درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1402/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب/انواع مقدمه/خروج مقدمه داخلیه از محل بحث

در مسأله مقدمه واجب دو سوال در ارتباط با مقدمات داخلیه بود. اساسا این اجزا داخلیه ماموربه مقدمه هستن یا خیر؟

کجاست ذی المقدمه؟ باید مقدمه و ذی المقدمه دو شی باشند.

در مورد اینکه اجزا داخلیه مقدمه به حساب بیایند، صاحب کفایه فرمودند اشکالی ندارد تغایر بین مقدمه و ذی المقدمه به اعتبار است. امور اجزا مقدمه هستن و ذی المقدمه به شرط اجتماع است. ما به امر به صلاتی که همه اجزا مجتمعا در آن هست.

با این وصف آمدیم به سراغ عبارتی که در ارتباط با توضیح و تبیین فرمایش آخوند است:

عرض کردیم: ظاهر این این است که صدق مقدمه بر مقدمه از محل نزاع ما خارج است.

محل نزاع: مقدمه واجب هست یا خیر؟ بحث را صغروی قرار دادید که این اجزا داخلیه مقدمه هست یا خیر؟ این از مسئله ای که ما بحث میکنیم که آیا ملازمه هست بین وجوب ذی المقدمه با وجوب مقدمه، این از بحث ما خارج است چون آمدیم توی مصداقش معطل شدیم، لکن بحث ما مربوط به واجب بودن آن است.

بعض از بزرگان مثل شیخ محمد تقی اصفهانی، صاحب حاشیه بر معالم فرموده است: مقدمه اطلاقش بر مقدمات داخلیه صحیح نیست، چون که تغایر بین متوقف(ذی المقدمه) و ما یتوقف علیه(مقدمه) معتبر است و این تغایر نسبت به شرط وجود دارد، شرط شرعی مقدمه بود و اسم این شد مقدمه داخلیه به معنی الاعم، همانطور که اسم دیگر آن مقدمه خارجیه به معنی الاعم، اما با لحاظ به معنی الاعم به شرط شرعی، تقید به آن وارد است ولی نفس قید خارج است مثل طهارت در صلات.

این تغایر در شرط موجود است اما در جزء (اجزاء داخلیه) وجود ندارد، لذا برخی اوقات گفته می شود: مرکب نیست مگر نفس اجزا بالأسر.

و صاحب کفایه از مطلب ایشان پاسخ داده اند به این بیان فرموده اند: مرکب جزء نفس اجزاء نیست ذات این اجزا، الا زمانی که اجزا به قید انضمام در نظر گرفته شود می شود مرکب و می شود کل.

و اگر به شرط انضمام نباشد بلکه خود جز را ملاحظه کنید، ما یتوقف علیه می شود مقدمه، و این مطلب که فرمود از مرحوم شیخ انصاری در کتاب مطارح الانظار[1] نقل شده.

لکن اشکالی مطرح می شود

شما برای نماز 10 جزء گفتید کی به رکوع گفته می شود جزء اگر انضمامی در کار نباشد جزء نیست، جزء ماموربه نیست، اطلاق جزء بر رکوع در مثال صحیح نخواهد بود بر فرض عدم انضمام. و لذا ایشان تکمیل کرده مطلب را فرموده است که جزء همین رکوع به نحو لابشرط عن الانضمام ملاحظه شده، لا بشرط گفته چون با انضمام هم کنار می آیند، رکوع مقدمه است نسبت به انضمام لابشرط است نه به شرط لا از انضمام.

فرمایش آقای بروجردی (تقریرات درس بروجردی آقای منتظری بیان کرده است) بر نقد کفایه

امام هم نظر آقای بروجردی را دارد. (تهذیب الاصول)

بزرگی در بررسی این دو قول نظرش این است که اشکال آقای بروجردی بر صاحب کفایه وارد نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo