درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مستثنیات حرمت غیبت / اغتیاب به ذکر اوصاف ظاهری شخص/

از موارد جواز غیبت: اغتیاب به ذکر اوصاف ظاهری شخص

در غیاب او از او یاد می کنیم به اعور، اعرج و ... فقها جایز دانستن

دلیل بر جواز:

۱. سیره متشرعه متدینین: افراد را به صفات ظاهرشان غیابا ذکر می کردند.

چه اینکه صفات ظاهره در کلام معصوم علیه السلام آمده است الا اینکه دو مطلب مورد توجه است:

۱.اگر غیبت تعریف شود به امر مستور ذکر عیب خفی غیبت است، موضوعا خارج از بحث ما است. خروج موضوعی است خروج حکمی نیست.

۲.ذکر افراد در غیابشان با این صفات ظاهر جایز است مادامی که مورد اذیت و آزار شخص نمی شود. در اینجا از باب ایذاء مومن جایز نیست. موارد در روایت نیز شاید جوری بوده که شخص اذیت نمیشده.

مورد استثنا در مکاسب شیخ انصاری: السابع ان یکون انسان معروفا بوصف یدل علی عیب کالاعمش ... فانه لا محذور فی ذکر مقول فیه بالوصاف المذکوره و ما یجری مجراها فقد کثر بین الفقها و علماء الرجال ذکر الروات و حملت الاحادیث بالاوصاف الظاهره

معروف به وصفی است که دلالت بر عیب می کند

۲. در بعض احادیث که وارد شده در توثیق بعض روات به این امر اشاره شده:

وسائل الشیعه ج27ص143ابواب صفات القاضی باب 11 ح18

همچنین در روایات آمده:

عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : جاءت زينب العطارة الحولاء إلى نساء النبي ( صلى الله عليه وآله ) وبناته ، وكانت تبيع منهنّ العطر ، فجاء النبي ( صلى الله عليه وآله ) وهي عندهنّ ، فقال : إذا أتيتنا طابت بيوتنا ، فقالت : بيوتك بريحك أطيب يا رسول الله ، قال : إذا بعتِ فأحسني ولا تغشي فإنّه أتقى وأبقى للمال ... الحديث.[1]

مستثنیات غیبت: دو نفر خبر دارند که از معصیت شخص دیگری اطلاع دارند بین خودشان نقل کنند.

در عبارت شهید در کشف الریبه بیان کرده اند که :(آدرس)

دو نفر خبر دارند فلان شخص این معصیت را مرتکب شده یکی شون اون اتفاق را برای رفیقش نقل کند غیبت نیست. اگر برای شخص ثالث بگویند مورد غیبت است. اگر یکی از دو نفر فراموش کرده بود و دیگری یادآوری کرد گفته اند احتیاط این است که یادآوری نکنند.

شهید در ریبه گفته شده است:

التاسع قيل إذا علم اثنان من رجل معصيته شاهداها

فأجرى أحدهما ذكرها في غيبة ذلك العاصي جاز لأنه لا يؤثر عند السامع شيئا و إن كان الأولى تنزيه النفس و اللسان عن ذلك لغير غرض من الأغراض المذكورة خصوصا مع احتمال نسيان المقول له لتلك المعصية أو خوف اشتهارها عنهما[2]

اگر دو نفر از گناه مردی مطلع شوند، و آن را مشاهده کنند. اگر یکی از آنها در غیاب آن گنهکار آن را ذکر کند، جایز است. زیرا به هیچ وجه بر شنونده اثر نمی گذارد، هرچند بهتر آن است که انسان نفس خود را از این کار منزه کند. مخصوصاً با این احتمال که کسی که به او گفته شد، آن گناه را فراموش کند یا ترسیده باشد که به آنها معلوم شود.

سؤال: جواز غیبت در این مورد نتیجه تخصیص حکم غیبت است؟ یا خروج موضوعی است؟ ظاهر این است که خروجش موضوعی است نسبت به این دو نفر چرا که چیز تازه ای گیر شخص شنونده نیامده.

 


[1] - وسائل الشيعة ج17 ص281 ح٢٢٥٢٤.
[2] - كشف الريبة ج1 ص37.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo