درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مستثنیات غیبت/غیبت شخص از باب نهی از منکر/

 

بحث در این بود که غیبت شخص در کار حرامی که انجام داده جایز باشد از باب نهی از منکر.

بسا وقتی که آن شخص مطلع شد از غیبت، این فعل در گناهی که انجام داده بسا رادع شخص مغتاب باشد از گناه، نتیجه از باب نهی از منکر غیبت شخص جایز باشد.

و لکن فقها اختلاف دارند.

صاحب جواهر در کتاب جواهر[1] می فرماید: باید ملاحظه بشود دلیلی که غیبت را حرام شمرده و دلیلی که نهی از منکر را واجب کرده. نسبت بین دلیل حرمت غیبت و ادله وجوب نهی از منکر را واجب کرده، نسبت عامین من وجه است. بسا غیبت بشود ولی صحبتی از نهی از منکر نباشد. همچنین موارد کثیری وجود دارد که نهی از منکر اتفاق می افتد اما بدون غیبت. نقطه اجتماعشان هم در موردی است که نهی از منکر با غیبت واقع شود.

جوازی ها قائل به وجوهی هستند دو وجه گفته اند.

وجه اول دیروز بیان شد.

وجه دوم: ادله ای که نهی از منکر را واجب کرده شامل مورد بحث می شود. پس واجب است غیبت کردن، بخاطر نهی از منکر کردن.

این استدلال قابل خدشه است:

۱.ادله ای که می گوید نهی از منکر واجب است انصراف دارد از موردی که شخص ناهی بخواهد جلوی حرام را بگیرد. نمی شود جلوی حرام را با حرام گرفت.

مثل اینکه جلوی سرقت را بگیری با سرقت از دزد. (ادله از ارتکاب حرام انصراف دارد.)

۲. نهی از منکر خصوصیتی دارد که باید رعایت شود. اگر حین ارتکاب گناه، شخص را نهی کنیم از ارتکاب، به این کار نهی از منکر می گویند. اما اگر شخص را نسبت به منکر بعدی منع کنند، اسمش دفع از منکر است، نه نهی از منکر و در این جا محل بحث به دفع از منکر منجر می شود.

در محل بحث تعارضی نیست بلکه تزاحم است. این مکلف دو تکلیف دارد. اول اینکه غیبت نکند. دوم اینکه نهی از منکر کند. در محل بحث در خیلی از موارد غیبت را ترک می کند و نهی از منکر هم می کند. مشکلی با هم ندارند. در مقام عمل گاهی تزاحم پیش می آید.

نظر استاد: ادله نهی از منکر از مورد غیبت انصراف دارد

دلیل سوم

در موارد خاص شخص بدعت گذار در دین است غیبت مبدع جایز است. برای جلوگیری از بدعت حتی بهتان هم به او بزنید. نکته اش این است که او دارد دین را از بین می برد.

روایت

١ ـ محمد بن يعقوب، عن محمد بن محمد بن الحسين، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن داود بن سرحان، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال: قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله: إذا رأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهروا البراءة منهم، وأكثروا من سبهم، والقول فيهم، والوقيعة، وباهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام، ويحذرهم الناس، ولا يتعلمون من بدعهم، يكتب الله لكم بذلك الحسنات، ويرفع لكم به الدرجات في الآخرة.[2]

دلیل چهارم

غیبت مقصودش نهی از منکر باشد. شخص مغتاب(بالفتح) راضی است، بخاطر جلوی منکر وی را گرفته است.

نظر استاد: اولا: این نادر است که غیبت اتفاق بیفتد و مغتاب راضی باشد. ثانیا چنانچه مغتاب راضی باشد رضایتش در غیبت تاثیرگذار نیست و دلیل بر جواز غیبت نمی شود.

 


[1] - کتاب جواهر ج22 ص69.
[2] -وسائل الشیعه ج16 ص267 ح1 باب39 ابواب امر و نهی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo