درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1401/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غناء/ادله حرمت غناء/بررسی روایات دال بر حرمت

 

مطلب درباره ذکر اخباری بود که برای حرمت غناء مطرح شده است. روایات در این باب زیاد و تعدادی از آنها معتبر هستند.

روایت تفسیر امام عسکری ع :وَ مَنْ تَغَنَّى بِغِنَاءٍ حَرَامٍ يَبْعَثُ فِيهِ عَلَى الْمَعَاصِي- فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ.

نکته نخست: دلیلی بر انتساب تفسیر موجود به امام حسن عسکری ع وجود ندارد.

در مورد انتساب کتاب دو نگاه وجود دارد 1- برخی مثل حاجی نوری و دیگران اصرار دارند بر اینکه این تفسیر از خود آن بزرگوار است[1]

2- برخی هم مثل آقای خامنه ای انتساب کتاب به حضرت را نمی پذیرند.

بررسی دلالی حدیث

دلالت این روایت از یک جهت خوب است در این روایت شجره طوبی توصیف شده است و درباره شجره زقوم این طور فرموده اند وَ مَنْ تَغَنَّى بِغِنَاءٍ حَرَامٍ يَبْعَثُ فِيهِ عَلَى الْمَعَاصِي- فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. یکی از شاخه های زقوم این است که انسان تغنی کند به غناء حرامی که انسان را بر عمل معصیت بر می انگیزد این روایت نشان می دهد که موضوع غناء یک چنین چیزی است؛ غناء محرمی که انسان را بعث به حرام می کند نه هر آوازه خوانی ای بلکه آوازه خوانی هایی که انسان را به گناه تحریک می کند می شود موضوع حرام.

اگراین حدیث از لحاظ سند حدیث صحیحی بود ما می توانستیم آن را شاهدی بگیریم بر مراد از غناء در خیلی از روایات، اما متاسفانه این حدیث از لحاظ سند ، سند معتبری ندارد.

دسته ی سوم روایات: روایات استماع غناء

روایت اول: معتبره عنبسه

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَنْبَسَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اسْتِمَاعُ الْغِنَاءِ وَ اللَّهْوِ يُنْبِتُ النِّفَاقَ فِي الْقَلْبِ كَمَا يُنْبِتُ الْمَاءُ الزَّرْعَ.

بررسی سندی:

سند تا عنبسه معلوم است و مشکلی ندارد عنبسه مشترک بین دو نفر است که یکی توثیق خاص دارد و دیگری توثیق عمومی دارد

    1. مقصود «عنبسة» (عنبسة بن بجاد العابد): در کتاب نجاشی درباره او آمده است : «مولى بني أسد كان قاضيا ثقة روى عن أبي عبد الله عليه السلام‌»[2]

    2. مقصود «عنبسة» شخصی است که در رجال کامل الزیارات وارد شده است و صفوان و ابن ابی عمیر از او نقل می کند

در هر صورت سند حدیث معتبر است.

دلالت حدیث:

برخی مثل مقام معظم رهبری می فرمایند: لحن ینبت النفاق شبیه لحن مکروهات است و ظهوری در حرمت ندارد غناء و لهو نفاق را در قلب می رویاند این یک چیز مذموم است اما دلیل بر حرمت نمی شود.

برخی دیگر مثل استاد درس می فرمایند: بر فرض که بر سیاق مکروهات باشد اما نفاق امر قبیح و سنگینی است که از آن می توان حرمت را برداشت کرد گاهی گفته می شود انجام چنان کاری موجب حسد می شود خوب حسد به تنهایی گناه نیست تا زمانی که حسد به فعلیت و اظهار نرسد گناه مرتکب نشده است در مورد نفاق می گویند زمانی است که ظاهر با باطن مختلف شود و این زمانی است که نفاق در عمل شخص ظاهر شود.

کلمه لهو و غناء مغایرت یا یکسانی

دو احتمال است:

    1. لهو تفسیر غناء باشد و غنای لهوی حرام است

    2. مراد بیان دو چیز حرام باشد غناء و لهو خاصی که یسد عن ذکر الله

نتیجه: روایت اشعار به حرمت دارد.

روایت دوم: مرسله مدنی

وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمَدَنِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْغِنَاءِ وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ لَا تَدْخُلُوا بُيُوتاً اللَّهُ مُعْرِضٌ عَنْ أَهْلِهَا.[3]

بررسی سندی: سند روایت به خاطر ارسال و عدم توثیق مدنی ضعیف است.

دلالت روایت:این روایت هم مربوط به استماع است و هم غیر استماع

این بیوت منظور بیوتی است که مهیای برای این امور شده باشد


[1] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج‌5، ص: 187.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo