درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

حرمت قمار/ اقسام لهو حرام/قسم دوم بازی با آلات قمار بدون شرط مراهنه 16/10/1402

عنوان: قمار/ اطلاقات

جواب شیخ (ره): 1- اطلاقات انصراف دارد به فرد غائب و این یعنی قمار، آلات مودی للقمار مع الرهن

اشکال: الف- لعب با آلات قمار بدون رهن کثیر است.

ب- غلبه در وجود منشأ انصراف نیست.

استدراک مصباح الفقاهه: اگر اذعای انصراف به نحوی باشد که منشأ آن را بپذیریم که فرد غیر غالب را طوری عرف از افراد آن به حساب بیاورد. مثل: کلکه حیوان که انصراف در انسان ندارد و اگر مولی گفت جئنی بحیوانٍ و عبد انسانی را آورد مورد قبول نیست

ادامه جواب شیخ:

2- در صدق قمار بر لعب بدون رهن باید بررسی شود و ادلّ کلام است

لسان العرب «تقمره راهنه فغلبه» [1]

مجمع البحرین: «القمار بالکسر: المقامرة . وتقامروا: لعبوا بالقمار، واللعب‌ ‌بالآلات المعدّة له علی اختلاف أنواعها، نحو الشطرنج والنرد وغیر ذلک. وأصل‌ ‌القمار الرهن علی اللعب بالشیء من هذه الأشیاء، وربّما أطلق علی اللعب بالخاتم‌ ‌والجوز» [2]

نتیجه بغات: قمار با رهن معنی دارد و بدون رهن قمار اطلاق نمی شود. و غیر مورد رهن خروج تحفصی است

صاحب جواهر: بر بازی های بدون رهن نیز اطلاق لعب شده.[3]

نتیجه: قمار دو فرد دارد: 1- مع الرهن که حرمت آن قطعی است 2- بدون رهن یعنی علما مثل صاحب جواهر قائل به حرمت

عده من العلماء: قمار بدون رهن اطلاق حرمت به آن مجازی است.

مورد شک: در فرض شک تمسک به اطلاقات ممنوع است در شبهه مصداقیه و حرام را نتیجه گرفت.

الا أن یقال: آیه قرآن: أن یوقع عداوتکم، دال بر حرمت فردی است که رهن در کار باشد و قلت دشمنی رهن است

اشکال: شاید بون رهن نیز سبب کینه و دشمنی شود و مزد بدون رهن نیز حرام باشد.

و التحقیق: (بررسی کلمه لهو در قرآن و احادیث)

قال رسول الله ( صلّى الله عليه وآله وسلم ) : كلّ لهو المؤمن باطل إلّا في ثلاث : في تأديبه الفرس ، ورميه عن قوسه ، وملاعبته امرأته ، فإنهنّ حق[4]

پیشینه لغوی: وقتی به کلمات لغویین مراجعه می کنیم، می بینیم برای لهو معانی متعددی ذکر کرده اند:

    1. لهو کفایه از اجماع است

    2. لهو رها کردن شیء و روی گردانی از آن است.

    3. لهو چیزی است که انسان را به خود مشغول می کند.

    4. لهو چیزی است که انسان به آن میل دارد و از آن لذت می برد.

پیشینه فقهی: در متون فقهیه، اولین کسی که در معنای لهو تحقیق کرده است، مرحوم فاضل مقداد در قرن نهم است که لهو را در یک عبارت مختصر چنین معنا کرده است: (اللهو لک ما إلهی عن ذکر الله)

لهو در متون فقهی: اولین کسی که اجتناب از سماع لهو را مطرح کرد، مرحوم شیخ مفید است که در ذیل باب مستحبات روزه این بحث را مطرح نمود و بعد ایشان هم مرحوم سلّار، این بحث را مطرح کرده است.

لهو در روایات

روایات لهو بر سه قسم است: قسم اول: روایاتی که لهو را نیکو می شمارد:

قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : ونعم اللهو المغزل للمرأة الصالحة[5]

قسم دوم: روایاتی که لهو را به لهو باطل و غیر باطل تقسیم می کند: روایتی که از رسول الله (ص) اول تحقیق ذکر شد.

قسم سوم: روایاتی که لهو را مذمت می کند:

قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : أربعة يفسدن القلب وينبتن النفاق في القلب كما ينبت الماء الشجر : اللهو ، والبذاء ، وإتيان باب السلطان ، وطلب الصيد.[6]

نتیجه بحث:

    1. در قرآن کریم آیه ای که دلالت بر حرمت لهو بما هو لهو داشته باشد، وجود ندارد

    2. لهو در روایات در دو مورد استعمال شده است: یکی لهوی که حرام نیست ولی مذموم است و دوم لهو حرام آن لهوی است که به معنا غنا باشد

 


[2] - مجمع البحرین 3 / 463.
[3] -الجواهر ج9 ص20.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo