌باشد و فرض بر این است که شارع چنین امری ندارد. و ثانیاً قضاء در موردی است که عنوان فوت محرز باشد و در ما نحن فیه فوت مشکوک است چرا که فرض بر این است که شخص شک دارد که نمازش صحیح بوده و یا خیر. بنابراین، قضا لازم نیست.

 

نکتة شریفة دقیقة

ان قلت: ما به واسطه استصحاب عدم ازلی عنوان فوت را محرز می‌کنیم و فوت ثابت می‌شود. به این صورت که شخص قبل از تولدش و یا قبل از مکلّف شدنش نماز نمی‌خواند الان شک می‌کنیم که که نمازی را که خوانده است آیا به حساب می‌آید و یا خیر؟ صحیح بوده است و یا خیر؟ پس ما در صورت شک آن عدم را استصحاب می‌کنیم.

قلت: فوت از لوازم عقلیه مستصحب (عدم ازلی) می‌باشد و اثبات آن به وسیله استصحاب، اصل مثبت است و اصل مثبت حجت نمی‌باشد.بنابراین، اگر بخواهیم فوت را به وسیله استصحاب اثبات کنیم اصل مثبت می‌شود که حجت نمی باشد.

 

نهایتاً در ما نحن فیه (الصورة الثالثة و هی صورة الشک بالمطابقة) قضاء واجب نیست البته اگر قائل به عدم تبعیت قضاء للاداء بشویم. اما اگر قائل به تبعیت قضاء للاداء بشویم باید گفت که قضاء واجب است چرا که آن امر اداء شامل وجوب قضاء هم می‌شود زیرا الاشتغال الیقینی یستدعی البرائة الیقینیة.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo