درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1402/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه واجب/رفع اشکال وجوب فعلی مقدمه و واجب استقبالی/نقد و بررسی دیدگاه محقق نائینی

 

در ارتباط با فرمایش مرحوم نائینی اشکالی که مرحوم فلسفی به ایشان وارد کرد: ما در ارتباط با تفویت ملاک ملزم موجب عقاب است، کشف ملاک ملزم از طریق امر شارع بدست می آید.

امر را در قالب واجب معلق قبول کنید که شما (جناب نائینی) نپذیرفتید، یا در قالب واجب مشروط به شرط متاخر که این را هم ایشان قبول نکردند. لذا در ارتباط با این ملاک ملزم باعث می شود هم واجب را (ذی ملاک را) مکلف اتیان کند هم مقدمه آن را بجا آورد تا ملاک ملزم تفویت نشود.

راه کشف این، امر شارع می تواند باشد.

توضیح: مرحوم نائینی: این تفویت ملاک ملزم موجب عقاب است در زمانی که امر از ناحیه مولی ممکن نباشد که اگر ممکن بود ولی مولی امر نکرد. در اینجا ملاک ملزم کشف نمی شود.

البته در یک موردی هست که ممکن نیست امر از ناحیه مولی. مثال: مولی خواب است و بچه اش در آب می افتد. اینجا صدور امر از مولی ممکن نیست.

اینجا می شود کلام مرحوم نائینی را قبول کرد که ملاک ملزم کشف شود و مکلف آن را درک کند.

به طور مطلق نمی توان کلام مرحوم نائینی را رد کرد . در موردی که صدور امر از مولی ممکن نیست این مدرک ملاک ملزم عقل است متصور است و وقتی ملاک ملزم دانسته شد هم نسبت به آن ذی المقدمه مکلف و عبد وظیفه دارد آن را درک کند و هم مقدمه آن را.

ممکن است اینجا گفته شود که در موردی که عمل مشروط به قدرت عقلیه است. بگوییم که صرفا قدرت عقلی شرط قضیه است. در ارتباط با حکم شارع بگوییم تکلیف از جانب شارع، مشروط به قدرت نیست .

تفاوت: اگر قدرت شرعیه اخذ شود در متعلق تکلیف که از جانب مولی صادر می شود این قدرت شرعی دخیل در ملاک می شود. اگر قدرت عقلی بود، دخالت در حکم شارع ندارد.

ان قلت: ما در موردی که قدرت، قدرت عقلی است. می توان به این نتیجه رسید که تکلیف شارع مشروط به قدرت نیست. که اگر قدرت اخذ نشد به تعبیری کشف ملاک قطعی ارتباطی به قدرت ندارد. و تحفظ قدرت از قبل لازم خواهد بود.

بر فرض عقلی بودن قدرت، نمی توان گفت این قدرت از منظر شارع دخیل در متلق تکلیفش نیست . چون چیزی نگفته است.

بسا شارع مقدس اعتمادش به همان چیزی باشد که عقل درک کرده باشد. عقل که قدرت را دخالت داده در تکلیف مولی. مکلف باید مقدور باشد. ملاک داشتن این مشروط به قدرت عقلیه است و فرض این است که اگر قبل از رسیدن عمل، مکلف سلب قدرت کرد از خودش، فعل ذی ملاک قبلی را ترک نکرده است.

با این مطلب کلام نائینی تضعیف می شود.

وجوب مقدمه در اطلاق و اشتراط تابع ذی المقدمه است.

نکته ای که در مورد مطلب صاحب کفایه گفته می شود این است که: طبق مبنای ایشان، وجوب فعل اختیاری مولی شد و از سنخ علت و معلول به حساب نیامد. یعنی وجوب غیری، فعل اختیاری مولاست.

همانجور که وجوب نفسی فعل اختیاری مولاست.

بنابراین مولا ملاحظه میکند مرادش حاصل نمی شود مگر به شی دیگری. امر میکند به آن چیزی که مقدمه است. و انگیزه مولا از امر به آن شی رسیدن به مراد اصلی اش است.

طریق اثبات وجوب مقدمه قبل از ذی المقدمه:

واجب مسلم باشد و ملاک واجب در حدی باشد که مولا راضی به ترک آن نیست. پس مقدمه را واجب می کند

ما فرمایش مرحوم نائینی را بینا بین حساب کردیم: یعنی کلام ایشان در موردی که صدور امر از ناحیه مولا ممکن نیست (مثلا مولا خواب است یا در غفلت به سر می برد) این می تواند حفظ را برای مکلف لازم کند تا در زمانش عمل ذی ملاک ملزم را اتیان کند.

البته بعضی بزرگان طریق دیگری هم ذکر کردند که بحث طولانی می شود و شاید وارد بحث آن ها نشویم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo