درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مستثنیات غیبت/روایاتی که دلالت بر جواز استفتا مستلزم غیبت باشد/

۴. روایاتی که دلالت دارند بر جواز استفتا و لیکن استفتا مستلزم غیبت باشد

١ ـ محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن الحسن بن محبوب، عن عبدالله ابن سنان، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال: جاء رجل إلى رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله فقال: إن امي لا تدفع يد لامس، فقال: فاحبسها، قال: قد فعلت، قال: فامنع من يدخل عليها، قال: قد فعلت، قال: قيدها، فانك لا تبرها بشيء أفضل من أن تمنعها من محارم الله عزّ وجلّ.[1]

روایت سندا صحیحه است. بلحاظ دلالت شخصی امد نزد رسول خدا عرض کرد مادر من دفع نمی کند دست کسی که او را بخواهد لمس کند. حضرت فرمود حبس کن مادر را و گفت این کار را کردم ولی در حبس همان کار را می کند. حضرت گفت منع کن از ورود افراد به منزل او و گفت این کار را نیز کرده ام، حضرت گفت او را ببند تا مانع از اتفاق خبیث بشود، بهترین نیکی این است که مانع زنا مادرت شوی…

استدلال به روایت: شخص گفته است مادر من و غیبت شخص را انجام می دهد.

اشکالاتی در استدلال به این روایت

۱.احتمال دارد مادر او کافره بوده و غیبت از کافره مشکلی ندارد.

مرحوم حائری (موسس حوزه علمیه قم) می فرماید: صدر اسلام مردمانی که در عهد رسول الله ارتباط با پیامبر داشتند، اینگونه نبود که غالب مردم مسلمان باشند برای همین حمل بر غالب نمی توان کرد و او را مسلمان بدانیم.[2]

نظر استاد: این احتمال مندفع است حمل به اغلب افراد ایجاد ظن می کند ولی دلیل بر اعتبار این ظن در دست نیست.

علاوه بر اینکه برخی گفته اند اگر او کافره می بود دغدغه پسرش این بود که او را مسلمان کند. اسلام را قبول کند اهم است از دفع رفتار شنیع.

۲.بعض از بزرگان ذکر کرده اند که احتمال دارد زن متجاهر به فسق بوده است. قرینه اینکه هر که میاد دست رد به آن نمی زند...

و غیبت متجاهر به فسق جایز است و جای بحث باقی نمی ماند.

اشکال به این وجه:

در بحث تجاهر عرض شد اگر کسی در گناهی تجاهر داشت در جمع خصوصی، نه علنی در عرف عام و در جمع خاص به وصف شناخته است و این شخص عِبا دارد که آشکار شود بین بقیه افراد، غیبت او نیز حرام است

۳.غیبت کسی که متعین و معلوم است نزد غیبت کننده غیبت برای او انجام می شود. لذا در اینجا رسول خدا که مادر شخص را نمی شناسد که جزو غیبت به حساب بیاید.

اشکال

همین که گفته شخص مادر من… معرفه به حساب می آید. بعدا مشخص می شود که مادرش چه کسی است. از این لحاظ نمی توان گفت غیبت شخص مجهول بوده.

حرف آخر

* از باب قلع ماده فساد، این کار جایز است. (از باب تزاحم) این زن با این وضعی که پسرش دارد از او یاد می کند، این منشا فساد است، و از باب قلع منشا فساد، این کار جایز است.

 


[1] - وسائل الشیعه ج28 ص150 ح1 باب48 ابواب حد زنا.
[2] - تقریرات مرحوم حائری (توسط آیت الله اراکی) بر مکاسب محرمه ص229.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo