درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1402/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

مکاسب محرمه/ قيادت/ ادله حرمت/ روایات 7/11/1402

روایات حرمت قیادت:

    1. ورام بن أبي فراس في ( كتابه ) عن النبي ( صلى الله عليه وآله ) عن جبرئيل ( عليه السلام ) قال : اطلعت في النار فرأيت وادياً في جهنم يغلي ، فقلت : يا مالك لمن هذا ؟ فقال لثلاثة : المحتكرين والمدمنين الخمر والقوادين.[1]

و رام بن ابی فراس در (کتابش) عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل (علیه السلام) که فرمود: در آتش نگاه کردم و دیدم. دره ای در جهنم می جوشد، گفتم: ای مالک، این جایگاه جهنم برای کیست؟ فرمود برای سه نفر: محتکرین، کسانی که دائما شراب می خورند و قوادین.

بررسی سندی: مرسله است.

بررسی دلالی: شخصی که این عذاب بزرگ در انتظار اوست پس قطعا این فعل حرام است.

    2. عَنْ سَعْدٍ اَلْإِسْكَافِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْقَرَامِلِ اَلَّتِي تَصْنَعُهَا اَلنِّسَاءُ فِي رُءُوسِهِنَّ يَصِلْنَهُ بِشُعُورِهِنَّ فَقَالَ «لاَ بَأْسَ بِهِ عَلَى اَلْمَرْأَةِ مَا تَزَيَّنَتْ بِهِ لِزَوْجِهَا» قَالَ فَقُلْتُ بَلَغَنَا أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَعَنَ اَلْوَاصِلَةَ وَ اَلْمَوْصُولَةَ فَقَالَ «لَيْسَ هُنَاكَ إِنَّمَا لَعَنَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْوَاصِلَةَ اَلَّتِي تَزْنِي فِي شَبَابِهَا فَلَمَّا كَبِرَتْ قَادَتِ اَلنِّسَاءَ إِلَى اَلرِّجَالِ فَتِلْكَ اَلْوَاصِلَةُ وَ اَلْمَوْصُولَةُ» .[2]

از امام باقر عليه السّلام دربارۀ گيسوى مصنوعى كه زنان بر سر خود مى‌گذارند و به موهايشان مى‌آويزند، سؤال كردند.

فرمود: زن با هرچيزى كه خود را براى شوهر خودش بيارايد، ايرادى ندارد.

راوى گويد: گفتم: به ما روايت پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله «واصله»(كسى كه موها را به هم وصل مى‌كند) و «موصوله»(كسى كه موى بافته شده به او وصل مى‌شود) را لعن نموده است.

فرمود: معناى سخن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله چنين نيست. بلكه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله زن «واصله» و «موصوله» اى را كه در دوران جوانى زنا مى‌دهد و در دوران پيرى زنان را به مردان راهنمايى مى‌كند لعن كرده است. پس معناى «واصله» و «موصوله» چنين است.

    3. برای قیادت حد ذکر شده

عن عبد اللّه بن سنان قال: قلت لأبي عبد اللّه عليه السّلام أخبرني عن القواد ما حده قال لا حد على القواد أ ليس إنما يعطى الأجر على أن يقود قلت جعلت فداك إنما يجمع بين الذكر و الأنثى حراما قال ذاك المؤلف بين الذكر و الأنثى حراما فقلت هو ذاك جعلت فداك قال يضرب ثلاثة أرباع حد الزاني خمسة و سبعين سوطا و ينفى من المصر الذي هو فيه[3]

عبد اللّه بن سنان گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: حدّ دلال (مرد و زن) چيست‌؟

فرمود: دلال حدى ندارد؛ مگر دلال مزد نمى‌گيرد كه دلالى كند؟

عرض كردم: فدايت گردم! دلال، مرد و زن را براى عمل حرام به هم مى‌رساند.

فرمود: آيا منظور تو همان كسى است كه مرد و زن را براى عمل حرام به هم مى‌رساند؟

عرض كردم: همان است؛ فدايت گردم!

فرمود: سه چهارم حد زنا، هفتاد و پنج ضربه شلاق به او مى‌زنند و از شهرى كه در آن سكونت دارد، اخراج مى‌شود.

    4. قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لاَ يَدْخُلُ اَلْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ لاَ سِكِّيرٌ وَ لاَ عَاقٌّ وَ لاَ شَدِيدُ اَلسَّوَادِ وَ لاَ دَيُّوثٌ[4]

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: وارد بهشت ‌نمی شود:نه مشروب خوار، نه مست، نه فاسق، و نه عاق والدین و نه دیوث

    5. عَنْ عَبْدِ اَلْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحَسَنِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَمَّا اَلَّتِي كَانَتْ تُحْرِقُ وَجْهَهَا وَ بَدَنَهَا وَ هِيَ تَجُرُّ أَمْعَاءَهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ قَوَّادَةً[5]

و اما آن که صورت و بدنش را می سوخت و روده هایش را می کشید، قواد بود.

    6. عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ مَنْ قَادَ بَيْنَ اِمْرَأَةٍ وَ رَجُلٍ حَرَاماً حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَيْهِ اَلْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَ سَاءَتْ مَصِيراً وَ لَمْ يَزَلْ فِي سَخَطِ اَللَّهِ حَتَّى يَمُوتَ.[6]

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: و هر که بین زن و مرد به حرام قیادت کند ، خداوند بهشت ‌را بر او حرام کرده است و جایگاهش جهنم است. عاقبت بدی است و در غضب خدا ماند تا از دنیا رود.

وَ رُوِيَ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى إِذَا حَرَّمَ شَيْئاً حَرَّمَ ثَمَنَهُ[7]

مالی که انسان از طریق قیادت بدست می آورد مالک نمی شود.

 


[2] - الکافي ج۵ ص۱۱۹/ تهذيب الأحكام ج۶ ص۳۶۰ / الوافي ج۱۷ ص۲۰۲/ وسائل الشیعة ج۱۷ ص۱۳۲.
[3] - الکافي ج۷ ص۲۶۱/ تهذيب الأحكام ج۱۰ ص۶۴/ الوافي ج۱۵ ص۳۵۵.
[4] - الخصال ج۲ ص۴۳۶/ الفصول المهمة ج۳ ص۲۶۰/ بحار الأنوار ج۵ ص۱۰.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo