درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مستثنیات حرمت/مقام جرح و تعدیل روات/

 

از مواردی که اغتیاب و غیبت کردن شخص مومن جایز است در مقامی که جرح و نقص و ذکر عیب برای کسی است که راوی حدیث است. روایتی را نقل کرده این راوی چه وضعی دارد آیا ثقه است یا کذّاب است یا در نقل روایات توجه به این اینکه کدام روایت صحیح است ندارد، جرح چنین شخصی جایز است و جواز آن به اجماع فقها است.

اگر جرح راوی جایز نباشد تالی فاسد دارد، این شخص کذّاب روایاتی نقل کند که نه امام و نه رسول نگفته است و شریعت و معالم را تغییر می دهد و تحفظ دین اهم است تا اینکه غیبت بشود از این شخص.

از اینجاست که کتب رجال نوشته شد در توصیف راویان.

اخبار و روایاتی در این زمینه نقل شده است در مذمت کردن بعض اصحاب مثل کذاب و…

و اگر قائل به جواز غیبت نباشیم باعث می شود در تعارض روایات، روایت شخص ضعیف مشخص نشود.

همچنین روایات زیادی از ائمه علیهم السلام در زمینه تضعیف بعضی روات وارد شده است.

عده ای از بزرگان که تصریح دارند در جرح روات یا جرح شهود:

[کفایه محقق سبزواری ج1ص438، حدائق الناضره ج18ص165، شرح قواعد ج1ص226،مفتاح الکرامه ج12ص218،مستند الشیعه ج14ص168، جواهر ج 22ص68،مکاسب محرمه شیخ اعظم انصاری رضوان الله تعالی علیه در بحث مستثنیات غیبت، ایشان فرموده اجماع دلیل بر جواز جرح شهود و جرح روات است.]

از مستثنیات حرمت غیبت: دفع ضرر از مغتاب(غیبت شونده) یا از اطراف او.

شاهد بر جواز این مورد از غیبت روایتی از امام علیه السلام مذمت می کند از شخص غیبت شونده:

عبدالله بن زراره» می گويد امام صادق(علیه السلام) به من فرمود:

«اقْرَأْ مِنِّي عَلَى وَالِدِكَ السَّلَامَ، وَ قُلْ لَهُ إِنِّي إِنَّمَا أَعِيبُكَ دِفَاعاً مِنِّي عَنْكَ، فَإِنَّ النَّاسَ وَ الْعَدُوَّ يُسَارِعُونَ إِلَى كُلِّ مَنْ قَرَّبْنَاهُ وَ حَمِدْنَا مَكَانَهُ لِإِدْخَالِ الْأَذَى فِي مَنْ نُحِبُّهُ وَ نُقَرِّبُهُ، وَ يَرْمُونَهُ لِمَحَبَّتِنَا لَهُ وَ قُرْبِهِ وَ دُنُوِّهِ مِنَّا، وَ يَرَوْنَ إِدْخَالَ الْأَذَى عَلَيْهِ وَ قَتْلَهُ... وَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْكَ حَيّاً وَ رَحْمَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ عَلَيْكَ مَيِّتا»

« سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو من اگر از تو بدگويي مي كنم فقط براي دفاع از توست. چرا كه مخالفان و دشمنان در كمين هستند كه هر كس را ما به خود نزديك دانستيم و از او به خوبي ياد كرديم، به او دست يابند و آنان را كه مورد محبت و قرب ما هستند، به خاطر محبت و دوستي و قرب به ما اذيت و آزار كنند و به قتل برسانند. پس رحمت خدا بر تو در زندگيت و آمرزش خدا بر تو، پس از مرگت.[1]

اشکال حضرت عیب دینی او را نگرفت که مصداق غیبت باشد و این صحيحة دلالتی بر این مطلب ندارد.

توجیه برخی: شاید کلام امام فراتر از حد غیبت است مثل بهتان اگر ذکر عیبی که در شخص نیست جایز گفتنش به اولی ذکر عیبی که هست جایز است الا اینکه حضرت گفت عیبی ذکر می کنیم نه معنایش این است که تهمتی به او بزنیم و نه عمل معصیتی از او سر زده و ما بر ملا کنیم. بلکه عیب اینجور باشه جوری سخن گفته شود که انگار متکلم از شخص خوشش نمیاد.

در اینجا فقط امام طوری بیان فرمود که بگوید زراره از ما نیست.

نظر استاد: از این حرف هایی که اینجا بیان می شود بهتان فهمیده نمی شود.

 


[1] -رجال کشی ص138 رقم 221 روایت صحيحة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo