درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1402/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب/تقسیم واجب به مطلق و مشروط/دیدگاه شیخ انصاری مبنی اینکه قید به هیات نمی خورد

 

نقد فرمایش شیخ انصاری (قید به هیات نمی خورد در مثال اکرم زیدا ان جاءک، معنای اکرم هیات افعل جزئی است و جزئی قابل تقیید نیست)

حروف معنایشان تضییق می کنند دایره معنای اسم را چه اینکه پس از تضییق هم دایره معنای حرف کلی است.

اشکال سیستانی به استادش

اساسا معنای حرف گاهی ممکن است مطلق باشد و گاهی مقید.

این مطلق و مقید بودن معنای حرف وابسته به معنای اسم است. اون موضوع و محمول جمله اسمیه کیفیتش مطلق است معنای حرف مطلق می شود و قابلیت تقیید هم پیدا می کند. و اگر جمله اسمیه ای که یا فعلیه که حرف، حرف ربط است بین منتسبین اگر اون معنای جمله اسمیه مقید و مشروط باشد معنای حرف هم مقید و مشروط می شود.

النهار موجود، اذا طلعت الشمس فالنهار موجود. حرف ربط بین موضوع و محمول هست بستگی دارد جمله چگونه باشد.

لذا این تعبیر صحیح نیست معنای حرف تضییق معنای اسم است، این بتبع جمله اسمیه حرفی که رابط است بین دو چیز به تبع معنا استقلالی معنای ربطی و غیر استقلالی شکل می گیرد.

حروف معنای جزئی است یا کلی؟ منوط است که حرف برای ارتباط در کجا قرار گرفته. مربوط به جمله اسمیه مطلقه است یا جمله اسمیه مقیده.

نکته فارق

مرحوم آخوند معنای حرف مانند معنای اسم است وضع موضوع له و مستعمل فیه. نگاه آخوند بر این است که واضع اون کلی ابتدائت را در نظر گرفت حین الوضع، گاهی کلمه (ابتدا) که اسم است گاهی کلمه (من) را قرار می دهد، نه به ازای افرادش.

آقایان دیگر (سیستاتی، خویی) معنای ربطی حرف را ملاحظه می کنند حروف ادات و ابزار هستن مثلی علی جای کلمه استعلا، فی بجای ظرفیت، من بجای ابتداء. به معانی حروف نظر دارند.

خویی: حرف، دایره معنای اسمی را ضیق می کند با حفظ کلی بودنش.

سیستانی: این حروف معنایشان جزئی یا کلی است در نظر به اینکه کجا آمده است حرف. (استاد ممکن است این کلام دقیق تر باشد).

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo