درس خارج فقه استاد سیدمهدی نقیبی

1401/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مکاسب محرمه/غیبت/مفهوم غیبت/مفهوم غیبت در روایات

 

مطلب مورد بحث این بود که آن‌چه در غیاب شخص گفته می‌شود به‌گونه‌ای که این صفت در او نیز ایشان فرمود که این مورد هم غیبت است و هم بهتان و آن روایاتی که ظاهر در این بود که غیبت چیزی و تهمت چیز دیگری است و بین این دو نسبت تباین است ایشان در این‌گونه روایات دست می‌اندازد و تصرف می‌کند البته به دو نحوه این روایاتی که شما می‌خوانید ظهور در این ندارد که این دو متفاوت باشد بر فرض هم که قبول کنیم این روایات دو قسم برای غیبت ذکر می‌کند به وسیله این حدی که برای غیبت گفته شد در کلام نبوی ما تصرف بکنیم در این عبارات دیگری که از حضرات معصومین به ما رسیده با آن تعریفی از غیبت که در کلام نبوی آمده بود که در آن را باید برای غیبت حد و تعریفی ذکر شده بود با این تعریف تصرف می‌کنیم در آن‌ها ،در ادامه می‌فرماید آن روایاتی که می‌آید می‌گوید غیبت چیزی هست که در شخص هست و انسان یاد کند آن را این روایت یک قسم از غیبت را ذکر می‌کند نه غیبت را به‌معنای کامل غیبت و ایشان نتیجه‌گیری می‌کنند می‌فرمایند تمام آثاری که برای غیبت کردن شخص در ارتباط با صفتی که در او وجود دارد هر آن اثری که در این‌جا گفته می‌شود در مورد غیبت شخص که صفت در او وجود نداشت هر چیزی که این‌جا می‌گویید در آن‌جا نیز باید قائل باشیم مثلاً اگر گفت باید برود از طرف حلالیت بگیرد همین حرف‌ها می‌زنیم در وقتی‌که در پشت سر کسی حرفی زد که این صفت در او نبوده باشد در این‌جا نیز باید برود حلالیت بگیرد ،حال این تعریف پیامبر از غیبت که ذکرک اخاک بما یکرهه این روایت به‌گونه‌ای نیست که هم جامعیت و هم مانعیت داشته باشد مگر شما نمی‌گویید که پشت سرش بگویی به‌گونه‌ای که اکراه او را در پی داشته باشد اگر در رودرروی شخص به او بهتان بزنی از مصادیق اکراه هم می‌شود عیبی در او هست ب رخش بکشی باز هم از مصادیق آزار و اکراه اوست این جامعیت و مانعیت در این سخن نیست و اگر شخصی این سخن را تعریف حقیقی غیبت لحاظ کند اشکالش این است که شامل مواردی می‌شود که کسی نگفت آن موارد غیبت باشد. مانع اغیار نیست بعد از لحاظ اکراه در این جهت که یک صفت آشکار شخص دارد اما به‌گونه‌ای است که اگر در ملأ عام عیب او فاش شود ناراحت می‌شود یا شاید عیب نیست اما آن اکراه مذکور را دارد .غرض این است که فرمایش پیامبر جامع و مانع نیست و معنای غالب غیبت را تعریف کرده‌اند و این کلام در چه حد از ظهور هست که شما تصرف کنید در روایاتی که ظاهر در این است که فرمود غیبت چیزی‌ست و بهتان چیز دیگریست ایشان فرمود منافات ندارد که همین بهتان را بیاوریم در غیبت ظاهر قضیه از این استفاده نمی‌شود و بعد ایشان فرمود که با آن تعریفی که در غیبت گفتند قصد تصرف در آن ظاهر را داریم اولاً ایشان ظاهر را قبول نکرد و بر فرض پذیرش ظهور بر این عبارات و روایاتی که غیبت آن شمرده که صفت در اوست که نوع لغوی ها همین را گفته‌اند و تأیید مطلب تعریفی است که فقهای عظام برای غیبت گفته‌اند ،البته فهم مشهور از روایت برای ما حجت نیست فقیه و مجتهدی که به این روایت می‌خواهد نظر کند و بفهمد مستفاد از این روایت چیست در فهم و در درک مقلد مشهور نیست اما این فهم مشهور تأیید مطلب هست و نوع آقایان از همین روایت این را برداشت کرده‌اند که غیبت چیزی و بهتان چیز دیگری است که بین این دو دو نسبت تباین وجود دارد و بعد به این جمله می‌رسیم که آیا اکراه شخص مغتاب در حقیقت غیبت دخیل هست یا نه اگر مطلبی درباره‌ی شخصی گفته شد آن شخص کراهتی داشت از ذکر این مطلب در حق او این می‌شود غیبت اما اگر او اکراه ندارد خصوصیات غیبت در این مورد هست، صفت در او هست مستور هم هست ولی مغتاب کراهت ندارد و خصوصیت سوء را در پشت سرش هم بگوید ولی او ناراحت نشود آیا در همه این موارد غیبت تحقق پیدا می‌کند ؟فرمایش حضرت امام این است که کراهت داشتن شخص در غیبت دخالت ندارد و غیبت تحقق پیدا می‌کند در کتاب مکاسب محرمه تألیف مرحوم امام‌خمینی جزء اول ص دویست و پنجاه و نه آمده‌است :و دعوی دلاله الروایات علیه کما صرح به المحقق الثانی فی عباره المتقدمه و ادعی الشیخ الانصاری دلاله جمله من الاخبار علیه

شخص غیبت شونده کراهت داشته باشد از ذکر مطلبی که درباره او گفته می‌شود قال و علی هذا التعریف دلت جمله من الاخبار مثل قوله و قد ساله ابوذر عن الغیبه مثل قوله انها ذکرک اخاک بما یکرهه این اکراه معنایش این است که اگر او را نیازارد، غیبت محقق نمی‌شود و باز در نبوی دیگر فرمود که رسول خدا از اصحاب سوال کرد که آیا می‌دانید غیبت چیست فرمودند و خداوند و پیامبرش آگاه‌تر است پیامبر فرمود این‌که برادرت را یاد کنی این ذکرک اخاک از فقره‌ی آخر استفاده می‌شود که کراهت شخص دخیل در غیبت است آن کسانی که می‌گویند کراهت داشتند دخیل است لابد مستنداتشان همین روایات است و نظر امام این است که ایشان می‌گویند اقوی این است که کراهت داشتن در ماهیت غیبت معتبر نیست.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo