درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غیبت/ استماع غیبت/بررسی دیدگاه میرزای شیرازی درباره حرمت استماع غیبت

روایات زیادی داریم که به فحوایشان دلالت بر این دارند که کسی که راضی به حرام هست برای این شخص گناه نوشته می شود. و برای کسی که داخل در گناه است 2 گناه است.

ارتباطش به بحث ما این است که کسی که مستمع غیبت است لابد او راضی به غیبت است.

مرحوم میرزای شیرازی در تعلیقه ای که بر مکاسب دارند ایشان یک وجهی برای حرمت استماع ذکر کرده است. ایشان می فرماید: فحوای اخبار و روایاتی که دلالت دارند بر حرمت رضا به وقوع محرم، این روایات به فحوایش شامل حرمت استماع می شود.

حرمت استماع به خاطر رضایت آن شخص است بنابراین 2 گناه بر عده اوست: 1- حرمت دخول 2- رضایت به حرام (طبق روایات وارده)

صاحب کفایه در ذیل کلام مرحوم شیرازی: اگر کلام مرحوم شیرازی را کامل بدانیم (مثل اینکه کلام ایشان را تمام نمی داند) ممکن است استدلال بر حرمت و اینکه استماع از کبائر است استدلال شود به روایتی که از اباثبت هروی نقل شده است.

حرمت استماع می تواند بر طبق روایت اباثلت از امام رضا است:

وفي ( عيون الاخبار ) وفي ( العلل ) عن أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني ، عن علي بن إبراهيم بن هاشم ، عن أبيه ، عن عبد السلام بن صالح الهروي قال : قلت لابي الحسن علي بن موسى الرضا عليه‌السلام : يا ابن رسول الله ما تقول في حديث روي عن الصادق عليه‌السلام قال إذا خرج القائم قتل ذراري قتلة الحسين عليه‌السلام بفعال آبائها؟ فقال عليه‌السلام : هو كذلك ، فقلت : قول الله عزّ وجلّ ( ولا تزر وازرة وزر أخرى )[1] ما معناه؟ قال : صدق الله في جميع أقواله ، ولكن ذراري قتلة الحسين عليه‌السلام يرضون بفعال آبائهم ويفتخرون بها ، ومن رضى شيئا كان كمن أتاه[2]

ترجمه: که کسی که راضی به چیزی باشد گویا آن را انجام داده است.

روایت صحیحه است.

روایت دیگری از امیر المومنین علیه السلام:

قال أمير المؤمنين عليه‌السلام : الراضي بفعل قوم كالداخل معهم فيه ، وعلى كل داخل في باطل إثمان : إثم العمل به ، وإثم الرضا به.[3]

راضى به عمل قومى مانند كسى است كه آن را انجام داده است، و هر كه به باطل بپردازد، دو گناه است: گناه عمل به آن، و گناه راضى بودن به آن.

عبارت مکاسب محرمه امام خمینی:

ولو تمّ ما أفاده أمکن الاستدلال علیها بکونه من الکبائر، لأنّ قوله فی‌ ‌صحیحة أبی الصلت الهروی عن الرضا ‌ـ علیه السلام ـ‌: «ومن رضی شیئاً کان کمن‌ ‌أتاه»،‌وما عن أمیر المؤمنین ‌ـ علیه السلام ـ‌: «الراضی بفعل قوم کالداخل معهم‌ ‌فیه»‌‌، یدلاّن علی کونه من الکبائر بإطلاق التنزیل.‌

‌لکن الشأن فی دلالتها، فإنّ الظاهر منها أنّ المحرّم عنوان الرضا بفعل محرّم، ‌ ‌وهو شامل للرضا الّذی له مظهر کما فیما نحن فیه، ولاتدلّ علی حرمة عنوان آخر‌ ‌مغایر له وهو الاستماع، ولو کان علی وجه الرضا. فإنّ الاستماع کذلک ینحلّ إلی‌ ‌الرضا الّذی هو أمر قلبیّ والاستماع الّذی من عمل الجوارح، ولاتقتضی حرمة‌ ‌العنوان الأوّل حرمة الثانی، لاباللفظ ولا بالفحوی، و لاملازمة بین حرمة الرضا‌ ‌بالغیبة مع حرمة استماعها علی وجه الرضا.‌

ترجمه: اگر آنچه بیان کرده کامل بود، می‌توان استنباط کرد که از گناهان کبیره است، زیرا بیان او در صحیح ابوالسلط الحراوی عن الرضا علیه السلام: «وَ مَنْ أَسْطَعُ بِالْمَیْسَهُ مِنْ فَعْلَهُ» و از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده است که می فرماید: «کسی که از کردار مردمی راضی باشد، مانند کسی که در آن به آنها ملحق می شود» که با اطلاقش به معنای یکی از گناهان کبیره است.

ولى مطلب در معناى خود است، چنان كه از آن ظاهر مى شود كه حرام، ناظر به رضاى فعل حرام است و شامل رضايتى است كه ظاهرى دارد كه ما در آن هستيم و دلالت بر حرام بودن عنوان ديگرى ندارد. که با آن متفاوت است که گوش دادن است، حتی اگر به صورت رضایت باشد. استماع نیز به قناعت که امر قلبی است و استماع که کار اعضاء است، منتسب می شود و حرمت عنوان اول، نه لفظی و نه مضمونی، مستلزم حرمت عنوان دوم نیست و وجود ندارد. ارتباط حرمت قناعت در غیبت با حرمت استماع کامل آن رضایت ...

 


[1] ‌- الانعام ٦ : ١٦٤، الإسراء ١٧ : ١٥، فاطر ٣٥ : ١٨، الزمر ٣٩ : ٧.
[2] ‌- وسائل الشيعة ج16 ص139 باب امر به معروف، باب5.
[3] - وسائل الشيعة ج16 ص141.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo