درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1401/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غناء/ادله حرمت غناء/بررسی روایات دال بر حرمت

 

ارائه تحقیق در رابطه با بررسی سندی خبر مهران بن محمد توسط مقرر:

    1. خبر مهران بن محمد:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مِهْرَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْغِنَاءُ مِمَّا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ[1]

بررسی سند حدیث:

محمد بن يعقوب‌[تعليق‌] عن علي بن إبراهيم‌[ضمير] عن أبيه عن ابن أبي عمير عن مهران بن محمد عن أبي عبد الله ع قال سمعته يقول ...

-«محمد بن يعقوب الكليني‌»‌ملقّب به ثقه الاسلام کلینی، مؤلّف کتاب کافی‌، از مشهورترین فقیهان و محدثان امامیّه در قرن چهارم است.

-«علي بن إبراهيم» (علي بن إبراهيم بن هاشم‌) امامی و ثقه است. [2]

-مقصود از «ابیه»، «ابراهیم بن هاشم» است و ایشان امامی و ثقه است زیرا:

اولاً: نجاشی می گوید: «أصحابنا يقولون أول من نشر حديث الكوفيين بقم هو»[3] مقتضى وثاقت است؛ چرا كه كسى كه مورد وثوق نباشد، چگونه مى‌تواند در مثل قم كه راجع به حديث اهتمام زيادى داشته‌اند نشر حديث بنمايد؟!

ثانیاً: در کتاب كافى 4832 روایت از «ابراهيم بن هاشم» نقل شده است.

ثالثاً: شیخ صدوق يا شيخ طوسى- كه پيوسته در وثاقت افراد مناقشه مى‌كند- حتى در يك روايت، به اين بهانه كه در طريقش ابراهيم بن هاشم است، مناقشه نكرده‌اند.

رابعاً: اعتماد كامل على بن ابراهيم كه در وثاقت و جلالت وى بحثى نيست به پدرش ابراهيم بن هاشم.

-«ابن أبي عمير»(محمد بن أبي عمير زياد): امامی ثقه[4] و از اصحاب اجماع [5] و از مشایخ ثقات (لايروی ‌و لايرسل‌ إلا عن ‌ثقة) است.

-«مهران بن محمد» (مهران بن محمد بن أبی نصر السكونی) با توجه به اینکه ابن ابی عمیر از اصحاب اجماع است و لا یروی و لایرسل الا عن ثقه طبق قاعده مهران بن محمد توثیق می شود.[6] ابن ولید نیز او توثیق کرده است.[7]

عبارتی که گویای امامی بودن مهران بن محمد باشد یافت نشد اما با تکیه بر اینکه اشخاص مورد اعتمادی چون ابن ابی عمیر و احمد بن محمد بن عیسی اشعری و أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی از او نقل روایت کرده اند بتوان او را هم فردی معتمد دانست.

حدیث به لحاظ سندی مورد اعتماد است.


[2] رجال النجاشي، ص۲۶۰.
[4] رجال‌الطوسي /ص‌365.
[5] رجال‌الكشي /ص‌556.
[6] بهائى، محمّد بن الحسين، مشرق الشمسين، صص384 و 450؛ انصارى، مرتضى، الصلاة، ج6، ص71؛ انصارى، مرتضى، فرائد الأصول، ج1، ص159؛ طباطبائى، سيّد على، رياض المسائل، ج2، ص289؛ سيستانى، سيّد على، قاعده لا ضرر، ص19؛ صدر، سيّد محمّد باقر، بحوث فى الأصول، ج7، ص370؛ مجاهد، سيّد محمّد، مفاتيح الأصول، ص374.
[7] رجال النجاشي: 348/ 939.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo