درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1402/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب/وجوب شرعی مقدمه/اندماج وجوب مقدمه در وجوب ذی المقدمه/

 

بحث شرعی آن

سه احتمال در وجوب مقدمه

1. وجوب اسقلالی (فرع التفات تفصیلی است)

2. وجوب بالعرض (وجوب اولا و بالذات برای ذی مقدمه و وجوب بالعرض برای ذی المقدمه)

اشکالات: اولا این بحث لغوی است که آیا صیغه امر از ناحیه مولی صادر شد از ان وجوب فهمیده شد وجوب اولا بالذات و وجوب ثانی که مقدمه باشد از صیغه افعل این معنا را فهمیدیم. اصولی در لغت بحث نمی کند.

ثانیا: شاید جايگاه این سخن در مقدمات داخلیه باشد. در مقدمه وجودیه خارجیه بحث را جاری کنید به شکل مجاز در اسناد درستش کنید مثل جری المیزاب (جری الماء میزاب). وجوب از ناحیه مولی اسناد داده می شود به صلات بعد مجازا به مقدمات صلات اسناد داده شود.

اشکال دیگر: اولا بحث لغوی است ثانیا این معنا که معنای مجازی باشد مورد قبول است نزد همه و نتیجه سخن این شده که جایگاه بحث مقدمه واجب ارتباط به معنای مجاز به اسناد که همه قبول دارند. شان علم اصول این طور بحث کردن نیست.

3.وجوب تبعی (مثلا سلطان را دعوت می کنند خب محافظ آن را هم دعوت می کنند به تبع سلطان) معنای تبعی را قبول می کنیم (در تبعیت دو سه احتمال داده می شود بعض بزرگان تبعیت در محل بحث به نحو اندماج مولی دو تا مطلوب دارد، 1. ذی المقدمه آن 2.مقدمات وجودیه ذی المقدمه هم مطلوب ولی به تبعیت ذی المقدمه که اگر ذی المقدمه نباشد مقدمات مطلوب نیستند. از آن در فقه به امور ارتکازیه تعبیر کرده اند مثل خرید گوشی و بعد فهمیده می شود عیب دارد الان پول را پس بگیری ولو اینکه تصریح نکرده من گوشی سالم می خرم ولی خیار عیب برای خریدار به وجود میاد.

منشأ اِندماج چیست؟

وجوب مقدمه شد وجوب تبعی و وجوبش از سنخ وجوب شرعی بود.

وجوب به نحو اندماج، وجوب مقدمه اندمج فی وجوب ذی المقدمه.

مثل کسی که یک گوسفند خریده ولی این گوسفند آبستن به سه گوسفند است….

ارتباط شدید بین دو شی بلحاظ حکمی باعث شده یکی برود داخل شکم دیگری این قرین بودن سبب شده این برود در بطن دیگری به حیثی که نمیشه برای دیگری حکمی کرد که برای دیگری نباشد.

البته یکسری امور فقهی ذکر شده برای آن، امور ارتکازیه مثال:وقتی جنسی خرید به قیمت ۱۰۰ در حالی که ارزش ۱۰ دارد خیار غبن دارد مشتری، این خیار کجای بیع نوشته بود؟ شخص مغبون خیار غبن دارد یه مطلبی است، مُرتکِز در نزد عقلا عالم پولی که می دهی به اندازه پولت باید مال گیرت بیاید.

منشأ اندماج تقارن است.

لو التفت الیها (مقدمه) لوجبتها (هر آئینه واجب می کند مقدمه را).

ما از منظر شرع بحث می کنیم ولی شما از عقل دلیل می آوری.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo